اتحادیه اروپا و” برگزیت ” BREXIT

Image result for brexit
 

م مصلحی  و م دربهانی :

برگزیت یا خروج بریتانیا از کشورهای “اتحادیه اروپا” است.  “بازار مشترک اروپا” نام قدیم اتحادیه اروپا است . برای درک بهتراین دو مقوله یعنی “اتحادیه اروپا” و” برگزیت”  نیازمند نوشتار و توضیحات مجزا  و مفصل تری است که در توان این نوشته نیست. از آنجا که مدتهاست که در وسائل ارتباطات جمعی صحبت از خروج دولت بریتانیا از اتحادیه اروپا(برگزیت) است اینجا  صرفا  برای درک بهتر از “برگزیت”  و شرایطی که به طبع آن بریتانیا را در نقطه یک تصمیم گیری تاریخ قرار داده  است ؛ ما به نکاتی ضروری اشاره ای کوتاه میکنیم .

مقدمه:

بی شک پروژه  اقتصادی و سیاسی اتحادیه اروپا بزرگترین پروژه صلح در جهان امروز ماست!؛ کشورهایی که در دوران های مختلف تاریخی اروپا با هم در جنگ بوده اند, اکنون در زیر یک سقف سیاسی و اقتصادی قرار گرفته و در رابطه با صلح و ثبات اروپا در درجه اول و نیز صلح ,توازن و ثبات اقتصاد جهانی در درجه دوم  با هم و در کنارهم کار می کنند. حقیقت این است که رشد و شکوفایی اقتصادی و اجتماعی در گرو صلح و امنیت است!

واقعیت این است که اروپای امروز و شکل گیری آن در یک اتحادیه سیاسی و اقتصادی راه دراز و پر پیچ و خمی را طی کرده تا به این وضعیتی که امروزه هست برسد. گذشته از تلاشهای دولتها و قدرت های پیشین در اروپا در جهت تشکیل یک امپراطوری گسترده ؛ وینستون چرچیل پس از پایان جنگ جهانی دوم در 19 سپتامبر 1946 در طی یک سخنرانی تاریخی در دانشگاه زوریخ در کشور سوئیس,  اروپا را به یک ضرورت  اتحاد در فرم “ایالات متحده اروپا” فرا خواند. و پیش تر از آن نیزیعنی قبل از جنگ جهانی دوم در سال 1920 زمزمه های اتحادیه اقتصادی اروپا برخواسته بود.

شکل گیری این اتحادیه در اروپا با قرار گرفتن کشورهای کوچک تر به زیر یک چتر بزرگ شرایط قوی تری را در مقابل اقتصادهای بزرگتر تشکیل داد. در شرایطی که غولهای اقتصادی عمده جهان، مانند امریکا و چین که می توانند شرایط و خواسته های خودشان را به اقتصادهای کوچک تر تحمیل کنند؛ اکنون نه تنها اتحادیه اروپا خود با کشورهای بزرگ سرمایه داری مقابله می کنند بلکه بازار تجاری مستحکم تری ازآنها را دارا بوده و بدین صورت بعنوان یک رقیب قدرتمند شرایط بهترسیاسی و اقتصادی را برای تعامل با دیگران برقرار کرده است. این اتحادیه بزرگ اروپایی در ضمن اینکه در رابطه با پارامترهای انسانی نسبت به کشورهایی مانند روسیه؛ چین و امریکا پیشی گرفته بلکه یک قطب قدرت مندی را هم در مقابل آنها نیزایجاد کرده است. بجاست یادآوری کنیم که فروریزی اتحاد جماهیر شوروی بعنوان یک قطب سیاسی در مقابل آمریکا چه زیانها و تبعات سیاسی را در برداشت.

