سیاست مماشات با فاشیسم بخش 2 – پیدائی و پویش در دهه سی قرن بیستم –

دکتر کریم قصیم :

حلقه كلايو دِن

دردهه بیست قرن بیستم ، حفظ صلح در اروپا و دوام آن هدف مورد علاقه و مطلوب توده هاي گسترده مردم انگستان بود. جنگ جهانی اول ، قربانیان بی سابقه و خسرانهای گوناگون جنگ برای  مردم … نفوذ مداوم افکار و نقطه نظرات پاسسیفیستی و صلح دوستی را به دنبال داشت. بنا  به استنباط سردمداران سياست اپيسمنت, اين خط‌مشي مي‌توانست با روي خوش نشان دادن به ديکتاتورها و راه‌آمدن و مماشات با آنها و خواسته هايشان، يعني با امتياز بخشيدن و پذيرفتن و حتي تدارک ديپلوماتيک و تنظيم  عملي نيّات توسعه ‌طلبانه آنها ـ از راه مذاکره و حصول قرارداد، البته به‌ضرر طرف سوم ـ صلح در اروپا و جهان راحفظ نمايند!

وينستون چرچيل که از همان اولين گامهاي سياست اپيسمنت توسط دولت وقت انگلستان متوجه شده بود يک انحراف بزرگ و خطرناک در سياست خارجي کشور پيدا شده ، در شرح توازن قواي موجود براي اقدام عليه تجاوز ژاپن به ‌منچوري, به ويژه واكنش جامعه آمريكا چنين مي‌نويسد:

«از همان اولين گلوله که ژاپنيها به سرزمينهاي چين شليک کردند، در آن طرف آبهاي اقيانوس آرام موجي از خشم و اعتراض بلند شد و افکار عمومي واکنش شديد نشان داد. هرآينه ايالات متحده عضو جامعه ملل مي‌بود، مي‌توانستند اين جامعه را به يک اقدام مشترک و عملي عليه اين تجاوز برانگيزند… اما دولت انگلستان هيچ واکنش متناسبي از خود نشان نداد و تمايلي نداشت به اتفاق ايالات متحده عليه ژاپن دست به‌کار شود» 1.

دولت انگلستان در آن زمان هنوز قدرت اول آبهاي جهان بود و به‌عنوان مهمترين ضامن قراردادهاي بعد از جنگ جهاني اول  و بازوي اجرايي «جامعه ملل» عمل مي‌کرد، يا بهتر بگوييم انتظار مي‌رفت

ادامه مطلب

بازگشت به بخش اول