انتخاب ریاست جمهوری امریکا و رژیم جمهوری اسلامی

 

 سعید صالحی نیا  :

مقدمه:

نزدیک به یک هفته به “انتخاب” ریاست جمهوری امریکا مانده . این انتخاب البته نیست .یک انتصاب از بالاست بین دو حزب دوقلو منتهی هر 4 سال مردم را صف می کنند تا یکی را “انتخاب” کنند! توهمی می سازند انگار واقعا مردم کاره ای هستند! این خیمه شب بازی نامش دموکراسی است.

این انتصاب از بالا در شرایط بسیار بحرانی انجام می شود که بی سابقه است.حکومتی وامانده و بی پاسخ به بحران سرمایه داری به نیازهای مردم به رشد فقر و بیکاری به نبود دسترسی مردم به بهداشت رایگان و اموزش رایگان به ورشکستگیها و سقوط اقتصادی که با کورونا در حال تشدید است ، مردم را در سیرکی شریک کرده که دو طرفش بازنده هستند دوطرفش شارلاتان و ضد منافع مردم. منتهی زبانشان فرق دارد.

پیش بینی می شود این سیرک انتخاباتی در صورت شکست خوردن جامعه را به درگیری بگشاند. او بارها  گفته که شکست او یعنی تقلب در انتخابات! فقط پیروزی او تقلب نیست!

در پائین جامعه اما تحولات زیادی به چشم می خورد.جامعه امریکا بیش از هر زمان سیاسی شده و قطب بندی شدیدی درش رشد کرده.عقب مانده ها لمپنها نژاد پرستها و بخشی کوچک ازمالکان بزرگتر صاحب زمین و سرمایه دارها بدور ترامپ حلقه زده اند .حزب دموکرات که با کودتائی توانست برنی سندرز را به زیر بکشد و خطر “سوسیال دموکراسی” را موقت عقب بزند جنازه سیاسی بنام بایدن را جلو کشید کنار کاملا هریس که در دور اول به سختی شکست خورده بود و یک هبلاری کلینتون رنگین پوست است را به اصلاح به “رقابت “با ترامپ بپردازد.

جامعه امریکا در اکثریت خود در حال بیداری طبقاتی است. هم مادیت زندگی و هم بروز بیرونی دعواهای حکومتی انرا بیدار و هوشیارتر کرده است. تبلیغات طبقه حاکم امریکا مبنی بر اینکه معجزه ای در کار است و طبقه کارگر  به طبقه متوسط تغییر نام داده دیگر خریدار ندارد.

تبلیغاتی که چندین نسل امثال هنری فورد براه انداخته بودند که کلمه طبقه کارگر روز کارگر در زبانها نچرخد و فراموش شود بتدریج دارد رنگ می بازد. دیگر کسی باور ندارد انها که فقیرند تنبلند! 

این تحول عمیق درون جامعه باعث شورشهای شهری وسیعی است که همچنان ادامه دارد و همانطور که در مقالات قبلی ام اشاره داشتم راهی ندارد بجز سازماندهی تحزب مستقل و رادیکال و سراسری.

در این مقاله من نگاهی می اندازم به وجه معینی از این صحنه ها که بیشتر روی دینامیزم  بین حکومت امریکا بعد انتخابات با رژیم اسلامی متمرکز است.

(1)برنامه حکومت امریکا در مقابل رژیم اسلامی چیست؟

طی مناظره های انتخاباتی کاملا مشخص شده که حکومت امریکا برنامه جدیدی در مقابل رژیم اسلامی ندارد.دو طرف دعوای انتخاباتی روی موضوع اصلی توافق دارند که عبارتست از تایید ماندن نظام اسلامی.

همانطور که در شراکت طالبان در قدرت در افعانستان بین ترامپ و بایدن تفاوتی نیست.بطور خلاصه هردو جناح حفط و بقای رژیم اسلامی را فرض می دانند و متدهای کنترل این رژیم برای انها قدری متفاوت است.

هردو جناح مخالف درگیری نظامی با رژیم اسلامی هستند.هردو جناح خواهان ماندن حوزه قدرت رژیم در منطقه هستند .هردو جناح اما خواهان محدود کردن این حوزه نفوذ هستند.از زمان سر کار امدن رژیم اسلامی که با حمایت حکومت امریکا بقدرت رسید همین سیاست ادامه داشته منتهی با زبانهای مختلف.زبانها فرق داشته.

