پس لرزه های بیروت و بغداد در تهران

 

آرش فضیلت :

لبنان،عراق و ایران سه کشوری که اکثریت جمعیت شیعیان را در خود جای داده اند. اگر به این مجموعه علوی های سوریه و زیدی های یمن را هم اضافه کنیم، می توان هلال شیعی تحت نفوذ اسلامیست های حاکم بر ایران را ترسیم نمود. هلالی که در گفتمان سران جمهوری اسلامی محور مقاومت نامیده می شود. محور مقاومتی که پس از شروع اعتراضات اخیر در عراق و لبنان به محور مخالفت با مداخلات تهران بدل گشته است. ام القرای جهان اسلام! نه تنها محبوب قلوب توده های عرب و سمبل مبارزه با استکبار نیست، بلکه به سان نماد امپریالیسمی درآمده که ارمغانی جز ویرانی و فساد برای اقمار تحت سلطه اش نداشته است.
بیداری مدنی جوانان خاورمیانه که حقوق اولیه خود از زندگی را در خیابان ها فریاد می زنند، رعشه بر پیکره استبداد ولایی و ایدئولوژی ورشکسته اسلام سیاسی افکنده است. ولی فقیه برآمده از فتنه اکبر در اوج درماندگی و استیصال، جنبش های انقلابی مردم منطقه را فتنه دشمنان می خواند تا در خیال خام خود سرکوب و کشتار معترضین را توجیه نماید. با چراغ سبز یزید زمانه مردم بی دفاع کربلا به خاک و خون کشیده می شوند و عمامه داران آبرو باخته همچنان روضه حسین می خوانند و سرگرم چپاول اموال عمومی و تعدد زوجات می باشند. شخصی که قرار بود به واسطه دلارهای نفتی ولی امر مسلمین جهان باشد، امروز به اندازه تتلو هم اعتبار و مقبولیت ندارد. پس از رویدادهای اخیر می توان به جرات ادعا نمود حجت الاسلام علی خامنه‌ای فرزند جواد آخرین ولی فقیه در ایران خواهد بود.
اما موضوع اساسی تر پیوند ارگانیک میان جنبش اعتراضی سال ۹۶ ایران و اعتراضات اخیر در عراق و لبنان است. نیروی محرکه هر سه جنبش خواست های انباشته اقتصادی_ اجتماعی ناشی از مکانیسم انحصارگرایانه توزیع قدرت در ساختار سیاسی هر سه کشور می باشد که در بهترین حالت متصور برای اینگونه سیستم ها به جای چرخش نخبگان، دور باطل چرخش مفسدان تثبیت می شود. نسل دیجیتالی برای خواست های عینی خود پاسخ های مشاهده پذیر طلب می کند. برای این نسل گفتمان بهشت ایدئولوژیک و دشمن تراشی و وعده اصلاحات و فریب صندوق رای حتی جلب توجه هم نمی کند. در هر سه جنبش شعارهای رادیکال انقلابی سر داده می شوند که بنیاد نظام های سیاسی مستقر را هدف قرار داده است. مردم لبنان و عراق از دخالت های نظام ایدئولوژیک ایران در کشورهایشان به ستوه آمده اند و مردم ایران از مداخلات اسلامیست های ولایی در کشورهای منطقه که اساس آن را حماقت ایدئولوژیک تشکیل می دهد. محتوای مشترک با زبان های متفاوت بیان می شود. درد مشترک، همبستگی و نسخه مشترک می طلبد.
در شرایط فعلی نظام ولایی نه توان مذاکره با آمریکا را دارد و نه رمق جنگ افروزی، نه مشروعیتی در داخل دارد و نه اعتباری در خارج، خزانه خالی با جامعه ای در آستانه انفجار!
ایران آبستن یک انقلاب توده ای است، مشارکت نظامیان آری کودتا نه!
سخن آخر اینکه اپوزیسیون خواب آلوده خارج نشین پس از تقسیم مناصب حکومتی و فراگیری آخرین متدهای موج سواری و کشمکش های فرقه ای و پیگیری پروژه های زرد، در اوقات فراغت خود نیز می تواند بیانیه ای را در راستای ابراز حمایت و همبستگی با اعتراضات اخیر در عراق و لبنان منتشر نماید.