حسین عرب :

خامنه ای در خطبه نماز جمعه از سپاه قدس بنام رزمندگان بدون مرز نام برد، که به معنی گسترش دامنه حوزه عملیاتی آن از منطقه خاورمیانه به کل جهان است.

در مقاله پیوست به موشکافی گفته خامنه ای در این ارتباط پرداخته شده است.

خامنه ای در آخرین امامت خود در نماز جمعه تهران ، سپاه قدس را مفتخر بنام ” رزمندگان بدون مرز” کرد. ارتقاء ماموریت منطقه ای از آزاد سازی “قدس” به تکلیف جهانی  ” آزاد سازی جهان” . بیان این سخن یادآور کلام خمینی در دهه شصت و در جنگ با عراق است، پس از شکست عملیات کربلای 5 و عیان شدن نزول قدرت نظامی جمهوری اسلامی در جبهه ها  بطوریکه برای تامین نیروی انسانی جنگ ، مینی بوس هائی در مراکز اصلی شهرها مستقر کرده و هرکس که در سن سربازی بنظر می رسید را بدون توجه به سابقه گذشته فرد که خدمت سربازی کرده یا نکرده، به زور داخل ماشین برده و مینی بوس مستقیما به مناطق جنگی عزیمت و جوانان را در پشت جبهه ها پیاده می کرد ، و 24 ساعت بعد همه آنها از مناطق جنگی متواری و به خانه های خود بر می گشتند. در چنین شرایطی که جمهوری اسلامی نه نیروی انسانی برای ادامه جنگ داشت و نه منابع مالی جهت تهیه و تدارک مایحتاج جبهه ها و بقول هاشمی، حکومت قادر به تامین بند کفش سربازان خود نبود، خمینی شعار ” راه قدس از کربلا می گذرد” را به شعار ” جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم” ارتقاء داد و مدتی بعد در شرایطی که اگر جمهوری اسلامی قطعنامه سازمان ملل را نه پذیرفته بود و جامعه جهانی بابت استقرار آتش بس ورود نمی کرد، صدام می توانست به راحتی تا تهران پیشروی کند، در کمال سرافکندگی قطعنامه 598 را پذیرفت ، و در اطلاعیه قبول قطعنامه اذعان کرد که مجبور به نوشیدن جام زهر شده است. در همان زمان از هاشمی سئوال کردند که شما در نماز جمعه ها می گفتید که ما ماشین نظامی صدام را از کار انداخته ایم، پس چگونه است که صدام از فاو شروع به پیشروی تا اهواز کرد و اگر جمهوری اسلامی قطعنامه را نه پذیرفته بود، معلوم نبود پایان کار به کجا ختم می شد. هاشمی با لبخند ملیح همیشگی پاسخ داد، بله کسی خلاف نگفته ، چون ما ترمز ماشین جنگی صدام را از کار انداخته بودیم.

حال در این ایام که بلا از همه طرف بر سر جمهوری نازل می شود، در داخل پرونده کشتن 1500 نفر در آبان 98، قتل سردار بزرگ و عمود سپاه قدس در عراق، مرگ 179 نفر از سرنشینان هواپیمای اکراینی ساقط شده توسط عوامل سپاه پاسداران از طرف جامعه جهانی در دست بررسی است، همچنین فعال کردن مکانیسم ماشه برجام توسط کشورهای اروپائی، و فشار کمرشکن تحریم های آمریکا که صدای خوردن شدن استخوان های جمهوری اسلامی در زیر آنها به گوش می رسد ،  رهبر به فکر گسترش دامنه حوزه فعالیت سپاه قدس افتاده و به یکباره از یک منطقه محدود به کل عالم کشانده است.

مشابهت مختصات جمهوری اسلامی در شرایط کنونی و پایان جنگ ایران و عراق راهگشای یافتن پاسخ پرسش علت گنده گوئی های خامنه ای است. جمهوری اسلامی در زمان کوتاهی در آینده باید تن به شرایط مذاکره داده و تسلیم شود، تا بتواند حکومت خود را حفظ کند. آمریکا و هم پیمانانش در تماس های غیر مستقیم اخیر از جمله از طریق ژاپن، عمان، و قطر پیام فرستاده اند، که تن به قرارداد موردی و موضوعی نداده و خواستار قراردادی کلی، تمام منظوره، و یکپارچه هستند، و دو راه در پیش جمهوری اسلامی گذاشته اند، راه سپیدی که پذیرش کلیه خواسته های غرب در برابر اجازه استمرار حیات جمهوری اسلامی ، و راه سیاهی، ادامه مقابله با غرب و هم پیمانان منطقه ای آنها، و از دست دادن حکومت و قدرت در ایران است.