تاریخ اروپا بدلیل دوران رنسانس و عصر روشنگری، دستاوردهای بسیاری داشته که به جهت ارزش های انسانی و مدنی , پیشرو تر از بسیاری از جوامع دیگر مانند امریکا؛ چین و روسیه است .بنابراین شکل گیریشان در قطب بزرگتر اقتصادی فرصت این را می دهد که این ارزش ها را بتوانند بهتر ارائه دهند. ( باید یاد آور شد که شکست انقلاب سوسیالیستی در روسیه و بدنبال آن در چین وعدم هماهنگی آنها با جامعه جهانی پیشرفته و خواسته های آن ، انسان متمدن امروزی  را از پس از جنگ جهانی دوم به این طرف مستمراً بر آن داشته که راه حل جدیدتری در قبال رشد ، گستردگی و جهانی شدن سرمایه را جستجو کند)

اولین اتحاد اقتصادی در اروپا با عنوان “پیمان پاریس” در سال 1951 و متعاقب آن ” پیمان روم ” در سال 1957 میان شش کشور فرانسه ، ایتالیا, بلژیک ، لوگزانبرک ، هلند و آلمان غربی اتفاق افتاد و بجز خروج  استثنایی گرینلند (از کشور سلطنتی دانمارک )از این اتحادیه ، به مرور بر اعضای این اتحادیه افزوده شد بطوریکه اکنون 28 کشور اروپایی اعضای آن هستند.  واحد پولی مشترک یورو نیز از سال 2002 جای خود را در میان  واحدهای پولی جهان باز کرد و دومین واحد پولی قدرتمند جهان شد؛ اما پیمان لیسبون در اول دسامبر سال 2009 نفس تازه تر و نیروی گسترده تری را به اتحادیه اروپا بخشید و اتحادیه اروپا آن شد که امروز هست.

 برگزیت BRXIT

در تابستان سال 2016 بدنبال تصمیم حزب محافظه کار و نیز فشارهای احزاب دست راستی انگلستان , دیوید کامرون نخست وزیر آنزمان خواهان یک رفراندوم درباره ماندن و یا خروج از اتحادیه اروپا شد ، نتیجه  آن رفراندم  با رای 52% ” نه به عضویت در اتحادیه اروپا”  مبنی بر خروج از این اتحادیه را به بار نشاند. ناگفته نماند که دیوید کامرون نخست وزیر انگلستان خود از مخالفین برگزیت یا خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بود. دیوید کامرون هرگز اعتقاد نداشت که وی مجبور به برگزاری همه پرسی اتحادیه اروپا شود زیرا انتظار می رفت که در انتخابات سال 2015 از اکثریت کلی  خواهان برگزیت کاسته شود. چون زمانی شد که نروژ و دانمارک این چنین رفراندومی را برگزار کردند. او با احتساب به این که خروج از اتحادیه اروپا اساسا در بریتانیا پیش نخواهد آمد (بدلیل اینکه قدرت بریتانیا در اتحادیه بیش از بقیه بود و بدون بهره گیری از واحد پولی یورو از حمایت اقتصادی آن بهره ور می شد. برای همین است که بمحض خارج شدن از اتحادیه اروپا  ارزش پوند در مقابل یورو بشدت پایین می آید) کامرون در پی یک سلسله فشارهای احزاب دست راستی و پوپولیستی خود را ملزم به آن رفراندم کرده بود, اگرچه کاری بود عجولانه و چنان شد که جامعه بریتانیا در یک فرجه زمانی کوتاه و درعدم آمادگی و اطلاع کافی از “معضل خروج” به آن نتیجه دست یافت. بدنبال این نتیجه دیوید کامرون نیز از سمت نخست وزیری استعفاء داد. بدنبال آن مخالفت ها بر علیه برگزیت آغاز دیگری یافت و در طی سه سال ونیم طوفانی از بحث ها و مجادله ها در محافل اجتماعی, سیاسی و اقتصادی بریتانیا را بپا کرد، که تا به امروز همچنان ادامه دارد.

اما  واقعیت آن بود که در بریتانیا بعضا شخصیت های بسیار راستگرا که طرفداران برگزیت هستند ، از گرایشات راستگرایانه عوام سو استفاده کرده ومی کنند . فی المثل ضدیت اقشاری از مردم  خصوصا هندی ها و پاکستانی های مهاجر بر علیه اتحادیه اروپا  را برمی انگیزانند. و آسیایی تبارهای ساکن بریتانیا هم که از حضور نیروهای کاری لهستانی و رومانیایی بعنوان رقیب کاری خودشان دلخوش نیستند  به این گرایش راست گرایانه نزدیک شده و خواسته یا ناخواسته  به معضل برگزیت کمک می کنند . در این وسط جریانات پوپولیستی که صرفا از احساسات غلط توده های مردم بهره وری می کنند و شعارهای غلط  و گمراه کننده همراه با وعده های پوچ می دهند ، و درک صحیح از مضار یا منافع اتحادیه اروپا برای مردم را سخت مکدر کرده و اوضاع را بنفع طرفداران برگزیت چرخاندند.

