نگاهی به یک تجربه؛ اهداف و دستاوردهای کنفرانس بوخوم

 

حنیف حیدرنژاد :

حنیف حیدرنژاد-  به مناسبت چهلمین سال انقلاب در ایران و با هدف بررسی کارنامه نقض حقوق بشر نظام جمهوری اسلامی در ایران، از سوی «انجمن یاری‌رسانی پزشکی به پناهجویان در شهر بوخوم» آلمان در روزهای ۱۳ تا ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۹ یک کنفرانس سه روزه در شهر بوخوم آلمان برگزار کرد.

به عنوان یکی از سازماندهندگان این کنفرانس مایلم به برخی از اهداف و دستاوردهای این کنفرانس اشاره کنم. برای پرهیز از تکرار، علاقمندانی که مایلند اطلاعات بیشتری در مورد زمینه‌ها و روندِ اجرای این کنفرانس داشته باشند لطفا به این لینک مراجعه کنند.

اهداف کنفرانس

در یک نگاه کلی می‌توان اهداف کنفرانس را با نگاهی به عنوان آن: «ایران،۴۰سال انقلاب،۴۰سال دیکتاتوری اسلامی،۴۰سال مقاومت و ایستادگی» اینگونه بیان کرد:

نگاهی به زمینه‌های شکل گیری انقلاب در ایران در سال ۱۳۵۷، نگاهی به دیکتاتوری اسلامی حاکم بر ایران و نتایج آن در چهل سال گذشته، بویژه در حوزه حقوق بشر و سرانجام تاکید بر اینکه علیرغم همه سرکوب و کشتارِ چهل ساله توسط جمهوری اسلامی، مقاومت اقشار و اصناف مختلف در جامعه ایران ادامه داشته و ادامه دارد، با نگاهی به برخی از این اَشکال مقاومت.

برای تحقق اهداف فوق، برگزاری اجلاسی ضروری بود که موارد زیر در آن رعایت شود:

– برگزاری جلسه به صورت دو زبانی با کمک مترجمین متخصص برای مطلع کردن جامعه آلمان از مسائل مربوط با ایران.
– ارائه تصویری روشن و بلاواسطه از نقض حقوق بشر در داخل و خارج کشور توسط حکومت اسلامی در ایران در زمینه‌های مختلف.
– بررسی سرکوب، تبعیض و محرومیت‌های اجتماعی «اقلیت‌های اتنیکی و مذهبی» در ایران، بررسی نقش حکومت و نقش عامل فرهنگی اجتماعی در آن.
– بررسی ریشه‌های ایدئولوژیک شکنجه و سرکوب در جمهوری اسلامی.
– دعوت از سخنرانان و پژوهشگران ایرانی، بدون تعلق حزبی و سیاسی برای ارائه تصویری تا حد امکان واقعی و تخصصی برای بررسی موضوعات مورد نظر. دعوت از چند پژوهشگر یا صاحب‌نظر آلمانی برای درک نظرات متفاوت. نظر به آنکه کانالِ اصلی کسب اطلاع جامعه آلمان در مورد ایران رسانه‌های آلمانی زبان می‌باشد و این رسانه‌ها به دلایل مختلف همه واقعیت‌های مربوط به ایران را  بازتاب نمی‌دهند، حضور ایرانیان پژوهشگر یا مطلع در زمینه‌های مختلف در کنفرانس، فرصتی ایجاد می‌کند تا شرکت کنندگان آلمانی از زبان آنها، بدون فیلتر یا بدون واسطه، از مسائل مربوط به ایران مطلع شوند.
– ایجاد فضا و مکانی برای تقابل و تبادل اندیشه‌ها و دیدگاه‌های سخنرانان با یکدگیر و همچنین شرکت کنندگان با سخنرانان.

تلاش ما از همان آغاز این بود که سخنرانان بطور پنجاه پنجاه زن و مرد باشند. در عمل اما، این هدف حاصل نشد و برخی از خانم‌های دعوت شده نتوانستند به دلایل کاری یا شخصی و خانوادگی دعوت ما را بپذیرند، یا بعدا اعلام انصراف دادند. برای مثال خانم‌ها: الاهه بقراط، مسیح علینژاد، پرستو فروهر، مهناز پراکند، شعله پاکروان و سارا دهکردی.

دستاوردها

از دستاوردهای این کنفراس می‌توان به چند مورد زیر اشاره کرد:

– ارائه تصویر واضح و یکدست‌تری از ماشین اعدام و ترور جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور در زمینه‌های گوناگون و اینکه این حکومت مرزهای سیاسی- جغرافیایی را به رسمیت نمی‌شناسد و اینکه چگونه این رژیم تهدیدی برای منطقه و جهان بشمار می آید.
– ارائه نمونه‌های مختلف از مقاومت مردم ایران در برابر سرکوب سیستماتیک حاکمیت و اینکه این مردم نمی‌خواهند به ارزش‌های ایدئولوژیک این نظام تن در دهند. بر همین اساس محکوم کردن نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران، تاکید بر خواستِ تحت پیگرد قرار گرفتن جنایتکاران، حمایت از مبارزه آزادیخواهانه مردم ایران برای یک ایجاد یک حکومت دمکراتیکِ مبتنی بر ارزش‌های حقوق بشریِ برآمده از اعلامیه جهانی حقوق بشر.

