مسجد الحرام در مکه و حرم پیامبر در مدینه، ارزشهای بزرگ معنوی برای مسلمانان است. حمایت از حرمین شریفین و قبله مسلمانان، بر تمام کشورهای مسلمان واجب است و این مسئولیت بر عهده پادشاهی سعودی گذاشته شده است.
رسیدگی تنها به ساخت و ساز و خدمات محصور نیست، بلکه شامل حمایت از آنچه که این ارزش معنوی برای مسلمانان نمایندگی میکند نیز است.
بنا و توسعه حرم
چندین حکومت به وظیفه خود در این خدمت عمل کردند. آغاز آن در قرن ۱۸ هجری در دوره دومین خلیفه مسلمانان عمر بن خطاب بود. پس از آن و در سال ۲۶ هجری، خلیفه سوم عثمان بن عفان، مسجد الحرام را توسعه و مساحت آن را افزایش داد. بعد از آن خلیفه اموی ولید بن عبدالملک نیز مساحت بزرگی را بر محوطه مسجد الحرام افزود. بنای ستونها در مسجد الحرام در این دوره صورت گرفت.
توسعه در حرمین شریفین در دوره ممالیک مصر ادامه یافت. همچنان آثار ساخت و ساز ممالیک آسمان مدینه منوره را در آغوش میکشد.
اما سلطان سلیم عثمانی سال ۹۷۹ هجری فرمان بازسازی مسجد الحرام را صادر کرد. او در این راه پول هنگفتی هزینه کرد و بسیار تاکید داشت که همه مراحل کار به صورت حرفهای و متقن پیش برود. کار را فرزندش سلطان مراد ادامه داد. اکنون هرکس به زیارت مکه مکرمه رفته باشد «رواق عثمانی» را میشناسد.
این سخن از تاریخ قدیم است. اما بزرگترین، عظیمترین و شاملترین توسعهها در دوره سعودی صورت گرفت. بنایی عظیم که به استراتژی عالی سعودی تبدیل شده تا واقعیت لقب «خادم حرمین شریفین» محقق شود.
توسعههای بزرگ را در حرم مکی در دوره ملک عبدالعزیز آغاز شد. او مسعا را به مسجد الحرام پیوند داد. منطقه طواف هم توسعه یافت و چند طبقه به آن اضافه شد. پس از آن فرزندانش، ملک سعود، ملک فیصل و ملک خالد، راه او را ادامه دادند.
ملک فهد دور تازهای از توسعه را آغاز کرد. او بخش غربی را که به لحاظ معماری با حرم اصلی همگون است، به آن اضافه کرد. محوطههای اطراف نیز توسعه یافت تا گنجایش مسجد الحرام به حدود ۶۰۰هزار نمازگزار برسد.
دوره بزرگترین توسعهها در زمان ملک عبدالله آغاز شد. در این زمان مسعا توسعه یافت و دو بخش یکی به بالا و دیگری به پایین آن اضافه شد تا گنجایش مسعا چهار برابر شود و ۷۰هزار نمازگزار اضافه را در خود جای دهد.
این آخر کار نبود؛ تلاشها ادامه دارد تا مساحت حرم سه برابر مساحت گذشته شود.
تهدید کنندگان امنیت حرمین
در مقابل این بناها، ساخت و سازها و خدمت به حجاج، شاهد کسانی هستیم که امنیت حرمین را تهدید کردند، حجاج و زائران را ترساندند و آنها را کشتند.
از برجستهترین حوادث اقدامهای قرمطیان در سال ۳۱۷ هجری بود. قرمطیان بحرین در موسم حج به مکه مکرمه حمله کردند. آنها حرمت خانه خدا را لگد مال کردند، در کعبه را شکستند، پرده آن را پاره کردند، حجر الاسود را از جایش در آوردند و آن را به کشور خود بردند.
در تاریخ آمده که قرمطیان در حمله خود حدود ۳۰هزار تن از ساکنان و حجاج را کشتند و زنان و دختران را به کنیزی بردند. آنها حدود ۲۲ سال حجر الاسود را نزد خود نگاه داشتند.