 اما تا کنون تظاهرات میلیونها نفر از مردم انگلستان در طی سه سال اخیررا برعلیه این سیاست دولت و نیز ابراز مخالفت های شدید مردم برعلیه برگزیت را شاهد بوده ایم؛ این سلسله تظاهرات نه تنها در لندن بلکه در اغلب شهرهای بزرک انگلستان ، اسکاتلند ، ایرلند جنوبی و شمالی بطور مداوم در طی 40 ماه اخیر در جریان بوده است..

پیش از آن نیز گوردن براون نخست وزیر پیشین( ازحزب کارگر) تا حدی عامدانه دولت را به حزب محافظه کار داد تا تغییری در حزب کارگر بوجود آورد که این خود نیز بحث دیگری است. واقعیت این نکته بسیار ضروریست که حزب کارگر انگلستان در رابطه  با روفراندوم برگزیت  بسیار منفعل برخورد کرده و ضعف رهبری سیاسی این حزب در قبال خواسته های مردم, آنرا را در کنار حزب محافظه کار قرار داد و بدین صورت این حزب و اپوزیسیون را از داشتن یک رهبری قدرتمند محروم کرد. تا جایی که به دلیل برگزیت و سیاستهای غلط رهبری حزب کارگردر قبال آن,  این حزب بسیاری از اعضای خود را به انزوا کشاند تا حدی که در دو سال گذشته بیش از 600 هزار نفر از اعضای خود را از دست داد و حزب کارگر را با بحران جدی روبرو کرد.

بجاست عنوان کنیم که  اتحادیه اروپا  با همه ایرادات و اشکالاتی که میتوان به آن گرفت ، ناشی از تلاشهای شبانه روزی طبقه روشنفکر و پیشرو (بخش مهمی از طبقه متوسط )  جامعه اروپاستدر یک کلمه و به اعتقاد ما، اتحادیه اروپا یکی از دستاوردهای بزرگ بشری است!.

آنچه مسلم است:

-این دولت کنسرواتیو انگلستان است که خواهان شدید برگزیت است. (ناگفته نماند که عضویت انگلستان در بازار مشترک در زمان نخست وزیری ادوارد هیس از حزب محافظه کار پیش آمد و بفاصله کمی از آن خانم مارگارت تاچر نخست وزیر بعدی آنرا یک گام مهم اقتصادی و سیاسی برای انگلستان و آینده آن خواند .

-اکثریت طبقه متوسط جامعه انگلستان با این سیاست برگزیت بشدت مخالف است، ناگفته نگذاریم که این طبقه متوسط است که سازندگان اصلی جامعه هستند. نیروهای کارگری بعنوان بازوهای تولید، در بسیاری موارد دنباله رو* همین طبقه متوسط هستند. {* این بحث بسیار فراتر از یک مقاله است}

-اکثریت نیروهای روشنفکر و آکادمیک این کشور از مخالفین برگزیت هستند ، اینان نیروهای فعال و برنامه سازان و نیروهای جوان این کشورند و اطلاعات بسیار وسیعی تری چه در رابطه با کشورخود انگلستان و چه در رابطه با اروپا برخوردارند؛ و دلایل مخالفتشان علاوه بر آگاهی اجتماعی،  به دلایل خاص علمی، اقتصادی، فرهنگی، واجتماعی انگلیس و اروپاست.

بدون شک تاثیرات منفی برگزیت بر انگلستان و اقتصاد آن در همین سه سال ونیم اخیر گویاست.  اخبار وگزارشات روزانه روزنامه ها و رسانه های این کشور نشان از واقعیت های ملموس تری از تاثیرات این خروج نا بهنگام دارد . با این وجود چطور میتوان این همه تاثیرات منفی اقتصادی و به طبع آن اجتماعی را دید و باز هم از فواید خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا سخن بمیان آورد؟. در اینجا برای درک بهتر شرایط بریتانیا در برگزیت، به برخی از این گزارشات رسمی و خبری اشاره ای میکنیم:

