چرا با توافق اتمی فعلی ازجنبه استراتژیکی مخالف اما با ادامه مذاکرات آن برای رسیدن به توافقی جامع تر موافق هستم

کورش کبیر:

برای فهم درست آنچه تحت عنوان مذاکرات و توافق اتمی درجریان است باید به بیشنیه این ماجرا برگردیم واین چند سوال را ازخودبکنیم 1- چرا ایران به سراغ سلاح اتمی رفت 2- چه زمانی به آن شدت بخشید و 3- چرا اکنون به توافق می اندیشد؟ 4- دامنه و تفسیر یا اهداف واقعی توافق ازنظرطرفین چیست؟

پاسخ سوال اول: ایران بطور عمومی پس ازپایان جنگ ایران وعراق دستیابی به سلاح اتمی ولیزری را در دستور کار خود قرار داده بود دراین رابطه می توانید به نامه محسن رضایی به هاشمی درماههای پایان جنگ و تحویل سایت های اتمی به سازمان انرژی اتمی که بعضا بدلیل رویگردانی دولت ازادامه برنامه اتمی رژیم سابق یا واقع شدن درمناطق درگیرجنگی دراختیارنیروهای نظامی وسپاه بود شاهدی براین امراست

پاسخ سوال دوم: فعالیت های اتمی مشخصا جهت ساخت بمب اتمی با روی کارآمدن دولت اصلاحات شتاب گرفت بخشی ازحاکمیت تحت رهبری آقای خامنه ای وبدون اطلاع دولت خاتمی تصمیم به ساخت بمب اتمی گرفتند غلامرضا آقازاده وتیم اتمی سپاه به سرپرستی محسن فخری زاده راهبران این پروژه درسازمان انرژی اتمی بودند بنظراینجانب تحولات کشورهای وابسته به بلوک شوروی وحمایت غرب ازجنبش های داخلی این کشورها که به انقلابات رنگی معروف شد دغدغه اصلی خامنه ای از انقلاب داخلی درایران وبه کمک غرب بود و تنها سلاح اتمی می توانست غرب ودرراس آن آمریکا را از ورود به صحنه درگیری بین رژیم وملت ایران بازدارد نگاهی به مذاکرات محرمانه درابتدای قرن 21 نشان می دهد مهمترین هدف ایران “اخذتضمین امنیتی” درمقابل “تعلیق برنامه اتمی” بود نقطه عطف این بحث را درسال 2003 و ماجرای “محورشرارت” جورج بوش ومصاحبه علی لاریجانی می توانید دریابید که وقتی خبرنگارازلاریجانی پرسید شما که فلسفه غرب خوانده اید ازکدام فیلسوف غربی خوشتان آمده است و وی بلافاصله گفته بود ” استفان هادلی” . توضیح آنکه درآنزمان استفان هادلی مشاور ارشد امنیتی جورج بوش و مغزمتفکر وی دراعلام جنگ یا صلح به شما می رفت .

پاسخ سوم: تحریم ها نظیریک چاشنی سوء رهبری ومدیریت اقتصاد ایران را آشکار و طبقات پایین دستی جامعه را که دغدغه آب ونان دارند به طبقات متوسط جامعه بعنوان ارتش آزادی نزدیک کرد ازسوی دیگرنیز چپاول سازمان یافته سرمایه های ملی عملا بخش مهمی ازطبقه متوسط را به طبقه محروم تبدیل کرد ولذا هرآن امکان شورش گرسنگان می رفت هشدارهای پی درپی مقامات امنیتی ایران مبنی بر احتمال بروز “فتنه اقتصادی” وصحنه گردانی “فتنه گران اقتصادی” و نیز گزارشهای کارشناسی دراین خصوص مبنی بر نقش تاثیرگذار تحریم ها (گرچه نرخ آن از25% بالاترنمی رود) بر ساختار موریانه خورده اقتصادی کشور فضای داخلی را به سمت مذاکرات وتوافق اتمی پیش برد اگرتا قبل ازآن تیم مذاکره کننده ایران با کارگردانی سعید جلیلی وعلی باقری کنی عملا بدنبال وقت گذرانی و تنها گفتگو بوده اما عملا ازسال 1391 شمسی مطابق با سال 2012 میلادی دیگرتحریم های بین المللی را نمی توان نادیده گرفت ایران ما برخلاف دیگرکشورهای تحریم شده بدلیل سوء رهبری تنها با گذشت حدود 18 ماه ازتحریم های بین المللی و دوجانبه به نقطه “نفت درمقابل غذا ودارو” وزیرفصل هفتم منشورسازمان ملل رسید و هردوطرف یعنی رهبران ایران وآمریکا را در برابرچشم انداز جنگ یا تفاهم قرارداد.