جناح بایدن خواهان برگرداندن برجام است اما جناح ترامپ خواهان نوشتن قراردادی دیگر ! دعوا سر اینست! میزان فشاری که اینها از زاویه سیاسی و اقتصادی روی رژیم می اورند متفاوت است اما هدف  تفاوت زیادی ندارد. اینها دو متد روانشناسی دارند برای یک هدف .یک تغییر رفتار.

ادعای من اینست که نزدیکی برخورد ترامپ و جناح بایدن در موضوع ایران حتی بیشتر از نزدیکی جناح بوش و اوباما بوده.دلیلش هم سقوط مداوم قدرت نظامی و سیاسی امریکا در خاورمیانه است و پائین افتادن سطح انتظار حکومت امریکا نسبت به  رژیم اسلامی.

لذا نتیجه انتخاب ریاست جمهوری امریکا هر چه باشد اگر دخالت مردم ایران را  در نظر نگیریم و فرض کنیم موازنه قدرت بین حکومت و مردم همین می ماند، دلیلی وجود ندارد که مواضع حکومت امریکا تغییر کند.

(2) بحران قدرت حکومت امریکا و رژیم اسلامی در منطقه:

یکی از عاملی که حوزه انتخاب این دو حکومت را بسیار محدود کرده و انها را در جلو رفتن یا عقبگرد ناتوان کرده ، بن بستهائی است که در سطح منطقه و جهان به ان دچار شده اند.

حکومت امریکا نتوانست با ترامپیزم بحران همه جانبه خود را درمان کند که هیچ این بحران را که هم در عرصه داخلی و هم خارجی بهش دچار است دامن زده است.

ناتوانی در برگرداندن سرمایه به داخل امریکا عامل اصلی تداوم فقر و بیکاریست و کاهش دستمزدها.نظام امریکا که سنتا کمترین حمایتهای اجتماعی را ارائه داده در حال حاضر با فقر شدید نیروی کار کیفی و تحصیل کرده دست و پا می زند و با بستن درهای خود به مهاجرین این بحران تشدید شده.سطح سواد و کیفیت اموزش در امریکا پائین است و بحران کورونا نظام را بتدریج دارد فلج می کند.

عدم دسترسی به امکانات بهداشتی رایگان عامل بزرگترین همه گیری (حدود 8 میلیون نفر) و مرگ و میر (بالای 250 هزار نفر) گردیده و موج سوم این همه گیری در زمستان ، احتمال وقوع یک “زمستان تاریک” را تشدید کرده که مرگ و میر همراه ورشکستگی اقتصادی بی سابقه انرا دنبال خواهد کرد.

از سوی دیگر رژیم اسلامی هم به جهت ماهوی دچار بحرانهای مشابه بحران حکومت امریکاست.این حکومت فاسد است و مدیریت  عبور از بحران را ندارد و هر چه بیشتر به سرکوب متوسل می شود.حکومت ایران بواقع برای هر روزش برنامه می ریزد و با تشدید تحریمهای اقتصادی بازار لازمه برای گردش کالاهای مورد نیاز مردم دچار ناتوانی است.طبقه سرمایه دار ایران با حکومت تنیده شده و بخشی از این حکومت است.این طبقه از گردادن جامعه ناتوانست و با توسعه بازار سیاه تورم و افزایش قیمتها جامعه را بیشتر به قعر سقوط کشانده.

در سطح منطقه ای هم حکومت امریکا کاملا منزویست و هم حکومت اسلامی مناطق نفوذ خود را بتدریج از دست می دهد.سوریه دیگر جای امنی برای این رژیم نیست و بطور غیر رسمی در حال عقب نشینی از سوریه و عراق است.

لذا بنا به ملاحظات بالا هیچکدام از حکومتهای ایران و امریکا در پایگاه تهاجمی قرار ندارند.به میان کشیدن روسیه و چین از سوی رژیم اسلامی هم در میان مدت حتی کارساز نخواهد بود.

لذا دینامیزم بین حکومت ایران و امریکا  امکان مانور زیادی برای هیچکدام نگذاشته و سرنوشت روابط اینها را بیشتر وابسته کرده به سطح و عمق اعتراضات سرنگونی طلبانه مردم در ایران.

(3)ایا پیروزی احتمالی ترامپ راهی را برای مردم ایران باز می کند؟

گرایشات راست عمدتا پهلوی چی این روزها به تبلیغات چی های فارسی زبان برای ترامپ تبدیل شده اند و مخالفین ترامپ را وابسته به رژیم اسلامی می نامند! این نوکر صفتی کار امروزشان نیست.اینها تاریخا خود را با بخشی از قدرت سیاسی امریکا خصوصا جمهوریخواهان زنجیر کرده اند.

