مرزهای ادراکِ حِسی در شناختِ بی‌واسطه

 

دکتر حسن بلوری :

چکیده:

ما هر نوع پدیده­ای را از راه حس­های پنجگانه و دستگاه ادراک خود درمی­یابیم. ارزیابی ما از پدیده­ها زمانی به واقعیت نزدیک­ است که از ساختار، عملکرد، توان و محدودیت­های ابزار شناخت تصوری درست داشته باشیم و آن­ها را همواره در مشاهدات خود منظور بداریم (نگاه برایشی). در غیراین­صورت امکان برداشت نادرست از پدیده­ها کم نخواهد بود. برای مثال امانوئل کانت، فیلسوف بزرگ آلمانی، زمان و مکان را مفهوم­هائی آپریوری می‌انگاشت. چرا‌که وی، صرف­نظر از سطح دانش زمان او، پیوند بی­واسطه­ی دستگاه ادراک با طبیعت را از نظر دور داشت. در نگاه برایشی به حق نقش سوژه­ی تشخیص دهنده، حاصل از تکامل، در ارزیابی­ها در نظر گرفته می­شود.

در این مقاله می­خواهم ابتدا به معرفی کوتاه مفهوم­های کلیدی، شامل مقوله­های ادراک، آگاهش، شناخت و بازشناسی بپردازم و در ادامه محدودیت­های آدمی در کسبِ شناخت بی­واسطه و راه­گشائی علم برای شناخت بیش­تر، شناخت باواسطه، همراه با تشریح پارادایم­هائی در همین ارتباط و محدودیت­های بنیادی حواس پنج­گانه را توضیح دهم.

مقدمه

تمامی سیستم­ها، بی­جان و جاندار، نسبت به تحریکات واکنش نشان می­دهند. درجه­ی واکنش آن­ها بستگی به نوع تحریکات، ساختار سیستم­ها و محیط­شان دارد.

ادامه مطلب