  • بانک مرکزی انگلیس می گوید اگر ما اتحادیه اروپا را ترک کنیم ، شوک اقتصادی به وجود آورده و ما می توانیم دوباره به رکود برویم و مشاغل زیادی را در معرض خطر قرار دهیم و نیز بودجه خانواده ها را تحت فشار قرار دهیم.”
  • “طبعات این خروج در طی 2 تا 10 سال مذاکرات, دوره ای بی ثباتی بوجود خواهد آورد ، و کارشناسان اقتصادی پیش بینی می کنند کاهش چشمگیری در ارزش پوند (که هم اکنون نیز با کاهش شدید روبروست) و افت ارزش مسکن و مستمری بازنشستگان را در پی داشته باشد.”
  • “مردم تأثیر قیمت های بالاتر را در همه چیز از خرید فروشگاهها گرفته تا سوخت احساس خواهند کرد – حتی تعطیلات در خارج از کشوربسیار گران تر برای مردم تمام خواهد شد.”
  • “دولت بریتانیا مجبورخواهد بود که مذاکره در مورد روابط تجاری جدید با اتحادیه اروپا و بسیاری دیگر از کشورهای جهان را مجددا انجام دهد. رهبران اروپایی بارها تأکید كرده اند كه در صورت خروج هیچ دسترسی ویژه ای به انگلستان برای تجارت در بازار واحد اتحادیه اروپا نخواهند داد . علاوه بر آن شرکت های بریتانیایی مجبور به پرداخت تعرفه برای تجارت خواهند شد؛ هزینه های جدیدی برای آنها که به معنای تجارت کمتر و مشاغل کمتر برای مردم بریتانیا و خانواده های آنها است.” ( منبع بانک مرکزی انگلستان)

بعد از گذشت دو سال از تاریخ خروج  ، انگلستان به طور خودکار دسترسی به همه ترتیبات با اتحادیه اروپا ، از جمله معاملات تجاری ، بودجه اتحادیه اروپا و حق مسافرت آزاد را از دست خواهد داد ، مگر اینکه همه کشورهای اتحادیه اروپا موافقت خود را برای تمدید مذاکرات اعلام کنند.

در صورت خروج بریتانیا دولت حتی اگر بخواهد، قادر به جایگزین کردن این کمک های مالی اتحادیه اروپا نیست !

بودجه های حیاتی اتحادیه اروپا برای کشاورزی ، تحقیقات علمی و پزشکی و برنامه هایی که در جامعه انگستان ایجاد تغییر و پیشرفت میکند ضروری است، و خروج  بریتانیا ضایعاتی از جمله عدم پشتیبانی مالی در برنامه های ایجاد اشتغال برای جوانان یوجود آورده و نیز پروژه های زیربنایی که زندگی روزمره مردم را بهبود بخشیده , همچون شبکه های باند پهن اینترنتی ، جاده های بهتر و پل های جدیدتر و … در صورت خروج بریتانیا دچار کمبودهای اقتصادی جبران ناپذیری خواهد شد.

  • “اقتصاد انگلستان هر روز 66 میلیون پوند از كشورهای اتحادیه اروپا سود می برد “(منبع: دفتر آمار ملی بریتانیا).

حضور انگلستان در اتحادیه اروپا اقتصاد بریتانیا را رونق می دهد به همین دلیل 9 تن از 10 کارشناس اقتصادی انگیس آسیبهای اقتصادی را در صورت ترک انگلستان از اتحادیه اروپا پیش بینی می کنند.

  • رئیس بانک مرکزی انگلیس می گوید” Brexit منجر به شوک اقتصادی – یا رکود اقتصادی – خواهد شد, که به معنای کاهش چشمگیر هزینه های عمومی ، ضرر شغلی و سال ها ناامنی مالی برای خانواده هایی که در بریتانیا زندگی می کند, خواهد داشت.”
  • 9 تن از 10 کارشناس اقتصادی می گویند “اقتصاد ما آسیب خواهد دید. ارزش پوند سقوط می کند ، به این معنی که هزینه خرید و نرخ وام های مسکن بالا می رود و ارزش خانه و مستمری مردم کاهش می یابد.” (منبع: کنفدراسیون صنایع انگلیس).

