عبور از منصور حکمت توسط جنبش کمونیزم کارگری به چه معناست و چه اهمیتی دارد؟

 

سعید صالحی نیا :

در حاشیه سالگرد تولد منصور حکمت

مقدمه:

برای کمونیستهائی که هدفشان رهائی دنیا و جامعه ایران از بند سرمایه داریست منصور حکمت یک اهمیت استراتژیک دارد.جنبش طبقه کارگر ایران خصوصا  در جریان قیام 57 در سطحی کیفیتا نوین وارد سیاست شد و دیگر توده ایزم و قدائیزم نه می توانستند در موضوع کسب رهبری جنبش طبقه کارگر حرفی جدی بزنند و نه عملا پتانسیل پاسخگوئی به نیاز های سیاسی طبقه کارگر را داشتند.

کمونیزم نسل سومی در بستر نیاز طبقه کارگر ایران برای بازتعریف نقش خود در سیاست بتدریج در جریان و بعد از قیام 57 شکل گرفت.منصور حکمت از این دیدگاه یک محور کلیدی بود.او توانست به حق پرچم کمونیزم نسل سوم بشود و فرمولبندی مبارزه مستقل طبقه کارگر برای کسب قدرت سیاسی را در زمان خود ارائه دهد.عبور نظری  از مارکسیزم انقلابی و فرمولبندی کمونیزم کارگری بی شک او را در تاریخ کمونیزم ایرانی پایدار می کند.

یکی از عواملی که باعث شد منصور حکمت از چرحه سنتی کمونیزم ایرانی بیرون برود بیرون بودن او از بحثهایمهمل کمونیزم ایرانی از فضای شرق زدگی معمول و تماس او با اروپا و زندگی در غرب بود.این ها باعث شد او در ناخودگاه ذهنش توده ایزم و شرق زدگی ریشه نداشته باشد و بطور ازادتری بتواند همه سوالها را از ابتدا بررسی کند و بدنبال پاسخ برود.

پله دیگر که عامل رشد او بود برگشت به ایران و درگیر شدن در مبارزه در کردستان بود.چپی که در کردستان تحت پرچم کومله جلودار جنبش انقلابی بود اصلا بوی توده ایزم و فدائیزم نداشت و در ذهن منصور حکمت اثرات مهمی داشت. لذا می شود عوامل مادی و فکری پیدایش منصور حکمت را بخوبی رد گیری کرد که بحثی جدا می طلبد.

حتی قبل از مرگ منصور حکمت درون حزبش قطب بندیهای جدی وجود داشت و بقول خودش خود او در حزبش نمایندگی نمی شد! پوپولیزم حمید تقوائی از سوئی و درک فرقه ای کوروش مدرسی دو قبطی ساخت که سرنوشت حزب منصور حکمت را به انشعابها کشاند و نتیجه ای که منصور حکمت می خواست بدست نداد.الان بنان منصور حکمت چند فرقه باقیمانده و متاسفانه موج سوم کمونیزم ایرانی که به حق قدم بسیار مهمی در کمونیزم بوده به گوشه کشیده شده.

از انجا که هیچ فردی را نمی شود از کانتکس زمان و مکان جدا کرد و این اتصال ادمها به زمان و مکان و مشروط بودنشان طبیعتا هر قدر تاریخ جلو می رود ناتوانیهای انها را نیز روشنتر می کند. از قدیم می گفتند که ادمهای بزرگ مثل کوه هستند از نزدیک پر از تپه ها و دره ها و از دور فقط کوه!

من بعنوان فردی که دوره ای عضو و کادر حزب کمونیست کارگری بودم و حتی در همانزمان دنباله روی تقوائی نشدم و نظراتم را مداوما رو به جامعه ارائه دادم و به همین دلیل هم از سوی اون حزب اخراج شدم وظیفه خود دانسته ام که با پیگیری به بازنگری نظری و سیاسی این موج سوم کمونیزم ایرانی بپردازم و الان خوشبختانه ارشیوی شاید بی نظیر هم از نقدها و هم از الترناتیوها در سایتم موجود است برای نسل جوانی که بدنبال کمونیزم کارگریست بدنبال پایان سرمایه داریست و نمی داند چرا اینهمه شوق در زمان منصور حکمت به این بن بستها ی موجود رسیده.از خوانندگان این سطور هم دعوت می کنم به سایت من مراجعه کنند و بیشتر به پاسخهای من به بحران کمونیزم ایرانی بیندیشند.

