ایرج مصداقی :
به جنبههای گوناگون سفر بشار اسد به ایران و دیدارهایی که با مقامات نظام اسلامی داشت پرداخته شد اما هیچیک از طرفین اشارهای به موضوع عمل جراحی بشار اسد توسط پزشکان ایرانی و تشکر بشار اسد از آنان در تهران و نقش هماهنگ قاسم سلیمانی و جواد ظریف در کل ماجرا نکرد. همین نقش است که دلخوری وزیر خارجه جمهوری اسلامی را از نحوه انجام آن سفر توضیح میدهد. از او انتظار قدرشناسی داشت، اما بیقدر شد.
در زمستان ۱۳۹۵ اخبار و شایعات متعددی در مورد تومور مغری و سکتهی مغزی بشار اسد منتشر شد.[1] که از صحت و سقم آنها اطلاعی در دست نیست.
اما بشار اسد در سال ۱۳۹۷ به علت بیماری دیسکوپاتی کمری و تنگی کانال نخاعی، زمینگیر شد و نمیتوانست حتی چند قدم راه برود.
موضوع بیماری بشار اسد از طریق قاسم سلیمانی که امور سوریه را زیرنظر داشت به اطلاع دکتر سهراب صادقی که جراح مغز و اعصاب و از بستگان قاسم سلیمانی است، رسید.[2]
قاسم سلیمانی، جواد ظریف را مأمور کرد تا امور لجستیکی و هماهنگی کارها را انجام دهد. جواد ظریف حداقل سه بار به بیمارستان شهدای تجریش رفت تا شخصاً ترتیب اعزام و انتقال تیم پزشکی و تجهیزات جراحی به سوریه را بدهد. بشار اسد که خود جراح و چشمپزشک است به دلیل دغدغههای امنیتی که داشت حاضر نبود کار بیهوشی و جراحی را پزشکان سوری انجام دهند چرا که میترسید هنگام عمل او را بکشند.
دکتر علیرضا زالی و دکتر رضا جلیلی خشنود که هردو جراح مغز و اعصاب بیمارستان شهدا تجریش هستند [3] و از سالها پیش روابط نزدیکی با هم دارند با رایزنیهایی که ظریف انجام داد تحت حفاظت قاسم سلیمانی مخفیانه به دمشق رفتند و بشار اسد را عمل کردند.
سفر بشار اسد به تهران و بیاطلاع گذاشتن جواد ظریف موجب خشم وی و استعفایش از وزارت خارجه شد. او که به لحاظ امنیتی آنقدر مورد اطمینان بود که مسئولیت بخشی از پروژهی عمل جراحی بشار اسد را به عهده داشت نمیتوانست بپذیرد که نه تنها در ملاقاتهای رسمی با بشار اسد حضور نداشته باشد بلکه به عنوان وزیرخارجه از سفر وی به تهران نیز بیخبر مانده باشد.
سرنوشت دکتر جلیلیخشنود پس از انجام مأموریت در دمشق