هاشمی در دوران ریاست جمهوری با تکیه به مشاوران و تیز هوشی خود متوجه شده بود که راه برون رفت از بحران در جمهوری اسلامی، پذیرش شرایط و مقررات بازی در سطح جهانی ، و تبدیل جمهوری اسلامی از یک نظام انقلابی به یک نظام عرفی است. و در راستای حرکت در این مسیر، از شرکت های خارجی دعوت به حضور و سرمایه گذاری در ایران کرد، برای اتصال اقتصاد کشور به اقتصاد جهانی مناطق آزاد را تاسیس و کوشش فراوان بعمل آورد تا به آنها بگوید که در مناطق آزاد قوانین جمهوری اسلامی حاکم نخواهد بود ، و در جمله معروف خود گفت ” ما آماده ایم تا با شیطان در قعر جهنم مذاکره کنیم” ، اما گروه مقابل او که خامنه ای رهبر بی اختیار را پرچمدار خود کرده بودند، قانون اساسی جمهوری اسلامی را که در بایگانی نگهداری می شد بیرون آورده و بدنبال اصولی گشتند که در آن رهبر حق ورود به بخش اجرائی داشته و با رد صلاحیت های گسترده در انتخابات مجلس، و استفاده از اهرم قوه قضائیه برای به دادگاه کشیدن یاران هاشمی ، بیرون راندن خط هاشمی از ارکان اصلی قدرت را کلید زدند.

وجود ترامپ بعنوان رئیس جمهور آمریکا در وضعیت کنونی برای جمهوری اسلامی نعمت بزرگی است، چرا که آنچه برای ترامپ اهمیت دارد، نه شخصیت، نه احترام، و نه شان است، بلکه خواسته او تنها در یک جمله خلاصه می شود، ” در این معامله چقدر گیر ما می آید؟” او کسی است که اگر قیمت خوبی پیشنهاد شود حاضر است مادرش را بفروشد. منطق یک کاپیتالیست خالص، من در پی حداکثر سود هستم، اگر قمارخانه، فاحشه خانه دارای درآمد بالائی است چرا به این کسب و کارها مشغول نشوم؟ آنهائی که این کاسبی ها را بدنام کرده اند، برای این است که دست زیاد نشود.

اگر کسی پول خوبی بپردازد می تواند در برابر رسانه ها سیلی به من بزند. چه اشکالی دارد مگر از من چیزی کم می شود، برعکس به وزن جیب من اضافه می شود. حتی حساسیت ظاهری او به کشته شدن اشخاص آمریکائی بابت غیرت ملی و میهنی نیست، بلکه می داند رای دهندگان آمریکائی در ارتباط با مرگ هم شهروندان خود واکنش شدید نشان می دهند.

لذا به واسطه های جمهوری اسلامی پیغام می دهد، هرچه می خواهید تجهیزات و اموال آمریکا را از بین ببرید ، بشرط اینکه قیمتش را با ارزیابی بالا بپردازید ایراد ندارد.

در شبی که جمهوری اسلامی به پایگاه عین الاسد آمریکا در عراق حمله موشکی کرد، آخرین کلام ترامپ این بود، همه چیز خوب است، می روم بخوابم ، صبح روز بعد صحبت می کنیم.

آنچه موجب نگرانی و خشم خامنه ای در سخنرانی جمعه بود، نه آمریکا و حتی نه اروپا، چرا که می داند بقول هاشمی، دنیا سوراخ است، مخالفان جمهوری اسلامی در داخل کشور بود، جوانان شجاعی که چشم در چشم نیروهای سرکوبگر رژیم شعار می دهند، خامنه ای همراه نظامش باید برود. و در این مطالبه هیچگونه تنزلی وجود ندارد، و در جلوی چشمان لباس شخصی های جنایتکار، عکس های سردار محبوب او را پائین کشیده و پاره می کنند.

دو خیزش آبان و دی 98 حاصل قیام طبقات محروم و حاشیه نشین، و جوانان دانشجو بود، اکنون زمان آن رسیده تا این دو گروه اجتماعی در یک حرکت متحد و منسجم خیزش جدیدی را شروع کنند، اتحاد عمل این دو قشر اجتماعی ، پیوستن، فرودستان و دانشجویان است که می تواند در صورت استمرار، طومار جمهوری اسلامی را در مدت کوتاهی در هم بپیچد.

این زمان لحظه تاریخی است که اپوزیسیون خارج از کشور وارد عمل شده و ارتباط دو طبقه محروم و دانشجو را برقرار و با تامین منابع مالی لازم هزینه های قیام را بپردازد. پیوستن دو گروه موصوف، ریزش نیروهای داخل حکومت، همراهی سایر اقشار میانی، و عدم مقابله نیروهای انتظامی و امنیتی را بدنبال خواهد داشت، و مجموعه حرکات ذکر شده به فروپاشی جمهوری اسلامی خواهد انجامید.