تروریسم : چگونه اقلیم اسراییل پیروز شد!

 

برگردان : کیومرث صابغی

متن کامل سخنرانی تام سوارز (Tom Suárez) نویسنده کتاب « اقلیم ترور» (The State of Terror ) در روز 14 دسامبر سال 2016 در پارلمان انگلیس که به دعوت جنی تانگ (Baroness Jenny Tonge )برگزار شده بود.( در زبان انگلیسی STATE هم به معنای دولت و هم به معنای اقلیم و حتی به معنای شرایط به کار برده میشود. به نظر مترجم , و با توجه به مورد خطاب سخنران , احتمالا منظور اقلیم ترور ا ست تا دولت ترور. مترجم)
سلام بر حضار
کتاب من اساسا بر پایه ی اسناد غیر محرمانه مرکز اسناد کیو(National Archives in Kew.) تنظیم شده است . در این کتاب من به نویسندگانی ارجاع داده ام که مطالبشان از منابع دست اول نقل شده است. (کیو: شهری است واقع در جنوب غربی لندن –مترجم )
بحث امشب من بر محور « مساله conflic» فلسطین – اسراییل تنظیم شده است. مشکلی که آنقدر مطول شده است که دیگر عادی و یکنواخت به نظر می آید لکن تفاوت این مشکل با دیگر مشکلات لاینحل اینست که حل این یکی در توان و قدرت ما هست . منظور من از ما ایالات متحده ی آمریکا و اروپا است. علت این توانایی هم در اینست که این خود ما بودیم که آفرینندگان این مشکل بودیم .
ما امروز درآستانه یکسدمین سالگرد گناه کبیره ای هستیم که انگلستان مرتکب شد.- استعلام نامه بالفور – .
نقش تراژیک انگلستان درمورد فلسطین در واقع ، واقعه « بزن و در رو بود» : استعلام نامه ی بالفور که طی آن کشوری را از مردم آن ربود و به مردم دیگر واگذار کرد فصل« بزن » بود و سی سال بعد از ان با ارائه قطعنامه 181 – که طی آن مرز مبهمی بین فلسطین و اسراییلی ها کشید فصل « در رویی » آن را تکمیل کرد.
استعلام نامه بالفور Balfour Declaration– (در روز دوم ماه نوامبر سال 1917 وزیر خارجه انگلستان جیمز بالفور طی نامه ای به والتر روچیلد یکی از مسئولان جمعیت یهودی – انگلیسی فدراسیون صهیونیستی انگلستان و ایرلند نوشت: دولت پادشاهی انگلستان در توافق کامل با شکل گیری کشوری برای اسراییلی ها در سرزمین فلسطین می باشد وهمه امکانات خویش را درجهت انجام این منظور دراختیار مسئولان اسراییلی قرار می دهد . باید توجه داشت که انجام این امر صدمه ای به حقوق و حقوق شهووندی و مذهبی کسانی که امروز در فلسطین زندگی می کنند وارد نیاورده، حق و حقوق دیگر اسراییلی هایی که در شهرهای دیگر زندگی می کنند را هم به خطر نیاندازد.م)
صهیونیسم فرزند خلف ناسیونالیسم قومی قرن 19 بود و نژاد پرستان از طرفداران پروپاقرص این پدیده بودند . گرترود بل Gertrude Bell, نویسنده و گزارشگر معروف انگلیسی در روزنامه انگلیس London Newspaperجایی نوشت « نیت اصلی طرفداران صهیونیست ها طرد کامل یهودی هاست. نشریه انگلیسی زمان برگزاری اولین کنفرانس صهیونیسم در سال 1897 آن را به بهترین وجهی تعریف کرد:
« همه ناخلفانی که خود را ضد یهودی خطاب می کنند ( به خاطر داشته باشید که واژه ضد یهودی ، واژه ای کاملا جدید و مورد استفاده بود) ، تبدیل به خودپسندان ناخلفی شده اند که صهیونیسم را برخود بسنده می بینند.» در واقع اکثر یهودی ها صهیونیسم را کیش ضد یهود ارزیابی می کردند. همت یهودی ها برابری بود و از این که بنا به دستور آنان مجبور می شندند در سرزمین دیگران ناگزیر به بیغوله نشینی بشوند سخت در عذاب بودند.
از سوی دیگر ، دیگرانی بودند که ایده ی حضورو سکنا در سرزمین دیگر و فخر فروشی به شهروندان آن سرزمین را بسیار جذاب می یافتند. به عقیده ادوارد برنشتاین Eduard Bernstein تئوریسین سیاسی «صیهونیسم، اعتیادی است که می تواند همه گیر شود.»