در این مقاله من به مفهوم عبور از منصور حکمت بعنوان نیاز کمونیزم کارگری می پردازم و رئوس پیشنهادی خودم را هم ارائه می دهم.این مقاله پاسخی است به ادمهائی مثل علی جوادی که مدعی هستند “نقدی دندانگیر” تا کنون به منصور حکمت انجام نشده و ایشان ندیده! ظاهرا ایشان منتظر نقد دندانگیر دیگرانست و خودش وظیفه نمی داند پیشقدم شود!

(1)چرا عبور از منصور حکمت شرط تکامل کمونیزم کارگریست؟

 در علم و درک مدرن عبور از پایه گداران یک امر طبیعی و شرط است برای تکامل.کافیست به تاریخ علم نگاهی بیندازیم یا به تاریخ تکامل تکنولوژی.هر لحظه هر روز دانشمندان می ایند تا انچه پایه گذارانشان گفتند و کردند نقد کنند و راه را از این طریق جلو ببرند.

در نظریات سیاس و جنبشها متاسفانه بسیاری مواقع این نیاز بدیهی نفی می شود.بعد از قدیس سازی از رهبر بدورش امامزاده ساختند و خودشان شدند نگه دار امامزاده.با مخالف با باران کد ها مواجه شدند و بعد با فحاشی و لیچار و بایکوت!

نزدیک به یک ربع قرن ا ز برنامه حزبی نوشته شده توسط منصور حکمت می گذرد و اولین بار در تاریخ دنیا چند حزب مدعی یک برنامه داریم! این علامتی است از بحران کمونیزم نسل سومی ما!

عبور از منصور حکمت دقیقا به این معنی است که او نقد شود سنجش شود و در کانتکس زمان ما دوباره مبانی که بتواند کمونیزم کارگری را تعریف کند نوشته شود.منجمله برنامه او بازسازی جدی شود(1)

اینکار مهم را من انجام دادم و امیدوارم افراد دیگری بوده باشند یا باشند که بهتر از من اینکار را پیش برده باشند.

انچه مهمل است اینست که عبور از منصور حکمت را نه بعنوان نفی کلیت او بلکه بعنوان نفی دیالکتیکی او ببینیم.اگر خود او بود حتما بارها اینکار را می کرد اما حامیان او در ذهنهای بسته خود شهامت اینکار را ندارند.

(2)عبور از لنینیزم و مارکسیزم شرط مهم عبور از منصور حکمت:

منصور حکمت در سطحی با “مارکسیزم -لنینیزم” مرزبندی کرد اما خودش را مارکسیست و لنینیست می دانست! این درون خود تناقضی بنیادی ایجاد کرد.لنینیزم در هیچ شکلیش توان پاسخگوئی به نیازهای انقلاب اتی ایران را ندارد (2و3). احزاب موجود بنام منصور حکمت هم پاسخی به تناقض لنینیزم در برابر انقلاب ایران ندارند.با سکوت و بایکوت می خواهند فرار کنند از پاسخ!

انقلاب اتی ایران نمی تواند حکومت تک حزبی حکومت حزب بر شورا حکومت اعدام انقلابی زندان سیاسی حکومت کمونیستها بر کارگران و لیدر بر همه باشد.اینها مختصات سیاست لنین بوده و غیر قابل انکار است.

منصور حکمت این تناقض را نیمه کاره دید در برنامه حزبش از لنین عبور کرد اما یواشکی! هم لنینیست بود هم برنامه اش از سوسیال دموکراسی جلوتر نیست.حتی بحث گذار را هم مطرح نکرده و معلوم نیست با اون برنامه چه فرقی با سوسیال دموکراتها دارد؟!

