نتيجهء تحلیل های اقتصادیِ قلابی

 

سام قندچی :

  اين روزها تحلیل های اقتصادی مختلفی را در مورد رژیم هایی نظیر سلطنت کمونیستی خاندان کیم ایل سونگ در کره شمالی، یا روسیهء پوتین، یا رژیم کوکلاکس کلان های اسلامی حاکم بر ایران می خوانیم که به ما این برداشت را می دهند که اين رژیم ها سال هاست از قدرت ساقط شده اند اما، در عين حال و ظاهراً، همچنان بر سرِ کار هستند!

       اینکه دولت های دموکراتیک جهان مجبورند روش های دیپلماتیک مختلفی را در مورد این رژیم ها در نظر بگیرند مورد انتقاد این قلم نیست، بحث بر سر اپوزیسیون و تحليل های آنها است: به نظر می رسد دلیل اینکه چنين تحلیل های اقتصادی غلط از آب در می آیند آن است که اینها را نمی توان رژیم های متعارفی دانست که بشود اوضاع شان را بر اساس آمارهای رسمی اقتصادی بررسی کرد.

       چرا؟ بدين خاطر که اینها رژیم هائی «مافیایی» هستند:

       – رژیم اسلامی حاکم بر ایران 40 سال است که از جانب همهء دنیا رسماً تحریم شده اما توانسته نفت اش را در «بازار سیاه» بفروشد و با استفاده از درآمد حاصله ادامه حیات دهد.

       – در روسيه، وقتی در سال 1989 انقلابیعلیه رژیم کمونیستی روی داد و دیدگاه حامیان جهانی جنبش دموکراسی خواهی بلوک شرق و روسیه،بروشنی، حکومت های مادام العمر استالین و برژنف را رد کرده و ریاست جمهوری محدود را در مد نظر داشتند، هیچکس باور نمی کرد که پوتين بتوان این همه سال در قدرت بماند. با این حال، رژیم مافیایی پوتین بی اعتنا به همه ی این خواست های اساسی، توانسته حکومتی تقریباً مادام العمر بنا کند و در بازار سیاه نه فقط به ایران، بلکه حتی به متحدان آمریکا نظیر عربستان و ترکیه، تسلیحات بفروشد و کاسبی اش نيز همچنان داغ است.

       – رژیم مافیایی کره شمالی نیز، از زمان پدربزرگ آقای کیم جونگ اون تا کنون، هر نوع قاچاق فروشی که فکرش را بکنید کرده، از سیگار و مشروب قاچاق گرفته تا تسلیحات اتمی.

       حال ممکن است پرسیده شود که، خُب، چه اشکالی دارد ک مردم آن تحلیل های قلابی اقتصادی در مورد این رژیم ها بخوانند؟

       اشکال اش این است که مردم، نظیر زمان تماشای فیلم های سینمایی هیجان انگیز، هر روز منتظر می مانند که اینها خودشان از بین بروند. يعنی بجای هرگونه تلاشی برای برانداختن اينگونه رژيم ها، واقعیت ها نادیده گرفته می شوند، وقت مردم فقط به خواندن تحلیل های اقتصادی قلابی تلف می شود، و و اپوزیسیونی که با برنامهء جدی دست بکار ايجاد نهادهائی نظیر آلترناتیو سکولار دموکرات برای تغییر رژیم در ایران (و کلاً اینگونه رژیم ها) شکل نمی گیرد.

       نتيجه اينکه در نیم قرن گذشته، رژیم هایی که ضدیت شان با حقوق دموکراتیک مردم فاجعه بوده است، تنها در تحليل های قلابی اقتصادی از بين می روند!

         به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

 

پنجم مرداد ماه 1398 – 27 جولای 2019