اتهام بمبگذاری ایران در تایلند؛ آزادی تروریست‌ها به چه قیمت؟

 

ایرج مصداقی :

اتهام بمبگذاری ایران در تایلند؛ آزادی تروریست‌ها به چه قیمت؟
استقبال رسمی مقامات حکومتی از سه بمبگذار دستگیرشده در تایلند بیانگر اهمیت موضوع نزد جمهوری اسلامی است. ایرج مصداقی، تحلیلگر سیاسی، پرونده این سه نفر، سابقه تایلند در “معامله” و برخورد غرب با گروگانگیری را بررسی کرده است.Thailand Anschläge auf israelische Diplomaten Verdachtiger Iraner Kombo
    
 

۲۶ بهمن ۱۳۹۰، یک مقام امنیتی تایلند اعلام کرد، ماموران جمهوری اسلامی قصد داشتند چند دیپلمات اسراییلی در بانکوک را ترور کنند. توطئه تروریستی مزبور هنگامی برملا شد که در منزل مسکونی سه تروریستی که مشغول آماده‌سازی بمب بودند انفجاری رخ داد و موجب شد که آن‌ها پا به فرار بگذارند و هر یک به سویی بدوند.

تروریست‌های آزاد شده چه کسانی بودند؟‌

“سعید مرادی” که زخمی شده بود و دو بمب همراه خود داشت، یکی را به سمت راننده تاکسی‌ای انداخت که از سوار کردن او امتناع کرده بود و دیگری را به سوی دو پلیسی پرتاب کرد که به سمت او می‌دویدند. بمب دوم پس از اصابت به درخت به سوی او کمانه کرد و موجب قطع هر دو پای او شد.

محمد خزایی دیگر تروریست پس از ساعتی در فرودگاه بانکوک دستگیر شد. مسعود صداقت‌زاده تروریست سوم در هواپیمایی که از مالزی عازم تهران بود دستگیر شد.سعید مرادی، یکی از سه فردی که در برنامه حمله تروریستی به دیپلمات‌های اسرائیلی مشارکت داشته است

 

سعید مرادی، یکی از سه فردی که در برنامه حمله تروریستی به دیپلمات‌های اسرائیلی مشارکت داشته است

لیلا روحانی، کسی که چند ماه قبل خانه مزبور را اجاره کرده بود، پیش از آغاز عملیات به تهران بازگشته‌بود. جواد نیکخواه فرد، مربی کاربرد مواد منفجره، رهبر عملیات معرفی شد. او قبل از انفجار با یک ساک بزرگ از خانه‌تیمی خارج شده بود. علی اکبر نوروزی شایا، ششمین عضو تیم تروریستی بود که قادر به فرار شد و خود را به تهران رساند.

تروریست‌ها روز هشتم فوریه از جزیره “پوکت” وارد پاتایا شده و به هتل‌های جداگانه رفته و برای عادی‌سازی و رد گم کردن و کم کردن حساسیت‌های امنیتی پنج شبانه‌روز را با روسپی‌های تایلندی سپری می‌کنند. و روز سیزدهم فوریه به بانکوک بازگشته و سپس به خانه‌ای می‌روند که لیلا روحانی برایشان از ماه‌ها قبل اجاره کرده بود.

در واکنش به انفجارهای صورت گرفته در تایلند، رامین مهمانپرست، سخنگوی وقت وزارت خارجه، خبرگزاری ایرنا، و سید سلیمان حسینی، از رهبران شیعیان تایلند، در مواضعی هماهنگ مدعی شدند که شهروندان ایرانی قربانی تروریسم “رژیم صهیونیستی” شده‌اند. بنا به این ادعا، سرویس امنیتی اسرائیل عملیات تروریستی را طراحی و مجاهدین اجرای طرح بمب‌گذاری در تایلند را برعهده داشته‌اند.

رسانه‌های جمهوری اسلامی برای انکار نقش حکومت در این ترور‌ها روی دست و پا چلفتی بودن‌تروریست‌ها و مشروب‌خواری و همنشینی‌شان با روسپیان و یا غیرحرفه‌ای عمل‌کردن‌شان دست گذاشتند. به عبارت دیگر مدعی بودند که تروریست‌های رژیم حرفه‌ای عمل می‌کنند، مکتبی هستند و احتمالاً با روسپیان رفت و ‌آمدی ندارند و لب به مشروب نمی‌زنند.

لابی و اتاق فکر جمهوری اسلامی در خارج از کشور، پیش‌تر از استدلال‌های مشابه برای انکار نقش سرویس‌های امنیتی ایران در طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا استفاده کرده بودند.

