‘مرد پشت پرده’ توافق هسته ای ایران

Hossein Bastani

حسین باستانی :

بعد از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و بالا گرفتن نگرانی در مورد آینده برجام، انتقاد منصوبان آیت الله خامنه ای از مذاکره کنندگان هسته ای به شدت افزایش یافته است. محور اصلی انتقادات این است که دولت، برجام را به رهبر تحمیل کرده و به “پیش بینی” های او در مورد عاقبت مذاکره با آمریکا توجه نکرده است.

حسن روحانی امروز ۱۶ آذر، ظاهرا در پاسخ به همین انتقادات گفت: “هیچ قدمی در برجام برنداشتیم مگر آنکه با مقام معظم رهبری مشورت کردیم، جلسه گذاشتیم، نامه‌های مکتوب ایشان و دستور من روی نامه‌های ایشان موجود است.”نقش آیت الله خامنه یا در برجام

تصویری نمادین که همزمان با نهایی شدن برجام، در اینستاگرام عباس عراقچی از مذاکره کنندگان نزدیک به رهبر ایران منتشر شد

 

این روایت، تصویری را در مورد ارتباط آیت الله خامنه ای با مذاکرات هسته ای ارائه می کند که در طول دو سال اخیر، محل مجادلات گسترده در عرصه سیاسی ایران بوده است. تصویری که بر مبنای آن، آیت الله علی خامنه ای “مرد پشت پرده” توافق هسته ای و تصمیم گیر اصلی این توافق بوده، هرچند مصلحت دیده این نقش را، کم رنگ تر از آنچه هست نشان دهد.

احتمالا مهم ترین بزنگاه دخالت رهبر در مذاکرات هسته ای، ۲۹ مهر ۱۳۹۴ بود که وی بعد از حدود دو ماه و نیم بررسی تصمیم شورای عالی امنیت ملی مبنی بر اجرای برجام، تصمیم نهایی خود در این زمینه را اعلام کرد. وی در آن روز اجرای برجام را با شرایطی تایید کرد؛ مهمتر از همه این شرط که اتحادیه‌ اروپا و رئیس‌جمهور آمریکا کتبا اعلام کنند که تحریم‌های اقتصادی و مالی “لغو” شده اند.

دستور رئیس جمهور آمریکا در این مورد، از قضا سه روز پیش صادر شده بود که به وضوح نشان می داد شرط رهبری تامین نشده است. در دستور باراک اوباما، به نهادهای آمریکایی ابلاغ شده بود که اجرای تحریم های هسته ای ایران را “به شیوه توضیح داده شده در متن برجام” متوقف -و نه لغو- کنند. متن برجام هم، از سه ماه پیش در دسترس عمومی بود و به صراحت حکایت داشت که برخلاف تحریم های اقتصادی اتحادیه اروپا که کلا “لغو” می‌شوند، تحریم های آمریکا صرفا به دستور رئیس جمهور آمریکا “تعلیق” خواهند شد -چون لغو نهایی آنها نیاز به مصوبه کنگره داشت.

آیت الله خامنه ای اما، با وجود مشخص بودن عدم لغو همه تحریم های اقتصادی، دستور اجرای برجام را داد و در عین حال، بعدها مکررا از لغو نشدن تحریم ها انتقاد کرد.

در یکی از جدیدترین انتقادات، وی ۹ روز پیش اقدام کنگره آمریکا به تمدید تحریم‌های ده ساله ای که از حدود دو دهه پیش از علیه ایران وضع کرده بود را نتیجه عجله مذاکره کنندگان در به نتیجه رساندن مذاکرات هسته‌ای دانست و گفت: “وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم و به جایی برسانیم، از جزئیات غفلت می‌کنیم.”

این در حالی است که آیت الله خامنه ای بعد از نهایی شدن برجام، در دیدار با اعضای هیات دولت طول نکشیدن مذاکرات را مهم دانسته و حتی در دستور ۲۹ مهر ۱۳۹۴ خود برای اجرای برجام، با به کار بردن صفت “طولانی و ملال آور” برای مذاکرات هسته ای، از مدت زمان صرف شده برای گفتگوهای هسته ای ابراز نارضایتی کرده بود.

وی از سوی دیگر، در ۲ تیر ۱۳۹۴، به منتقدان مذاکرات توصیه کرده بود توجه داشته باشند “تیم هسته ای برخی از مسائلی را که مورد انتقاد است می داند اما بعضی ضرورت ها او را به برخی اقدامات می کشاند”. ضرورت هایی که احتمالا مهم ترین آنها، تلاش برای وضع نشدن تحریم های جدید و کاهش تحریم های موجود بود.

آن هم در شرایطی که ادامه برنامه هسته ای در طول سال های گذشته، ایران را، در کنار عراق دوران ریاست جمهوری صدام حسین، به موضوع گسترده ترین تحریم های اقتصادی تاریخ معاصر تبدیل کرده بود.

“پیش بینی” آینده تحریم ها

در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، برخی از کسانی که نگران آینده برنامه هسته ای بودند هشدار می دادند که با ارجاع پرونده به شورای امنیت، سرنوشت اقتصاد ایران -همچون عراق- تا آینده غیرقابل پیش بینی به دست ایالات متحده آمریکا خواهد افتاد. تحریم های بین المللی علیه حکومت سابق عراق در سال ۱۹۹۱ وضع شدند، اما تا ۲۲ سال بعد -حتی یک دهه بعد از برکناری صدام حسین- ادامه یافتند.

