جانشین “امام هفت خط” و چند زبانی او،

mojtaba Vahedi

مجتبی واحدِی

نام شیخ علی تهرانی را اغلب مخاطبان این یادداشت شنیده اند. او شوهر خواهر سید علی خامنه ای است که در اوج جنگ با عراق به آن کشور پناهنده شد. شیخ علی در دوره جنگ گفتگوهای زیادی با رادیوی فارسی زبان عراق داشت. بسیاری ازایرانیان در آن دوره، برنامه های رادیو عراق را پیگیری می کردند زیرا در هر برنامه، تعدادی از اسرای ایرانی در عراق از طریق همان رادیو برای بستگان و دوستان خود پیام می فرستادند. یکی از دوستان نقل می کرد که تهرانی در یکی ازبرنامه هایش گفته بود:« هم سیاسیون جناح چپ در جمهوری اسلامی خود را پیرو خط امام می دانند هم دشمنان و رقبای آنها در جناح راست و هم کسانی که خود را خط سه می نامند. اتفاقاً همه آنها راست می گویند. چون امام، هفت خط است ». البته با همه انتقاداتی که به آیت اله خمینی دارم این سخن شیخ علی را حداقل در مورد نحوه مواجهه نخستین رهبر جمهوری اسلامی با سیاستمداران نمی پذیرم.

آیت اله خمینی وقتی تصمیم به اجرای کاری می گرفت نه فکر بازتاب اجتماعی آن را می کرد و نه اصولاً سیاستمداران ایرانی را به حساب می آورد که بخواهد با اظهارنظرهای متناقض، همه آنها را راضی نگه دارد. در جریان عزل بنی صدر از ریاست جمهوری، وقتی مرحوم اشراقی داماد ارشد آیت اله خمینی به او گفت: «بنی صدر در جامعه محبوبیت دارد و عزل او می تواند مشکل ساز شود» این پاسخ را دریافت کرد که «حتی اگر تا پشت در همین اتاق، صدای مرگ بر خمینی بشنوم تصیم خود را اجرا خواهم کرد». در جریان عزل مرحوم منتظری هم، او توصیه های بسیاری از روحانیون و سیاستمداران نزدیک به خود را نادیده گرفت. اما وضعیت جانشین آیت اله خمینی، کاملا متفاوت است. مشاجره لفظی محمد جواد ظریف با مهدی کوچک زاده بهانه ای شد تا به این موضوع بپردازم.

اخیراً فیلمی در شبکه های اجتماعی از مشاجره مهدی کوچک زاده و جواد ظریف منتشر شده که توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. حقیقت آنست که ظریف راست می گفت اما حق با کوچک زاده بود. ظریف راست می گفت زیرا او بدون اجازه خامنه ای آب هم نمی خورد. اصولاً شروع روند جدید مذاکرات و انتقال مسئولیت آن از دبیر شورای عالی امنیت ملی – سعید جلیلی – به وزیر خارجه دولت روحانی، ناشی از نیاز خامنه ای به روش جدید مذاکرات برای خلاصی از تحریم های نفتی و بانکی بود که رهبر و حکومت او را در معرض خطر جدی قرار می داد. ظریف می داند حامی اصلی مذاکرات کیست لذا با قاطعیت به کوچک زاده می گوید: « اگر رهبر یک کلمه به من بگوید ” نرو ” نمی روم ». چندی پیش علی اکبر ناطق نوری – که در بیست و شش سال گذشته از نزدیک ترین مشاوران رهبر بوده – گفت : « آقا در جریان سیر تا پیاز مذاکرات هسته ای هستند.» البته چند وقت پس از این افشاگری، خامنه ای در یک دروغ آشکار مدعی شد از جزئیات مذاکرات هسته ای بی خبر است.