منصور حکمت با مدلی از مذهب بنام مارکس و لنین مرز کشید اما خودش مذهب دیگری کنارش زد که تازه اونقدر شفاف بیان نشده.از لابلای حرفهای او می شود دید که چه تقلائی می کرده که خود را مارکسیست و لنینیست نشان دهد و واقعا فکر می کرد که نمی شود کمونیست بود و این ایزمها را کنار گذاشت!

(3)معضل منصور حکمت و بحران حزبی بعد از او

حامیان منصور حکمت در احزاب موجود مدعی هستند که هر کدام دارند خط منصور حکمت را می روند و اون یکی نمی رود! بطور واقع که خود منصور حکمت اینها را نمی گفت! او می گفت خطش دنبال نمی شود نمایندگی نمی شود!

در مورد داستان لنین و استالین همین بود.حامیان لنین مدعی هستند لین خوب بود استالین از اسمان افتاد پائین بد شد! اینقدر ساده لوجی در سطحی فراگیرتر از توده ایزم حتی درون کمونیزم نسل سومی!

از دید من ایراد از خود لنین از خود منصور حکمت اغاز شد! ایراد اینها ندیدن اهمیت رهبری جمعی و ضد اتوریته فردی بود.رهبریت جمعی را سازمان ندادند و رهبری را دوره ای نکردند .این امکان را ساختند که رهبران مادامالعمر ساخته شوند و اتوریته ها  بشند لیدر و باندهای دور خودشان بشوند هیئت حاکمه درون حزبی.

کمونیزم نسل چهارم باید این درسها را خوب بگیرد بیاموزاند.رهبری نه فقط جمعی بلکه دوره ای و دادن بازنشستگی به انها که زیاد ماندند و ساختن مداوم رهبرها.

منصور حکمت باید از خود اغاز می کرد و رهبری جمعی را زمانی که در اوج بود سازمان می داد.هم در عمل هم در برنامه حزبیش که این نکته را هم ندارد.

(4)منصور حکمت و معضل بازاندیشی در برنامه و مبانی کمونیزم کارگری:

از ایرادهای دیگر منصور حکمت نپرداختن به معضل و نیاز بازنگری مداوم در کمونیزم کارگریست.او در برنامه حزبش قید نکرد که کلیت این برنامه باید مرتب بازنگری و نقد شود و تغییر کند.مکانیزمهای این بازنگری را  ننوشت چرا؟ چون اصلا نمی دید این نیازها را !

جامیان و دنباله روان او به حدی رسیدند که برنامه او را اثر تاریخی میراث فرهنگی و مقدس می دانند و شهامت تغییر درش ندارند!

برای حامیان منصور حکمت او تبدیل به هویتشان شده.در حالیکه رهبر مدرن هویتش را از حامیانش نمی خواهد.روند از خود بیگانگی درون حزب منصور حکمت در زمان زندگی او اغاز شد و الان براحتی می شود این را نشان داد.هر فردی از این فرقه ها خود را با حرفهای منصور حکمت می سنجد و اعتبار می دهد.

مبانی کمونیزم کارگری اما منطقا تاکتیکها و استراتژی بقدرت رسیدن طبقه کارگر باید باشد.منصور حکمتها و مارکس ها همه ابزار! با این دید جنبش و حزب بدور فرد شکل نمی گیرد بدور اهداف سیاسی شکل می گیرد و افکار همه در خدمت اون اهداف سیاسی .

(5)منصور حکمت و زمینه سازی فرقه ایزم:

منصور حکمت بارها و بارها حامیانش و حزبش را از فرقه ایزم و محفل گرائی بر حذر داشت.اما در درک مکانیزمهائی که فرقه و محفل را می سازد ناتوان بود و در عمل نشان نداد روانشناسی احتماعی تبدیل حزب به فرقه را می شناسد.

