نگاهی به مستند آریامهر،

 

حسین عرب :

اخیرا در تلویزیون من و تو فیلمی بنام “مستند آریامهر” پخش شد که در آن دوران سلطنت شاه فقید را سراسر نعمت، آسایش، رفاه، و عزت ایرانیان نشان می داد. قطعا این برنامه بعنوان رپرتاژ آگهی بخوبی تهیه و تدوین شده بود و اگر در زمان حیات شاه این فیلم ساخته و ارائه می دادند، صدا و سیما بابت آن پول خوبی به سازنده می پرداخت. اما اکنون شاه در راس قدرت حکومت در ایران نیست و رپرتاژ آگهی هم خریداری ندارد.
اگر منظور از ساخت “مستند آریامهر” واکاوی تاریخ و ارائه یک مستند تاریخی بر مبنای تحقیق و اطلاعات واقعی و همه جانبه بود، گزارش مذکور فاقد مشخصات بررسی و مطالعات براساس روش های علمی پذیرفته شده بوده است.
مستند به اصطلاح عوامانه، دیوار را یکطرفه رنگ سفید زده و طرف دیگر دیوار را از منظر بیننده پنهان داشته تا پای زشت طاووس را ندیده و به دیدن بال و پر زیبایش بسنده کند. شاید این عمل جعل تاریخ نامیده نشود، اما قطعا مستند علمی نیست که در تحقیقات بتواند مورد استناد قرار گیرد.
اما سئوال اصلی یافتن دلیل ساخت و پخش مستندهائی مشابه نمونه بالاست. زیرا در جائی که بانو فرح پهلوی، به صراحت اظهار می کند که ما به تمام کارهایمان در دوران سلطنت محمد رضا شاه افتخار نمی کنیم، شناسائی علت “کاسه داغتر از آش” شدن بعضی از افراد و جریانات چیست؟
شبی با تاکسی از شرق تهران به غرب تهران می رفتم که راننده خیلی بد خلقی می کرد، پرسیدم، کج خلقی شما دلیلی دارد؟ گفت، بله نسل شما یک حکومت که برای مردم رفاه، آسایش، امنیت، و آزادی آورده بود را سرنگون کردید و جایگزین آن، حکومتی مستقر کردید که تمام آنچه شاه به مردم داده بود را گرفته و طلبکار هم هستند.
در پاسخ او وضعیت و شرایط را در دوره شاه توضیح دادم، وقتی به مقصد رسیدیم راننده ضمن معذرت خواهی اصرار داشت که کرایه نگیرد.
دوستان صاحبان و مدیران شبکه من و تو اگر دارای حسن نیت هستند باید بدانند با روش نادرست نمی توان به هدف درست رسید، و اگر کوشش می کنند بخشی از تاریخ را از مردم پنهان نگاهدارند، باید بدانند که خورشید برای همیشه زیر ابر باقی نمی ماند و زمانی که جوانان امروز از تمام واقعیت مطلع شوند، از گمراه کنندگان خود متنفر می شوند، همانطور که ملتی با 5/98 % به برپائی جمهوری اسلامی رای مثبت داد و اکنون پس از چهل سال تنها راه جمهوری اسلامی برای ماندن بر سر قدرت سرکوب و تنفر عمومی مردم است.
اما ناگفته مهم در “مستند آریامهر” نقض عهدی بود که شاه با ملت کرد که به آن قسم خورده بود. قانون اساسی فصل الخطاب هر ملتی با حکومت خودش است، در قانون اساسی، مسئولیت، وظایف، و اختیارات حکومت نسبت به مردم، و بالعکس مشخص شده و طرفین موظف به اجرای آن هستند.
شاه فقید آگاهانه حقوق مردم را توسط عوامل خود زیر پا می گذاشت، و حکومت مشروطه سلطنتی را با امیری کشور جایگزین کرده بود، او به کشور و مردم عشق می ورزید و آرزو داشت تا ایران به درجات بالای پیشرفت ، رفاه ، آسایش، و امنیت برسد، اما به راه و روشی که خود انتخاب و تصمیم می گرفت. حاصل این نحوه تفکر دور شدن افراد خادم و پرسشگر از اطراف او و جمع شدن اشخاصی با منش چاپلوسانه و فریب کارانه در زمره اطرافیان او بود.
دیالکتیک تاثیر متقابل شاه بر اطرافیان و بالعکس، در چرخه معیوب، روز به روز ابعاد بزرگتری پیدا می کرد، و با عدم گفتن به اصطلاح خبرهای بد به شاه فقید و تعریف و تمجید از گفتار و کردار او، محمد رضا شاه را به وضعیتی رساند که اگر کسی خبر نسبتا ناگواری به شاه منتقل می کرد مورد بی مهری قرار می گرفت.
چرخه نادرست کنش و واکنش ها، در سال های پایانی سلطنت، شاه را به جائی رساند که به هیچ کس اعتماد نداشت و خود را موظف به گرفتن تصمیم برای پیشبرد همه پروژه های ریز و درشت می دانست، و چون امکان ندارد که کسی بتواند امورات کشور بزرگی چون ایران را شخصا اداره کند، خسته و با عارضه بیماری مضطرب و پریشان حال شد و این امر اتخاذ تصمیمات نادرست او را به شدت افزایش داد.
گرانی عجیب و غریب ، قطع برق طولانی، و آشفتگی عمومی سال های 54 به بعد حاصل فرآیند باطلی بود که مطابق هر چرخه دیگری چه خوب و چه بد، با سرعت تصاعد هندسی به حرکت در آمده و رو به افزایش بود، تا با شروع اعتراضات ساده مردمی، ابتدا شخص شاه فقید در خود فروپاشید و بدنبال آن نظام برخاسته او متلاشی شد.
عملکرد دوستان شبکه من و تو در ساختن مستند هائی مشابه آریامهر خدمت به شاه فقید نیست و اگر تصور می کنند دوستی است باید بدانند که “دوستی خاله خرسه” هست، و اگر در نظر دارند نسل جوان کشور را از دوران گذشته مطلع کنند، ” عیبش چو گفتی هنرش نیز بگو”، اجازه بدهید تا آینده سازان کشور با چشم، و گوش باز و با آگاهی کامل و درست به رزم رژیم اهریمنی جمهوری اسلامی بروند، تا در مسیر براندازی، و جایگزینی، خطاهای نسل گذشته را تکرار نکنند.