اما حتی به فرض صحت این ادعا ، تردیدی وجود ندارد که چارچوب مذاکرات با هدایت مستقیم خامنه ای وبرای رفع نگرانی های او که ناشی از تحریم های نفتی و بانکی است انجام می شود.چه کسی می تواند این حقیقت را انکار نماید که اگر تلاش های هسته ای روحانی و تیم هسته ای او با اهداف و ایده های خامنه ای تظابق نداشت او مستقیماً وارد میدان می شد و مسیر مذاکرات را مطابق میل خود تغییر می داد؛ همانطور که در سالهای گذشته بارها ادعا کرده که مذاکرات هسته ای در دولت اصلاحات ، همراه با عقب نشینی در مقابل دشمن بوده و او به ناچار شخصاً دخالت کرده و مانع عقب نشینی های بیشتر شده است. خامنه ای اگر با برنامه های روحانی و دولت او در جریان مذاکرات هسته ای مخالف بود همانند دوسال پایانی دولت احمدی نژاد ، دولت را از روند مذاکرات حذف و فردی مانند جلیلی را برای پیگیری پرونده هسته ای تعیین می کرد. ضمن اینکه همین امروز هم در صورت نارضایتی از مسیر مذاکرات می تواند ظریف را – که عشق او به رهبر در مجادله با کوچک زاده آشکار شد – بیش از پیش به خود نزدیک نماید و به دست او اهداف خویش را پیاده کند .

از طرف دیگر، کوچک زاده هم به دو دلیل حق دارد. او که به گفته علی مطهری ، نام خود را از ” کوچکف ” به کوچک زاده تغییر داده ، از یکسو باید پیاده کننده اهدافی باشد که حامی اصلی جمهوری اسلامی در عرصه های جهانی یعنی روسیه تعیین می کند . این الزام ، او را وادار می سازد در برابر هر اقدامی که منجربه بهبود ریشه ای روابط ایران با غرب می شود بایستد. از سوی دیگر کوچک زاده به اظهاراتی استناد می کند که خامنه ای در سخنرانی های عمومی بیان داشته است. رهبر جمهوری اسلامی در هشت سال افتضاح آفرینی دولت احمدی نژاد ، نه تنها هیچگاه خواستار توجه دولت به انتقادات نشد بلکه در بالاترین حد ممکن از همه رسوایی های دولت حمایت می کرد. اما در مناقشه میان دولت روحانی و منتقدان هسته ای ، بدون توجه به توافقات پشت پرده ، در سخنرانی های عمومی ، از دلواپسان هسته ای دفاع می کند. او در سخنرانی نوروزی خود در مشهد خواستار احترام به دغدغه دلواپسان شد و گفت: « دولت و طرفداران آن نباید کسانی را که اظهار دغدغه و دلواپسی می کنند مورد اهانت قرار دهند » . این سخنان خامنه ای پس از بیان گردید که مخالفان جریان مذاکرات هسته ای ، رسماً به عنوان دلواپسان شناخته شدند و با تأمین مالی از ناحیه امداد های غیبی، سمینارهایی با همین عنوان برگزار نمودند.

اکنون در موضوع هسته ای، سه جریان عمده در میان وابستگان و طرفداران نظام وجود دارد و هر سه جریان نیز می توانند به صورت مستند، خود را پیرو رهبر معرفی می کنند. دولت روحانی و تیم هسته ای او، با اطلاع دقیق از توافقات پشت پرده داخلی وخارجی ، مذاکرات را پیگیری می نمایند. تنها دغدغه آنها تسلط بیشتر گروه تند رو بر سید علی خامنه ای است. اما در هر صورت، آنها مستندات کافی برای اثبات پیروی خویش از ” رهبر هفت خط ” در اختیار دارند. بسیاری از اصلاح طلبان حکومت زده ، در این عرصه حامی روحانی هستند. ضمن اینکه بسیاری از ایرانیان از نحله های گوناگون فکری هم بدون هیچ شائبه و طمع سیاسی، ادامه روند فعلی مذاکرات را موچب رستگاری کشور می دانند و به موفقیت تیم روحانی امید بسته اند . گروه دوم، با اظهار دلواپسی فرمایشی، ادامه رویه فعلی مذاکرات را خیانت آمیز می خوانند.این گروه با عنوان دلواپسان شناخته می شوند. اما گروه سوم، کسانی هستند که به ثبات مواضع خامنه ای اعتماد ندارند و هر لحظه در انتظار تغییر مواضع رهبر بر اثر فشار های خارجی یا ضرورت های داخلی هستند.این گروه ضمن انتقاد شدید از تیم سعید جلیلی و اظهارات تحریک آمیز احمدی نژاد ، برخی دغدغه ها را نسبت به جریان فعلی مذاکرات مطرح می نمابند و هوشمندی مذاکره کنندگان ایرانی در برابر امریکا و غربی ها را خواستار هستند. گروه سوم هم قادرند از میان سخنان خامنه ای، دلایل ونشانه هایی بیابند و ارادت خود به رهبر و پیروی خویش از او را ثابت نمایند.

