«فراخوان‌های بدون پشتوانه» و فراخوانهای وابسته، دو روی یک سکه

 دکترهومن برخواه :

با اینکه شاهزاده رضا پهلوی از مدتها پیش اعتراضات سراسری و نافرمانیهای مردمی را راه حل برون رفت از برای براندازی جمهوری اسلامی معرفی کرده بود اما برخی از عناصر خودسر در اپوزیسیون بدون توجه به رهبری شاهزاده رضا پهلوی، فراخوانهایی را برای اعتراضات سراسری در 17دی ماه صادر کردند. تجربه اقدامات مشابه این قبیل افراد در گذشته نشان داده است که نه تنها این اقدامات دردی از مشکلات مردم داخل ایران دوا نمیکند که هیچ، بلکه در داخل جریانات اپوزیسیون هم انشقاق بوجود آورده و هزینه های زیادی را برای اپوزیسیون واقعی مردم بوجود آورده است.
لازم است متذکر شود که نگارنده نه تنها از تمامی اعتراضات و نافرمانیهای مدنی که در هرکجای کشورمان ایران در حال برگزاری است حمایت میکنم بلکه از تمامی هم میهنانم درخواست دارم بدون قید زمانی به این اعتراضات بپیوندند اما در مورد رویه فراخوانهای کیلویی که انرژی جنبش مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی را به هدر می دهد، موافق نیستم.
مدتی است شخصی که خود را سلطنت طلب معرفی کرده از طریق شبکه های اجتماعی به تبلیغ فراخوان اعتراضات سراسری برای هفدهم دی ماه نموده است و این فراخوان در تعداد دیگری از رسانه هایی که موسوم به «شورای هماهنگی رسانه های مردمی و مبارز» می باشند، بازنشر گردیده است.
این موضوع باعث شد تا شاهزاده رضا پهلوی جمعه گذشته با روشنگری درباره این قبیل فراخوانها در گفتگوی با کیهان لندن اعلام کند که «من فراخوان‌های بدون پشتوانه و برنامه‌ را سودمند نمی‌دانم و برعکس فکر می‌کنم این نوع فراخوان‌ها که معمولاً مرجع مشخص و قابل اطمینانی هم ندارند، غیرمسئولانه و زیانبار است.»
نقش شاهزاده رضا پهلوی در شکل گیری اعتراضات صنفی مردم ایران بر هیچ کس پوشیده نیست اما موضوعی که شاهزاده را مجبور کرد تا بطور صریح در روز جمعه پیامی درباره فراخوان اخیر 17دی ماه بدهد این بود که شاهزاده همچون روز برزگداشت کوروش در سال گذشته احساس وظیفه کرده است. در آبان ماه سال 96 شاهزاده در تماسی صوتی با یکی از مجریان سلطنت طلب، آب پاکی را روی دست او و سوءاستفاده کنندگان از فضای اعتراضی در مقبره کوروش در پاسارگاد ریخت و صراحتاً اعلام کرد که «می خواهند پای من را بکشند وسط، این درست نیست … یک عده می خواهند از اسم من سواستفاده بکنند تا کار خودشان را پیش ببرند، این درست نیست» و این عمل دقیقاً همان اقدامیست که صادرکنندگان فراخوان 17دی ماه انجام می دهند و ادعای حمایت شاهزاده در این فراخوان را دارند حال آنکه اینبار هم شاهزاده نظر خود را شفاف بیان نمود و از آنها اعلام برائت کرد.
به نظر می رسد صادر کنندگان فراخوان 17دی ماه تمایل داشتند از نام شاهزاده برای رسیدن به اهداف و منافع خود استفاده بکنند. این تمایلات از یک طرف در حالت خوشبینانه دارای منفعت شخصی است. بدین معنی که آنها با اینکه ادعای هواداری از شاهزاده رضاپهلوی را دارند برخلاف رهنمودهای شاهزاده عمل میکنند و از نام ایشان برای پیشبرد آرزوهای سراب گونه خود بهره میبرند و در این بین هزینه های زیادی را بر مبارزین و گروه های برانداز وارد میکنند چراکه مردم را به فراخوانهای واقعی بدبین و دلسرد می نمایند.
از طرف دیگر گرایشات این افراد می تواند دارای وابستگی دولتی یا سازمانی باشد بدین معنی که این قبیل افراد بدون وابستگی سازمانی نمی توانند در این گستردگی به چنین تبلیغی دست بزنند. در همین رابطه سال گذشته تلویزیون کانال یک برنامه ای با اجرای شهرام همایون پخش کرد که افرادی همچون صادر کنندگان فراخوان اردیبهشت و بهمن ماه 96 را از عناصر سرویسهای اطلاعاتی رژیم جمهوری اسلامی معرفی کرد. (صوت لو رفته: نفوذ وزارت اطلاعات در بالاترین سطح از اپوزیسیون)
این موضوع مسبوق به سابقه است بعنوان نمونه یادآوری اعتراضات قشر زحمت کش معلمین در ایران میتواند در این باره رمزگشا باشد. در حین این اعتراضات در مهرماه امسال، شخصی به نام «هاشم خواستار» که خود را نماینده این تشکل زحمت کش معرفی کرده بود خبرساز شد. این در حالی بود که شواهد و مستندات نشان می داد که او توسط شورای ملی مقاومت ایران (شاخه سیاسی سازمان مجاهدین خلق) بعنوان نماینده بخشی از جامعه معلمان معرفی گردیده است. در واقع سازمان مجاهدین خلق صرفاً به دنبال ماهی گرفتن از آب گل آلود بود و اعتقادات و رویه سیاسی  این شخص در جهت خلاف رویکرد شاهزاده رضا پهلوی قرار داشت. (برای مطالعه بیشتر اینجا را بخوانید)
این نکته از این نظر حائز اهمیت است که در آن روزها جبهه موسوم به «شورای هماهنگی رسانه های مردمی و مبارز» هم به طور مستمر از هاشم خواستار حمایت می کرد و تبلیغ فراخوانها با محوریت او در تمامی شبکه های اجتماعی رسانه های یاد شده دیده می شد.
با اینکه اعتراضات مردم ایران و رویکرد سیاسی براندازانه آنها یک خواسته کاملاً بر حق است اما موج سواری سرویسهای دولتی و سازمانهای مذکور که سابقه و رویکرد حذفی آنها بر هیچ کس پوشیده نیست دو روی یک سکه را نشان می دهند. شاهزاده رضا پهلوی در حالی از مدتها پیش نافرمانیهای مردمی را تنها راه رهایی مردم ایران از این رژیم ایدئولوگِ جنایتکار می دانست که سازمانهایی همچون مجاهدین خلق راه مبارزه را در کاخ صدام و جنگ طلبان آمریکایی می دیدند و سرویسهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی هم از طریق دلسرد کردن و بدگمان کردن بدنبال نفوذ و ضربه زدن به اپوزیسیون واقعی رژیم بوده است.