قرامطیان به موسسشان «حمدان قرمط» منتسب هستند. او سال ۲۷۳ هجری از خوزستان به کوفه رفته بود. قرمطیان از اسماعیلیها یعنی پیروان امام اسماعیل بن جعفر الصادق هستند که یکی از شاخههای طایفه شیعی است. نظریه آنها بر عصمت و قداست الهی استوار است. قرمطیان با خلافت عباسی جنگیدند و طی نبردهای خونبار، احساء، بحرین، عمان و… را تصرف کردند. قصد تصرف مصر را نیز داشتند اما شکست خوردند.
در تاریخ آمده است که الجنابی فرمانده سپاه قرمطیان هنگامی که با اسب وارد مسجد الحرام شد، سخنانی بر زبان میآورد که نشان از خروجش از اسلام داشت؛ در حالی که مردم را میکشت فریاد میزد: «من خدایم و مردمان را فنا میکنم.»
مدتی بعد حکومت عیونی موفق شد قرمطیان را در هم بکوبد و حجر الاسود را باز پس گیرد.
این در تاریخ قدیم بود؛ اما در تاریخ معاصر هم این نهضت سیاه ادامه داشت. نمیتوان اقدامهای برخی حجاج ایرانی را در مکه در سال ۱۹۸۷ میلادی فراموش کرد. اسلحه سرد، از چاقو تا خنجر و قمه در دست گرفتند و با دیگر حجاج و نیروهای پلیس درگیر شدند؛ حادثهای که قربانیان بسیار زیادی در بیت الله الحرام داشت.
در آن هنگام شاهزاده مرحوم نایف بن عبدالعزیز وزیر کشور و رئیس کمیسیون عالی حج گفت از سه سال پیش از آن دستگاههای مسئول امور حج مشاهده کردند که رفتارهای برخی حجاج ایرانی از هدف اصلی ادای رکن پنجم اسلام یا همان واجب حج به سمت برخی اهداف سیاسی و تبلیغاتی منحرف شده است که با آموزههای دین اسلام متضاد هستند.
یک سال پیش از این حادثه یعنی در سال ۱۹۸۶، دستگاههای امنیتی سعودی، عملیاتی برای وارد کردن مقادیر زیادی مواد متفجره توسط هواپیمای حامل حجاج ایرانی را کشف و خنثی کردند.
در بیانیه وزارت کشور سعودی در آن هنگام آمده است: «حمله دار، محمد حسن علی محمدی دهنوی، بلندپایهترین سرنشین هواپیما اعتراف کرد که به همراه گروهش برای انجام ماموریتی از سوی رهبران ایران به سعودی آمدهاند. آنها میخواستند از این مواد منفجره در حرمین شریفین و مشاعر مقدس استفاده کنند آن هم در حالی که حدود ۲میلیون حاجی از کشورهای مختلف اسلامی حضور دارند. دهنوی و همکارانش اعتراف کردند که حامل مرگ برای مهمانان خداوند بودند. رهبران ایران اینگونه اسلام را که در پشت آن در انقلاب ستامکارانهشان پنهان شدند، میشناسند.»
افساد در حرم و به خاک و خون کشیدن ساکنان و حجاج، به ایران در دوره معاصر و قرمطیان در تاریخ محدود نمیشود. همه ما حادثه مشهور اشغال حرم مکی را در سال ۱۹۷۹ توسط یک گروه تندروی سنی به یاد داریم؛ گروهی که مدعی بود مهدی منتظر عضو آن است. نیروهای سعودی پس از حدود دو هفته موفق شدند حرم مکی را از چنگ آنها در آورند.
مسئولیت سعودی در برابر حرمین عملی است نه گفتاری. ریشههایش در زمین مستحکم است و شواهدش در آسمان سر بلند. شاهدان آن هم بندگان خدا در شرق و غرب زمین هستند.
مکه و مدینه در چشمان کشور حرمین، پادشاهی عربی سعودی قرار دارد؛ کشوری که در هر موسم حج به حال آماده باش در میآید و امنیت، سلامت، خدمات و تمام بخشهای خود را در خدمت حج و حاجیان قرار میدهد. و همه اینها با نظارت مستقیم خادم حرمین شریفین صورت میگیرد که در موسم حج در مشعر مِنا یا در کنار حرم مکی سکونت میکند.