ولی آیت الله خامنه ای و آقای احمدی نژاد رئیس جمهور وقت، متقاعد شده بودند که چنین اتفاقی نخواهد افتاد.

به عنوان نمونه رهبر ایران در ۱۹ دی ۱۳۸۴، دو ماه پیش از ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت، مطمئن بود نباید از تحریم‌های هسته ای نگران بود چون قدرت‌های جهانی در گذشته هم “هر جا توانسته‌اند، این تحریم را اعمال کرده‌اند”. وی در ۲۱ تیر ۱۳۹۱ تاکید داشت که “ما واکسینه شده‌ایم در مقابل تحریم”، و در ۶ شهریور ۱۳۹۰ پیش بینی می کرد که امکان ندارد تحریم کنندگان “طاقت بیاورند که این حرکت و این رفتار را مدت طولانی ادامه بدهند”، چون “امروز دنیا، دنیایی نیست که به حرف آمریکا گوش کنند”.

آقای خامنه ای در ۱۶ شهریور ۱۳۸۹ “یقین داشت” که “ملت ایران و مسئولین کشور تحریم‌ها را دور می‌زنند، تحریم‌کنندگان را ناکام می‌کنند”، در ۲۶ مرداد ۱۳۹۰ “دور زدن تحریم‌ها” را “شگرد خوب و جالب و ظریفی” معرفی می کرد که نتیجه می دهد، در ۶ شهریور ۱۳۹۰ تحریم کنندگان را “هیکل‌مند و لیکن در واقع کم‌زور” معرفی می کرد و در ۳ مرداد ۱۳۹۱خبر می داد که “طرح‌های اقتصاد مقاومتی” -به باور او- “تحریم بنزین را خنثی کرده”. رهبر ایران در واکنشی جداگانه، در ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ هشدار می داد که حکومت در برابر تحریم نفتی “تهدیدهایی دارد” که “در وقت خودش اعمال خواهد شد”.

این در حالی بود که از زمانی به بعد، حتی محمود احمدی نژاد نیز به این جمع‌بندی رسیده بود که برنامه هسته ای قابل ادامه نیست. غلامرضا مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در ۲۱ اردیبهشت امسال حکایت کرد که با تشدید تحریم های هسته ای “احمدی‌نژاد گزارشی به رهبری داد که ما به آخر خط رسیدیم و با توجه به قطعنامه‌های شورای امنیت درباره انرژی هسته‌ای باید‌ آن را امضا کنیم”. وی افزود پس از آن، آقای احمدی نژاد گفته که در غیر این صورت نمی تواند مسئولیت پرونده هسته ای را بپذیرد و آیت الله خامنه ای پاسخ داده “خودم این مسئولیت را قبول می‌کنم”.

مشخص نیست که زمان این مکالمه، قبل از مذاکرات هسته ای محرمانه اسفند ۱۳۹۱ معاونان وزارت امور خارجه ایران و آمریکا در مسقط بوده یا خیر – ملاقاتی که مطابق گفته های بعدی وزیر امور خارجه وقت ایران و شخص آیت الله خامنه ای، با موافقت رهبری و با هدف یافتن راه حلی برای پرونده هسته ای صورت گرفت.

در هر حال، آیت الله خامنه ای چند هفته بعد از مذاکرات مسقط، در اول فروردین ۱۳۹۲ با اشاره به “تحریم نفت، تحریم بانک و مبادلات بانکی و پولی بین جمهوری اسلامی و کشورهای دیگر” گفت: “آمریکایی‌ها اظهار خوشحالی کردند و گفتند که فلانی اعتراف کرد که تحریم‌ها اثر گذاشته. بله، تحریم‌ها بی‌اثر نبود؛ می‌خواهند خوشحالی کنند، بکنند.” اظهاراتی که ظاهرا حکایت داشت وی مصلحت جمهوری اسلامی ایران را، بر پافشاری بر گفته های قبلی خود در مورد بی‌تاثیربودن تحریم ها ترجیح می دهد.

این گفته آقای خامنه ای، کمتر از سه ماه قبل از انتخاباتی بیان شد که نتیجه آن، روی کار آمدن حسن روحانی و سپس شروع مذاکرات منجر به برجام بود.

با شروع مذاکرات، رهبر جمهوری اسلامی پیش بینی جدیدی را بیان و به دفعات تکرار کرد: اینکه مذاکره با آمریکایی ها، باعث رفع کامل تحریم ها نمی شود.

معنی مشخص پیش بینی جدید، گویی آن بود که حدود هشت سال اجرای سیاست های مورد نظر رهبری در زمینه پرونده هسته ای، به وضعیتی انجامیده که تصور رها شدن آسان اقتصاد ایران از تحریم های ایالات متحده آمریکا واقع بینانه نخواهد بود. این پیش بینی، البته درست بود.

شاید در مقام مقایسه، وضعیت اخیر شبیه زمانی بود که برخی مدافعان ادامه جنگ هشت ساله، در سال ۱۳۶۷ که جنگ به بن بست کامل رسیده بود پیش بینی می کردند که ایران، حتی با قبول مذاکرات آتش بس موفق به گرفتن خسارت از عراق نخواهد شد.

این پیش بینی نیز، البته درست بود؛ هرچند ممکن بود لزوما، اثبات کننده واقع گرایی گویندگان آن در مورد جنگ ایران و عراق نباشد.