– وقتی شرکت‌کنندگان آلمانی از مسائل ایران دقیق‌تر مطلع باشند، می‌توان امیدوار بود که نسبت به مسائل مربوط به ایران حساس‌تر واکنش نشان داده و به سیاستمداران خود فشار آورده تا از حمایت مستقیم و غیرمستقیم از جمهوری اسلامی دست برداشته و بجای آن از مبارزه آزادیخواهانه مردم ایران حمایت کنند. کنفرانس، یک گام اولیه در جهتِ آگاه کردن مستقیم جامعه آلمان با مسائل مربوط به ایران بود. شخصا امیدوارم که ایرانیان در کشورهای مختلف با ارتباط با جامعه ای که در آن زندگی می‌کنند، مردم آن کشور را در حدی که می‌توانند با واقعیت‌های مربوط به ایران آشنا کرده و فعالیت‌های خود را منحصر به برگزاری جلسات با ایرانیان یا برگزاری مراسم در خیابان و یا شعار دادن به زبان فارسی نکنند. امیدوارم تجربه کنفرانس بوخوم به دیگر ایرانیان کمک کند تا گام‌های تاثیرگذارتری در این راستا بردارند.
– از دستاوردهای جانبی کنفرانس بوخوم، همچون هر کنفرانس دیگری، آشنایی حضوری سخنرانان با هم یا شرکت کنندگان با سخنرانان بود. امری که می‌تواند فاصله‌ها را کوتاه و اعتماد و نزدیکی ایرانیانِ فعال علیه جمهوری اسلامی را به همدیگر بیشتر کند، امری که چه بسا از دلِ آن ایده‌های جدیدی در مبارزه برای تحقق ارزش‌های انسانی و حقوق بشری و همکاری‌های بیشتر شکل بگیرد.

ضعف‌ها و کمبودها

برخی از مهمترین ضعف‌ها و کمبودهای کنفرانس عبارتند بودند از:

– تعداد شرکت کنندگان در کنفرانس بطور متوسط روزانه بین ۶۰ تا ۱۰۰ نفر بود. اگر چه سالن محل کنفرانس ظرفیت ۱۲۰ شرکت کننده داشت و ما نیز خود را برای ۸۰ تا ۱۰۰ شرکت کننده آماده کرده بودیم، اما تعداد شرکت کنندگان کمی‌ کمتر از حد انتظار بود، دلایل آن می‌تواند اینها باشد:

* تبلیغِ مناسب و به‌ موقع برای جلب شرکت‌کننده ایرانی و آلمانی و نیز رسانه‌های آلمانی و ایرانی‌ زبان انجام نشده بود.
* برای شرکت در کنفرانس، یک مبلغ ورودی اعلام شده بود. اگرچه پنج روز قبل از شروع کنفرانس، با تامین بودجه توسط یکی از حامیان کنفرانس، مبلغ ورودی کاهش داده شد، اما دیگر دیر بود.
* برنامه کنفرانس بطورِ سه روزِ پشت سر هم تنظیم شده بود که بسیار فشرده بود. بسیاری از افراد به دلایل شخصی یا خانوادگی نمی‌توانند سه روز پشت هم از ساعت ۹ تا ۱۸ برای شرکت در یک کنفرانس وقت آزاد کنند. به ویژه اگر افرادی از شهرهای دیگر بیایند هزینه مسافرت، زمان و وقتی که باید صرف رفت و آمد کنند و حل و فصل محل خواب مشکل‌ ساز بوده و محدودیت ایجاد می‌کند. شاید اگر کنفرانس در دو نوبتِ یک و نیم روزه برنامه‌ریزی می‌شد (شنبه از ساعت ۱۰ تا  ۱۸ و یکشنبه از ساعت ۱۰ تا ۱۴)، افراد بیشتری می‌توانستند برنامه شخصی خود را برای حضور در آن تنظیم کند.