حمایت اینها از ریگان و بوش و حالا از ترامپ بخشی از سنت اینهاست چون توهمشان اینست که این روئسای جمهوری قرار است با سرنگون کردن حکومت بالاخره تاج را به سر شاهزاده رضا بگذارند! خوب! اینها احتمال زیاد درون این توهم خود خواهند ماند و دنیا را ترک خواهند کرد!

واقعیت اما اینست که حکومت امریکا بر اساس سیاست جناحی عمل نمی کند همانطور که حکومت ایران. این جناح بندیهای حکومتی بخشی از بازیهای درون نظامهاست که گاهی از کانتکست معمول خود خارج می شود و بیشتر به بیرون درز می کند.الان وضع سیاست در امریکا اینطور است که تضادهای سنتی درون حکومتی بیشتر به بیرون درز کرده و فرصتی ساخته تا مردم پایشان را وسط در بگذارند و از موقعیت استفاده کنند.

از دید من ترامپ شانس بسیار کمی برای پیروزی  در این دور دارد.دلایل زیادی هست که مردم امریکا اجازه ماندن او را در کاخ سفید نخواهند داد و حتی طبقه حاکمه امریکا به این نتیجه رسیده که ترامپیزم بحران زاست و نه پاسخ به بحران.لذا ترامپ هم از پائین و خیابانها و هم از بالا و قدرت مالی سیاسی پشت پرده تحت فشار است.بعید است لمپنها و نژاد پرستهائی که بدورش جمع شده اند بتوانند او را در کاخ سفید نگه دارند.

پیروی ترامپ هم از دید من  سرنوشت رژیم اسلامی را تغییر نخواهد داد.تا مردم ایران با حکومت اسلامی وارد نبرد نهائی نشوند حکومت امریکا کنار حکومت اسلامی خواهد ماند. چه ترامپ باشد چه بایدن.

(4)امید به تغییری رادیکال در امریکا و جهان منجمله ایران:

از دید من بحران موجود قدرت در سطح جهان و خصوصا در امریکا و ایران بحرانی انتاکونیستی است که وضعیت را به نقطه ای رسانده که یک تحول کیفی را محتمل کرده است.

در امریکا حکومت و نه فقط ترامپ یا جمهریخواهان زیر سوال رفته .در ایران هم کلیت حکومت زیر سوال است.در امریکا هنوز فضای انقلابی بوجود نیامده اما دامنه اعتراضات وسعت می گیرد و لزوم تحزب رادیکال و اجتماعی را به حلوی صحنه اورده.

در ایران اما ناتوانی حکومت دیکتاتوری دستور انقلاب را جلو اورده و سرنگونی کلیت نظام بعنوان راه حل بالاواسطه در مقابل مردم است.

اگر امید تغییر و بهبودی باشد درون این حکومتها نیست.بیرون حکومتهاست .درون مبارزات مردم اعتراضات مردم که باید شکل بگیرد و سازمان یابد.

در ایران اعتصابات سراسری و ورود جامعه به فاز نهائی سرنگونی و قیام مسلحانه توده ای تعیین تکلیف خواهد کرد.سرنگونی رژیم اسلامی بدست مردم در ایران نقطه عطف تاریخ خواهد بود نه فقط در ایران بلکه در منطقه و جهان.

در امریکا هم هر فردی به کاخ سفید برود هر جناحی از حکومت موجود بقدرت برسد مجبور است در مقابل دریای اعتراضات مردم بایستد.امریکا دارد زیر پای مبارزات مردم امریکا بخود می لرزد و دعواهای خانگی بین جناجی در امریکا فقط علامت رعشه ای است که حکومت به ان مبتلاست.

چه ترامپ در کاخ سفید بماند چه بیرون انداخته شود مسائل مردم امریکا نیاز به پاسخ دارد .

جهان در انتظار تغییری بزرگ این پا و اون پا می شود!

منابع بیشتر از این نویسنده:

بالاخره کورونا ترامپ را هم گرفت!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=81432#more-81432

اعلام رسمی کاندیداتوری بایدن و کامیلا هریس از حزب دموکرات و تکرار خیمه شب بازی احزاب دوقلو در امریکا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=80724

نعمیق و گسترش جنبش اعتراضی امریکا از مخالفت با نژاد پرستی به جنبش اشغال بر علیه کل نظام

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=79757