سرانجام سایت “جرس”، محمد خزایی یک تروریست دستگیرشده در بمب‌گذاری تایلند را مأمور باسابقه تیم برون‌مرزی وزارت اطلاعات معرفی کرد؛ کسی که از همکاران اکبر خوشکوش، یکی از مأموران باسابقه امنیتی و از دست‌اندرکاران ترورهای خارج از کشور، بود. طبق نوشته سایت جرس‌، فرد دستگیرشده برادر خزایی معاون ضدجاسوسی وزارت اطلاعات در دوران محسنی اژه‌ای بود.

تصویری از محمد خزایی، بانکوک، محاکمه به اتهام تملک و حمل مواد منفجره

 

تصویری از محمد خزایی، بانکوک، محاکمه به اتهام تملک و حمل مواد منفجره

خزایی قبل از معاونت وزارت اطلاعات، مسئول اداره اطلاعات قم و رئیس دفتر وزیر اسبق اطلاعات قربانعلی دری نجف آبادی بود. خزایی از اعضای قدیمی و مورد اعتماد علی خامنه‌ای است. او ریاست موسسه پژوهشهای سیاسی (از مراکز اقماری وابسته به وزارت اطلاعات) را نیز در کارنامه خود دارد.

توطئه شکست‌خورده نظام در تایلند

۱۱ مارس ۱۹۹۴ یک تیم تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی تلاش کرد که سفارت جدید اسرائیل در بانکوک را منفجر کند. قسمت اول طرح به خوبی پیش رفت. تروریست‌ها یک کامیون شش چرخ همراه با راننده اجاره کردند. جانیان به منظور صحنه‌پردازی، با بیرحمی زیدالوصفی راننده را بعد از ضرب و شتم خفه کرده و جسم بی‌جان او را در یک ظرف استوانه‌ای بزرگ در عقب کامیون گذاشته و با یک تن مواد منفجره حاوی کود شیمیایی و نیترات آمونیوم پوشاندند.

یک تروریست، کامیون حاوی بمب را حوالی ظهر به سمت سفارت اسرائیل راند. در فاصله‌ی ۳۰۰ متری سفارت اسرائیل در یک تقاطع شلوغ راننده کامیون از پشت با یک موتورسیکلت تصادف می‌کند. این فرد در حالی که تلاش می‌کند بگریزد با راکب موتورسیکلت درگیر می‌شود، اما از چنگ او می‌گریزد. یک شاهد عینی شهادت می‌دهد که راننده فراری وارد دفتر امور مذهبی سفارت جمهوری اسلامی در بانکوک می‌شود. با این حال پلیس هیچ‌گاه سرنخی را که او داده بود دنبال نکرد.

عاقبت یک ایرانی به نام حسین شهریاری‌فر در جنوب تایلند دستگیر شد. راکب موتورسیکلت و کارمندان یک شرکت که به او کمک کرده بودند، شهادت دادند که حسین شهریاری‌فر راننده فراری کامیون بوده است. او که انکار را بی‌فایده می‌دید، در دادگاه داستان محیر‌العقولی را تولید کرده و مدعی شد دارای برادر دوقلوی شروری است که احتمال دارد مرتکب چنین جنایتی شده باشد!

شهریاری‌فر در دادگاه به اعدام محکوم شد و تقاضای استیناف او دوبار رد شد. عاقبت در ۱۹ فوریه ۱۹۹۸ در اثر فشارهای سفارت جمهوری اسلامی در بانکوک و تهدید دولت خاتمی، دیوان عالی کشور تایلند به بهانه محکم نبودن شهادت شهود، رأی به بیگناهی شهریاری‌فر داد. یک روز قبل از صدور رأی دیوان عالی کشور تایلند، سفیر جمهوری اسلامی در بانکوک با صدور یک اطلاعیه هشدار داد در صورتی که شهریاری‌فر آزاد نشود، مشکلات جدی به وجود خواهد آمد. کمال خرازی شخصاً در این رابطه اقدام کرد. پیش از صدور رأی دیوان عالی کشور نیز دولت تایلند تمایلی به پیگیری پرونده و روشن کردن ابعاد این اقدام تروریستی نداشت.

استقبال رسمی از تروریست‌ها

هنگام دستگیری تروریست‌های بمبگذار در تایلند، رامین مهمان‌پرست سخنگوی وزارت خارجه دولت احمدی‌نژاد، نقش وکیل مدافع آن‌ها را به عهده داشت و از بیان هیچ دروغی ابا نمی‌کرد. معاملات پشت‌پرده برای آزادی تروریست‌ها را جواد ظریف و معاونش عراقچی دنبال می‌کردند و این عراقچی بود که برای استقبال از تروریست‌ها به فرودگاه رفت و مقدم آن‌ها را همچون قهرمانان گرامی داشت.