– در بین سخنرانان ایرانی افرادی که به نسل دومِ بعد از انقلاب تعلق داشته و بتوانند از نگاه و از زاویه این نسل نیز موضوعات را بررسی کنند، حضور نداشت.
– بعد از پایان کنفرانس، صدور یک اطلاعیه پایانی و انتشار یک آلبوم عکس ضروری بود که (هنوز) انجام نشد.
– بحث و تقابلِ اندیشه ی سخنرانان با هم بسیار کمرنگ بود.
– سخنرانی برخی از سخنرانان طولانی شده و زمان کمتری برای سوال و جواب‌ها باقی ماند. شرکت‌کنندگان در هنگام طرح سوال گاهی طولانی صحبت کرده یا خارج از موضوع حرف می‌زدند. باید برای به چالش کشیدنِ سخنانِ سخنرانان و فضا دادن به یک بحث سازنده زمان بیشتری باز می‌شد. روز آخر این ضعف به میزان زیادی برطرف شد.
– ضبط ویدئویی و انتشار آن در رسانه‌های جمعی انجام نشد. فردی که پذیرفته بود داوطلبانه کار فیلمبرداری را انجام دهد در آخرین روزهای قبل از برگزاری کنفرانس به دلایل شخصی اعلام انصراف داد. سخنرانی‌ها بدون حضور نفر متخصص فیلمبرداری شد و پس از پایان کنفرانس، مشخص شد که کیفیت ضبط صدا و تصویر مناسب نیست. کار روی مواد خامِ ظبط شده  زمانبر بوده و به متخصص نیاز دارد تا روی آن کار کند، ولی معلوم نیست که حاصل نهایی کار قابل انتشار باشد. به این ترتیب یکی از اهداف کنفرانس، یعنی مستند کردن سخنرانی‌ها عملی نشد و امری که امیدوار بودیم از آن طریق تجربه کنفرانس از طریق شبکه های اجتماعی در گستره بیشتری بازتاب یابد، ناکام ماند.
– قرار بود که کنفرانس یک قطعنامه پایانی داشته باشد. به دلیل فشردگی کار، سازماندهندگانِ کنفرانس موفق نشدند پیشنویس قطعنامه را به‌ موقع آماده و آن را در اختیار سخنرانان قرار دهند، در نتیجه صدور قطعنامه از دستور کار حذف شد. سازمان‌دهندگان باید به موقع به این موضوع می‌پرداختند و به آن با دقت و حساسیت بیشتری توجه کرده تا در پایان کار با چنین مشکلی مواجه نشوند.

نقاط قوت و موفقیت‌ها

– با وجود اینکه روی طرح و ایده کنفرانس از تقریبا ۱۰ماه قبل فکر شده و بحث‌های اولیه ی آن انجام شده بود، اما چون هنوز بودجه کنفرانس تائید نشده بود، معلوم نبود که کنفرانس در چه ابعادی قابل پیاده شدن باشد. تنها دو ماه قبل از شروع کنفرانس بود که بخش بزرگی از بودجه آن تائید شد. با توجه به زمان کوتاهِ تائید بودجه تا زمان شروع کنفرانس، سازماندهی و برنامه ریزی و اجرای کنفرانس، علیرغم ضعف‌های گفته شده، در مجموع یک موفقیت بود.

– اجرای کنفرانس بطور دوزبانه با کمک مترجمین متخصص (زیمولتان) با توجه به کیفیت بسیار خوب ترجمه و امکانات فنی، یک تجربه نو و یک موفقیت بزرگ بود. این تجربه بویژه کمک کرد تا شرکت کنندگان آلمانی بطور مستقیم با ایرانیان در ارتباط قرار گرفته و بلاواسطه با دیدگاه آنان آشنا شوند.
– اگر چه در بین سخنرانان، از نسل دوم بعد از انقلاب کسی حضور نداشت که از دیدگاه این نسل سخن بگوید، اما حضور افرادی از این نسل در بین شرکت کنندگان و  به ویژه در بین پرسشگران پر رنگ بود.
– برگزاری این کنفرانس بدون حمایت افراد داوطلب به شکلی که برگزار شد، تقریبا ناممکن بود. آمادگی حدود ۳۰ دادوطلب، بیشتر از نسل جوان بعد از انقلاب و در میان آنها پناهجویانی با سابقه دو سال اقامت در آلمان، جای خوشحالی دارد. شخصا مایلم از آنها برای تمام تلاش‌ها و ایده‌هایی که مطرح کردند، برای چند ساعت یا سه روزی که در پایان کنفرانس وقت گذاشتند و یا از آنان که چندین هفته در مراحل مختلفِ تدارک و آماده ساختنِ کنفرانس همکاری کردند، تشکر کنم. اکثر این داوطلبین ایرانی بودند ولی چند آلمانی و یا افرادی با ملیت‌های دیگر نیز در بین آنان حضور داشتند.
– سازماندهی کنفرانس، برنامه‌ریزی و حل و فصل مسائل تکنیکی، کنترل ورود و خروج و نیز تدارکِ صرف ناهار برای دو روز در رستوران جانبی کنفرانس، همه و همه تقریبا بدون هیچ مشکل جدی انجام شد.
– کوتاه زمانی قبل از شروع کنفرانس، اعلام حمایت سازمان عفو بین‌الملل شاخه بوخوم و انجام یک آکسیون در محل کنفرانس در حمایت از مبارزه زنان در ایران و در حمایت از نسرین ستوده-وکیل زندانی، کنفرانس را پربار تر کرد.
http://www.hanifhidarnejad.com