شروع مذاکرات جدید عملا ازسوی شخص خامنه ای با استفاده از مهره مورداعتماد خود دربخش سیاست خارجی یعنی علی اکبرولایتی و در سال آخر دوره احمدی نژاد با وساطت سلطان قابوس پادشاه عمان آغازگردید و نه در دوران دولت اعتدالی حسن روحانی با پشتیبانی هاشمی رفسنجانی اما ازآنجا که امکان ادامه مذاکرات محدود محرمانه بدلیل نیازبه تیم کامل کارشناسی ازیکسو و احتمال افشاء آ ن ازسوی دیگر وجود نداشته و از طرف دیگر با روی کارآمدن دولت حسن روحانی که با حمایت هاشمی ازموافقین مذاکره و تفاهم بودند نهایتا کاربه دست دولت جدیدی سپرده شد که ازحمایت 51% رای دهندگان ایرانی برخورداربود خامنه ای نیزازاینکه این امر ازسوی یک دولت محافظه کار انجام گیرد ناراضی نبود زیرا درصورت موفقیت مذاکرات می توانست آنرا بنام خود ثبت کند ودرصورت شکست آنرا به گردن رییس دولتی بیاندازد که دورترین فاصله را دربین کاندیداها با وی داشته است و به هاشمی نیز نزدیک بوده است بنظراینجانب فشارهای طاقت فرسای اقتصادی با نرخ 25% ازتحریم ها و75% ازسوء رهبری وفسادسازمان یافته اقتصادی ازیکسو وجدی شدن خطرجنگ ازعوامل اصلی پای میزمذاکره کشاندن خامنه ای و اوباما برای توافق اتمی بود.

پاسخ چهارم- توافق فعلی دو هدف اصلی را برای دولت آمریکا به رهبری باراک اوباما و رژیم ایران به رهبری علی خامنه ای دنبال می کند. هدف دولت آمریکا پرهیز از جنگ و اطمینان از عدم دستیابی ایران به سلاح اتمی حداقل طی ده سال آینده است و هدف خامنه ای رفع تحریم ها و اطمینان از عدم حمله آمریکا به ایران یا اقداماتی است که به حمایت یا بی ثبات کردن نظام سیاسی ورهبری آن بیانجامد (نوعی تضمین امنیتی)

توجه کنید که این تضمین های امنیتی درکوبا ودرجریان بحران موشکی (1963) باعث گردید نظام سیاسی ورهبری فیدل کاسترو طی حدود 50 سال پابرجابماند یا قراردادالجزایر و توافق بین ایران وآمریکا درسال 1980 عملا باعث تضمین بقای نظام سیاسی ایران برای حدود 25 سال تاسال 2005 گردید

اکنون باید دید تفسیرطرفین ازتوافق آیا آنها را به اهداف خود می رساند وانتظارات باراک اوباما وعلی خامنه ای را برآورده می کند خامنه ای که عملا ازسال دوم پیروزی اصلاحات 1999 تا کنون به مدت 15 سال مسئولیت و تامین هزینه برنامه اتمی رابرعهده داشته ودرسایرموارد نیزکشوررابه مرزورشکستگی کامل رسانده است می گوید باید بندهای توافق و تفسیر آن ازسوی هردوطرف یا موافقین ومخالفین به گونه ای باشد که به بی ثباتی نظام سیاسی ورهبری وی منجرنشود این مطلب را جوادظریف با زبان های مختلف و درمذاکرات دوجانبه
با جان کری به طرف آمریکایی بعنوان شرط اصلی قبولانده است وازسوی دیگر نیز دولت آمریکا متعهد گردیده است که برنامه خلع سلاح یا به تعلیق انداختن ده ساله برنامه اتمی ایران را قبول کرده و استفاده از واژه ها وعباراتی درمتون مختلف توافقنامه وضمائم آن و ام پی تی بصورتی لحاظ شود که با هرتفسیرمطالبات طرفین وبالاخص رهبری ایران را مدنظرقراردهد.

لذا این توافق عملا تنها محدود به برنامه اتمی ایران بوده وسایرموارد نظیر نقض حقوق بشر، حمایت ایران ازگروههای تروریستی منطقه که به بی ثباتی درسایرکشورها انجامیده یا اخلال درپروسه صلح اعراب واسراییل را دربرنمی گیرد وایران با استفاده ازهمین امر تلاش می کند با افزایش سیاستهای تهاجمی خود درسایرموارد خلاء ناشی ازتضعیف دربرنامه اتمی خود را جبران یا بعبارتی پنهان نماید افزایش دستگیریها واعدام ها در دوره اخیر، گسترش دامنه حمایت ازتروریزم و بی ثباتی درکشورهای منطقه که نمونه آنرا دریمن یا تحت فشارگذاشتن گروههای فلسطینی ولبنانی آثاری ازاین سیاستهای رژیم حاکم برایران می باشد و اضافه شدن درآمدهای نفتی وگردش مالی بیشترمی تواند به گسترش این فشارها درداخل و دخالتها درامورکشورهای منطقه بیانجامد ضمن آنکه خطرتجهیزکشورهای منطقه به سلاح های اتمی ومشخصا عربستان سعودی، ترکیه، امارات متحده عربی ومصر بیشتر گردیده است که باعث تشدید مسابقه تسلیحاتی و رودررویی ایران با اعراب خواهد شد.

 

منبع:پژواک ایران