استقبال رسمی مقامات وزارت خارجه از تروریست‌های آزاد شده، ادامه سیاست رسمی جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته است. دولت‌ها تغییر می‌کنند، اما سیاست حمایت از تروریست‌ها تغییر نمی‌کند. از دولت موسوی و رفسنجانی گرفته تا خاتمی و احمدی‌نژاد و روحانی در بر یک پاشنه می‌چرخد.

استقبال رسمی از انیس نقاش، عامل ترور اول و ناموفق شاپور بختیار، اگرچه در دولت رفسنجانی صورت گرفت، اما مقدمات کار از دوران میرحسین موسوی کلید خورده بود.

در آذرماه ۱۳۸۶ وقتی کاظم دارابی، تروریستی که در پرونده میکونوس محکوم شده بود، پس از تحمل ۱۵ سال حبس آزاد شد و به ایران بازگشت، علی باقری از نزدیکان خامنه‌ای که سرپرستی معاونت اروپای وزارت خارجه را به عهده داشت به استقبال او رفت.

در آذر ۱۳۸۹ هنگامی که علی وکیلی راد قاتل بختیار آزاد شد، کاظم جلالی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که از نزدیکان علی لاریجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی بود، به استقبال رسمی او رفت و از وکیلی راد به عنوان “اسوه مقاومت” و “قهرمان” یاد کرد و ادعا نمود که با او “بدون ارتکاب جرمی به وحشیانه‌ترین شکل” ممکن رفتار شده است. جلالی امروز سفیر جمهوری اسلامی در مسکو است.

در صف استقبال‌کنندگان از قاتل زنده‌یاد بختیار، حسن قشقاوی، معاون کنسولی وزیر امور خارجه حضور داشت و به گردن قاتل گل‌انداختند.

قشقاوی در مراسم استقبال از شهرام امیری، متخصص هسته‌ای که به آمریکا گریخته بود، نیز حضور داشت؛ امیری را نیز همچون قهرمان مورد استقبال قرار دادند و سپس با بیرحمی پس از شکنجه و آزار و اذیت بسیار اعدام کردند.

یک روز شرم‌آور برای حقوق بشر

وزرای امور خارجه استرالیا و بریتانیا از آزادی کایلی مور گیلبرت، پژوهشگر استرالیایی-بریتانیایی که تابستان ۱۳۹۷ به دعوت دانشگاه الزهرا و دانشگاه ادیان و مذاهب قم برای شرکت در هفتمین کنفرانس بین‌المللی شیعه‌شناسی به ایران سفر کرده بود استقبال کردند.

کایلی مور گیلبرت، به هنگام آزادی از زندان اوین، ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰

 

کایلی مور گیلبرت، به هنگام آزادی از زندان اوین، ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰

آن‌ها از معامله خود با دولتی که سیاست رسمی‌اش گروگانگیری و باج‌خواهی به سبک گانگسترهاست خوشحال به نظر می‌رسند. سه تروریست را داده‌اند و یک پژوهشگر بیگناه را پس گرفته‌اند. آیا با چنین سیاستی می‌شود تصور کرد که جمهوری اسلامی دست از تروریسم بردارد؟

سال گذشته نیز ترامپ مبادله دو زندانی ایرانی و آمریکایی را “تبادل گروگان” خوانده و از ایران به خاطر “مذاکره‌ای بسیار منصفانه” که به آزادی این دو نفر منجر شد، تشکر کرد. او پا را فراتر گذاشته و گفت:‌«دیدی، ما می‌توانیم با هم به توافق برسیم.»

در تاریخ معاصر جهان با هیچ حکومت سرکشی چنین مدارا نشده است. در آوریل ۱۹۸۶ میلادی انفجار یک دیسکوتک در آلمان غربی به دولت قذافی نسبت داده شد. در انفجار این دیسكو سه نفر كشته و ۲۰۰ نفر زخمى شدند. رونالد ریگان به تلافی کاخ معمر قذافی را بمباران کرد. پیش از آن در اکتبر ۱۹۸۳ در انفجار مقر تفنگداران آمریکا در بیروت که با هدایت سپاه پاسداران صورت گرفت ۲۴۱ نظامی آمریکایی، ۵۸ نظامی فرانسوی و ۶ غیرنظامی کشته شدند. دولت رونالد ریگان به‌جای تلافی، همان موقع که کاخ قذافی را بمباران می‌کرد، بالاترین مقاماتش را با کلت و کیک و یک هواپیما سلاح و قطعات یدکی مورد نیاز نظام جمهوری اسلامی به تهران فرستاد.