به طور کلی ، انگلستان بیشتر از آنچه برای عضویت در اتحادیه اروپا پرداخت می کند, دریافت می کند. انگلیس سالانه 5.7 میلیارد پوند برای عضویت در اتحادیه اروپا به بزرگترین منطقه تجارت آزاد جهان پرداخت می کند اما سود حضور در اتحادیه اروپا برای اقتصاد انگلستان 91 میلیارد پوند ارزش دارد (منبع: کنفدراسیون صنایع انگلیس).

حضور در اتحادیه اروپا به معنای قیمت ارزان تر مواد غذایی و سوخت ارزانتر برای مردم ، وام بانکی راحت تر برای تهیه مسکن و نیز امکان بیشتر پس انداز را به مردم میدهند .

  • “حضور در اتحادیه اروپا به این معنی است که مردم برای خرید هفتگی مایحتاج غذایی خود مبلغ کمتری می پردازند ، بلکه حتی هزینه کمتر سوخت ، قبوض انرژی ، مسافرت و هزینه های تلفنی و موبایل را نیز به دست می آورند” (منبع: خزانه داری کشورHM).
  • “با حضورانگلستان در اتحادیه اروپا تخمین زده می شود که هر خانواده سالانه  حداقل 350 پوند استرلینگ بعلت پایئن بودن قیمتها صرفه جویی کند . و این به معنی پول بیشتر در جیب مردم و امنیت بیشتر برای خانواده ها است.” (منبع: دانشکده اقتصاد لندن)

همچنین امکان تجارت آزادانه در سراسر اتحادیه اروپا به بازار تجارت انگلستان کمک می کند تا رشد کنند و اشتغالزایی کنند و به ساکنین بریتانیا و خانواده ها فرصت و امنیت مالی بیشتری می بخشد.

“بیش از 3 میلیون شغل در انگلستان با تجارت  با اتحادیه اروپا مرتبط است: از هر ده شغل در این کشور یک شغل” (منبع: خزانه داری HM).

حضور در اتحادیه اروپا تا سال 2030 تعداد 790،000 شغل دیگر در انگلیس ایجاد خواهد کرد (منبع: مرکز تحقیقات اقتصادی و تجاری) و فرصت های بیشتری را برای مردم و خانواده ها ایجاد می کند.

دراتحادیه اروپا می توان بدون ویزا کار کرد ، تعطیلات و بازنشستگی داشت ، و در خارج از کشور در برنامه اراسموس (Erasmus)* تحصیل کرد و راه های بیشتری برای زندگی در اختیار خانواده ها قرار دارد.

اما اگر انگلستان اتحادیه اروپا را ترک کند ، کارشناسان پیش بینی می کنند که در یک قلم 950،000 منبع کسب  درآمد اقتصادی در انگلستان  از بین خواهد رفت. (منبع: کنفدراسیون صنایع انگلیس) ، این به معنای امنیت شغلی کمتر برای نیروی کاری بریتانیا است.

  • کنگره اتحادیه تجارت و معاملات می گوید” اگر ما اروپا را با هدف عدم تأمین مالی مردم از آنچه داشتند, ترک کنیم متوسط دستمزد 38 پوند در هفته کاهش می یابد “. (منبع: کنگره اتحادیه معاملات)
  • و …

ارقام بیکاری و خروج سرمایه ها و کمپانی های زیادی از بریتانیا چنان گسترده است که بدون شک روشنفکران و اکثریت جامعه بریتانیا را  از هم اکنون نگران آینده ای نچندان روشن کرده که بحث پیرامون آن درمجال این مقاله نیست.

در پایان باید گفت که خروج از اتحادیه اروپا به معنی یک پیروزی برای پوپولیست هایی است که از ناکارآمدی سیستم فعلی به سمت ناکجا آبادی می روند که حتی حاکمیت ملی بریتانیا را به مخاطره خواهد افکند و مهمتر از هر چیز خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا  پروژه  بزرگ صلح جهانی را به مخاطره خواهد افکند .

اما جای یک سئوال در ورای تمامی اسنادی که کوشه ایی از آنرا در بالا اشاره کردیم و دال بر مخاطرات اجتماعی , اقتصادی و سیاسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا ست، اینجا خالی است و آن اینکه ؛ آیا سیاست گذاران انگلستان دچار کُند ذهنی و پریشانی شده اند که ریسک بزرگ یک خود کشی اقتصادی و سیاسی را بجان خرید ه اند ؟

 نوامبر 2019