بدون رشد مبانی مدرنیته در فرهنگ اجتماعی و تحزب بدون ساختن نهادهائی که جلوی فرقه ایزم را می گیرد(منجمله مواردی که در بالا ذکر کردم) چرخه فرقه ایزم ادامه می یابد که یافت! حزب منثور حکمت بسرعت به فرقه هائی تیدیل شد و الان این فرقه ها مشغول تکرار منصور حکمت هستند با وجود اینکه اگر او زنده بود  به احتمال زیاد این باورهای قدیم را زیر سوال برده بود.

(6)ایا دستاوردهای منصور حکمت  تماما مردود شده؟

به هیچ وچه! اساس پیام منصور حکمت در مورد پاسخ سوسیالیستی به بحران کنونی در ایران و دنیا همچنان پابرجاست.نقد او به کمونیزم نسل اول و دومی کاملا پابرجاست.پیام او برای مداخله گری کمونیستی و جلوبردن مبارزه روزمره و پیوند دادنش به خواست پایان سرمایه داری کاملا منطقی و پابرجاست.

اما کمونیزم نسل سومی که او پایه گذاشت قابل تداوم نیست و من مدعی هستم اگر خود او بود شاید این روشن بینی را داشت و حرفهای 25 سال پیش را تکرر نمی کرد!

جامعه امروز ایران و جهان نیازهای بسیار نوئی دارد که پاسخهای نو لازم دارند.

از منصور حکمت باید بالا رفت ازش باید عبور کرد.نفی او نفی دستاوردهای کمونیزم نسل سوم است.متاسفانه احزاب کمونیزم کارگری موجود در حد و قواره منصور حکمت نیستند دقیقا بخاطر اینکه زور زده اند او باشند.

همانطور که مارکسیست امروز از مارکس عقب است لنینیست امروز از لنین! جکمتیست امروز هم از منصور حکمت عقب است.دنبال کردن رهبران مرده ، دنباله روان را از خود این رهبران عقب می اندازد و پویائی این رهبران را انعکاس نمی دهد.

(7)بحران کمونیزم ایرانی و لزوم عبور از منصور حکمت:

همانطور که در دوره ای عبور از توده ایزم و فدائیزم نیاز کمونیزم ایرانی بود الان عبور از کمونیزم نسل سوم و حکمتیزم نیاز کمونیزم ایران است.

بدون این عبور و ساختن و فرموله کردن مختصات کمونیزم نسل چهارم چرخه بحران کمونیزم ایرانی ادامه خواهد یافت و امثال علی جوادی تازه منتظر خواهند ماند که “نقدی دندانگیر” پیدا کنند ! این نسل سومی در فامت حمید تقوائی ها و سایر رهبران مادام العمر  ، عمر سیاسیشان تمامست.انتظاری ازشان نیست!

خطاب من به نسلهای جوانی است که دغدغه پیروزی سوسیالیزم خواهی و ازادی دارند.

عبور از منصور حکمت بهترین هدیه به او و ارمانهایش هست.ارمان پیروزی سیاسی طبقه کارگر!

منابع دیگر:

(1)نقد برنامه دنیای بهتر:

http://monazere-siasi.com/در-نقد-برنامه-دنیای-بهتر

(2)نقد لنینیزم

http://monazere-siasi.com/در-نقد-لنينيزم

(3)چرا لنینیستها الترناتیو انقلاب در ایران نیسنند؟

http://monazere-siasi.com/در-نقد-لنينيزم/1044-چرا-لنینستها-برنامه-آلترناتیو-انقلاب-در-ایران-نیستند؟

(4)کمونیزم نسل چهارم و لزوم درک  مدرنیته با دیدگاه سوسیالیستی

http://monazere-siasi.com/%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%84%D9%86%D9%8A%D9%86%D9%8A%D8%B2%D9%85/1022-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B2%D9%85-%D9%86%D8%B3%D9%84-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85%D8%8C-%D9%88-%D9%84%D8%B2%D9%88%D9%85-%D8%AF%D8%B1%DA%A9-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C