اگر از بخش نمایشی اظهارات ظریف در مشاجره با کوچکف و تملق گویی او نسبت به رهبر بگذریم تلاش وزبر خارجه روحانی برای منطبق دانستن اقدامات خود با مواضع هسته ای رهبر، دور از واقعیت نبود. او به خوبی از دلایل تغییر موضع خامنه ای از ” نعمت و برکت دانستن تحریم ها ” به ” مذاکره برای رفع مزاحمت و آزار های دشمن ” ، آگاه است و یقین دارد اگر او راه دیگری برای خلاصی از تحریم های نفتی و بانکی پیدا نکند روند فعلی مذاکرات هسته ای ادامه پیدا خواهد کرد.بر همین اساس ، ظریف تردیدی ندارد که بر خلاف درشت گویی های تریبونی و تبلیغاتی، خامنه ای تا اطلاع ثانوی دست روحانی و دولت او را باز خواهد گذاشت تا با امریکا و هم پیمانان آن کشور در گروه پنج به علاوه یک ، به توافق برسند. مهدی کوچک ز اده هم علیرغم شارلاتانیزم مبتدی ، در موضوع اخیر چندان بی راه نمی رود. او بازتاب دهنده سخنانی است که رهبر در حمایت از” گماشتگان دلواپس ” گفته است. کسانی هم که علیرغم مخالفت با تندروی ها، خواستار مدارای دولت روحانی با منتقدان هسته ای می شوند به بخشی از سخنان نوروز نود و چهار خامنه ای در مشهد استناد می کنند که « این که عده ای نسبت به یک مسئله مهم کشور، دلواپسی و دغدغه داشته باشند جرم نیست اما نباید به معنای متهم کردن و نادیده گرفتن زحمات و خدمات باشد.»

چند زبانی خامنه ای در موضوع هسته ای ناشی از وحشت او از ادامه تحریم ها از یک سو و نیاز او به حفظ عربده کشان دلواپس از سوی دیگر برای تهدید مستمرمنتقدان داخلی نظام دولت است . رهبر جمهوری اسلامی دست ظریف را برای مذاکره حتی عقب نشینی های مستمر در برابر امریکا بازگذاشته، چون برای خلاصی از تحریم ها چاره دیگری برای او باقی نمانده است. او همچنین برای اوباش گری های سیاسی در داخل کشور به عربده کشان بی منطق همچون مهدی کوچک زاده نیازمند است . پس باید سخنانی بگوید که آنها هم دراظهارات خود، تاییداتی از رهبر در اختیار داشته باشند. خامنه ای در عین حال به گروههایی نیاز دارد که عند اللزوم میان داری کنند و این میان داری را ناشی از بصیرت و تدبیر رهبر معظم جلوه دهند.

اگر شیخ علی تهرانی، بنیانگزار نظام مرتجع را “هفت خط” می دانست امروز قاعدتاً با من هم عقیده است که برادر همسر اومصداق کامل “هفت خطی” است که البته بی جربزگی نیز با آن تلفیق شده و لذا راهی جز چند زبانی و دروغ گویی برایش باقی نگذاشته ا ست.