سی سال پس از نهایی شدن طرح استعلام نامه بالفور، دیگر روشن شده بود که انگیزه ی صهیونیست ها نابودی نسلی و تسلط نسلی نو بر اساس نژادپرستی بر خرابه های گذشته است ، و این امری بود که درخفا توسط چیم وایزمن Chaim Weizmann وبارون روچیلد Baron Rothschild. ،رهبران صهیونیسم احاله می شد.
تصویر آغازین جابجایی جدید در خاک فلسطین همراه با خشونت و زدوخورد نژاد پرستانه بود و این تصویر بوسیله دکتر پال ناتان Dr. Paul Nathan یکی از رهبران یهودی برلین در سفری به فلسطین در سال 1914 چنین تعبیرشد: (کارزار خشونت و تهدید از نوع پوگرام روسی آن).
– پوگرام روسی Russian pogrom – پوگرام به معنی وسیع و گسترده ، حادثه های ضد یهودیان بود که بین سال های 1884-1881 به مناسبت ترور الکساندر اول در روسیه رخ داد . در این حادثه ها که یهودی ها را عامل ترور می دانستند، تظاهر کنندگان ضد یهود خواستار محدود کردن ساکنین یهودی در زمینه های اجتماعی – فرهنگی و اقتصادی بودند.- مترجم –
استعلام نامه بالفور جا افتاد و به همه معترضان از جمله کابینه انگلیس قول داده شد که این استعلام نامه و شکل گیری ساکنین جدید در خاک فلسطین به معنای استقرار صهیونیسم نیست. در حالی که همزمان با این ادعای ظاهری رهبران صهیونیسم مثل رات چایلد و وایزمن ، به دنبال آن بودند که مرز سرزمین های جدید را حداکثر تا سال 1921 به دروازه های رود اردن برسانند. این دو معتقد بودند که بهترین راه کار انجام این طرح نابودی نسل غیر یهودی نشین سرزمین فلسطین می باشد و از این که هنوز یهودی های تازه وارد از برتری های لازم برخوردار نیستند اظهار نگرانی و ناخشنودی می کردند و دایم به مسئولین انگلیسی خاطر نشان می کردند که پرده از طرح بالفور برندارند تا زمانی که دیگر کار از کار گذشته است .
در همزبانی بااستعلام نامه بالفور ، وایزمن با حمله به ساکنین فلسطینی و یهودی نشینان فلسطین که مخالف سرسخت صهیونیسم بودند ، آنان را ضد یهود خطاب می کرد. وی فلسطینی ها را مردمی از طبقات عقب افتاده می دانست و معتقد بود اگربه عرب ها هم حقوق دموکراتیک و حق رای مساوی داده شود در آن صورت یهودی ها هم به طبقه آنان نزول خواهند کرد . و بدین ترتیب ، نزدیک به چهاردهه است که همزیستی مسالمت آمیز میان فلسطینی ها و یهودی های در کنار مقاومت های مسلحانه و ترور از میان رفته است و ترورهای صهیونیستی انگیزه ی هسته ای حمله علیه همه کسانی بوده که مخالف روش فراماسونری اینان بودند چه از قماش یهودی – فلسطینی و یا انگلیسی آن .
این حملات تروریستی از درون محدوده ی ساکنین جدید صورت می پذیرفت و بوسیله آژانس یهود، که به نوعی حکومت موقت در محدوده ی جدید و به رهبری صهیونیست ها بود حمایت می شد؛ همانی که بعدها تبدیل به دولت اسراییل شد. هیچ تفاوت حیاتی بین عملکردهای سازمان های شناخته شده ی تروریستی مثل ایرگان ، لهی ، گانگسترهای اشترن و آژانس یهود و گروه ترور معروف آنها گانا یعنی دولت موقت وجودنداشت .
آژانس یهود آشکارا به گروهی مثل ایرگان کمک های مالی و غیره می رساند. رابطه ی آژانس یهود و بقیه گروه های تروریستی مورد حمایت کاملا قابل مشاهده بود و گه گاه یک گروه به جای گروهی دیگر دست به عملیات تروریستی می زد. اینجا بود که آژانس برای توجیه خود ، عمل تروریستی را محکوم کرده به دولت انگلستان قول پی گیری می داد ، در عین این که از هرگونه تعقیب و پی گیری قضایا خودداری می کرد و راه را برای یافتن و شناسایی افراد و یا گروه مسئول سد می کرد.

ادامه دارد