کشور های بزرگ و انتخابات در جمهوری اسلامی

 

حسین عرب :

موضوعی میان اپوزیسیون رایج است که جمهوری اسلامی برای نشان دادن حمایت مردم از حاکمیت نزد کشورهای دیگر، مایل است تا رای دهندگان بیشتری در پای صندوق های انتخابات حضور پیدا کنند و یا در راه پیمائی های حکومتی جمعیت انبوهی شرکت کنند. یادداشت حاضر چنین دیدگاه هایی را به چالش کشیده و مقوله را از منظر دیگری نگاه می کند.

ایرانیان داخل و خارج کشور، بخوبی از شگردهای جمهوری اسلامی در برگزاری انتخابات اطلاع دارند، معمولا چند ماه پیش از برگزاری انتخابات، بزرگان حکومت سناریوهای مختلف را که تهیه شده بررسی و چند سناریو را انتخاب می کنند، سناریوهای تائید شده در جلسه سران سه قوه، به رهبر ارائه می شود، طبق دستور رهبر، کارشناسان بیت رهبری، سناریوهای مربوطه را بررسی و الویت بندی خود را همراه سناریوها به رهبر جهت تصمیم گیری تحویل می دهند و در نهایت رهبر یکی از سناریوها را انتخاب و دستور می دهد تا سناریو تصویب شده اجرا شود.

سناریوها برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری متفاوت هستند، و عموما شامل سناریوهای زیر هستند:

_        کاندیدا ها را به دو گروه بد و بدتر تقسیم می کنند و با تحریک مردم برای جلوگیری از انتخاب کاندیداهای مقابل آنها را ترغیب به حضور در انتخابات می کنند.

_        بخشی از کاندیدا ها در سخنان خود حملات جانانه ای به عملکرد جمهوری اسلامی از ابتدای تاسیس تا آن زمان وارد و قول می دهند اگر انتخاب شوند، کاستی ها را بر طرف می کنند. و این به کشاندن مردم پای صندوق ها کمک می کند.

_        گروهی از کاندیداها در نطق های انتخاباتی قول پرداخت پول از درآمد نفت به مردم می دهند و این خود انگیزه برای بخشی از مردم جهت مشارکت در انتخابات می شود.

_        انتخابات در یکی از روزهای جمعه که مصادف با یک مراسم مذهبی باشد گذاشته می شود، تا فضای مراسم مربوطه به تعداد رای دهندگان اضافه کند.

_        انتخابات همیشه در روز جمعه که تعطیل است تعیین می شود، تا افرادی که به نماز جمعه می آیند بتوانند در رای گیری شرکت کنند.

_        در راستای جلب نظر مردم به انتخابات و رای دادن، از افراد مرجع در کلیه زمینه ها از مذهبی، هنری، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی بهره می برد.

_        در مواردی حاکمیت علنا مجبور به دستکاری آرا می شود از جمله انتخابات مجلس ششم که هاشمی رفسنجانی سی و یکم شد، شورای نگهبان 750 هزار رای را باطل کرد تا رجائی که بعنوان نماینده سی ام انتخاب شده بود حذف و هاشمی جانشین او گردد.

همچنین در انتخابات مجلس خبر گان، چون جنتی رای نیاورد با جابجائی آرا او را بعنوان نفر آخری که انتخاب شده معرفی کردند.

چالش حاکمیت در انتخابات مجلس برای شهرهای بزرگ است، چرا که در شهرهای کوچک معمولا

حداقل دو گروه که با هم رقیب باشند وجود دارد. لذا برای تشویق مردم به حضور در انتخابات، از

هر گروه صلاحیت یک کاندیدا تائید می شود تا انتخابات به مبارزه دو گروه با یکدیگر تبدیل شود،

و طرفداران هر گروه با افزایش آرای خود سعی می کنند تا کاندیدای آن گروه انتخاب شود.

در انتخابات ریاست جمهوری سال 88، حاکمیت تصمیم گرفت، مشکل خود با انتخابات را برای یکبار

 و همیشه حل کند.

طبق برنامه ای که تهیه شده بود، قرار بود صلاحیت تعدادی از کاندیداها بمنظور جلب آرای بیشتر،

تسویه حساب، و رساندن پیام بعلاوه کاندیدای مورد نظر تائید شود. پس از اتمام زمان انتخابات،

اتاق تجمیع آرای وزارت کشور، توسط تیم مشخص شده اشغال و کارکنان وزارت کشور را مرخص

 کنند، کلیه صورتجلسه های صندوق های آرا که از شهرستان ها و تهران می رسید را بایگانی

و آرا با اهداف زیر به مرور تا صبح اعلام و در سحرگاه تهران، نتیجه کل آرا کشور رسما توسط معاون

وزارت کشور به رسانه ها اعلام شود.

  1. آرای نفر اول انتخابات یعنی احمدی نژاد بیشتر از کلیه انتخابات پیشین ریاست جمهوری اعلام شود، تا ایشان بتواند از موضع بالا با طرف های خارجی وارد مذاکره شود. لذا آرای احمدی نژاد 25 میلیون تعیین شد.
  2. آرای نفر دوم بنام موسوی باید به میزانی باشد که همراه با احترام و تشکر باشد. لذا 13 میلیون رای تعیین شد.
  3. آرای نفر سوم برای رضائی و به میزان 3 میلیون تعیین شده بود تا به او پیام برسانند، که کلاه ریاست جمهوری برای سر او گشاد است و دو باره کاندیدا نشود.
  4. آرای نفر چهارم کروبی به میزان 350 هزار تعیین شد تا از تعداد آرای باطله کمتر باشد، و با این میزان آرای اعلام شده ایشان را در پاسخ حرفی که در انتخابات پیشین در خصوص مجتبی گفته بود، تنبیه و تحقیر کنند.

برنامه انتخابات وفق برنامه تا اعلام نتیجه نهائی پیش رفت و در آنجا بود که مردم معترض به نتایج اعلام شده با عدم پذیرش نتایج توسط موسوی و کروبی به خیابان آمدند، که منجر به کشتن، جراحت و دستگیری تعداد زیادی از معترضین شد، و نهایتا، موسوی و کروبی به حصر خانگی رفتند که تا الان ادامه دارد.

انتخابات اسفند 98 می تواند برای جمهوری اسلامی چالش برانگیز شود، لذا سه سناریو می توان برای آن متصور بود، که بنظر می رسد شانس سناریوی سوم  برای اجرائی شدن از دو سناریوی دیگر بیشتر است.

سناریوی اول:

شورای نگهبان صلاحیت تعداد زیادی از گروه های مثلا اصلاح طلب و سازندگی را رد می کند. صدای رئیس جمهور وقت بلند می شود، با این راهی که شورای نگهبان می رود، چیزی از جمهوری نظام باقی نمی ماند، کم کم اگر کسی بخواهد از انتخابات با سلیقه های مختلف دفاع کند، باید منتظر شکایت و زندان باشد، اگر انتخابات بخواهد بر این سیاق انجام شود، همان بهتر که مثل دوران آن پدر و پسر ، انتصابات باشد،

یک نکته مهم است و آن اینکه به مردم دروغ نگوییم. این دروغ آشکار خواهد شد، امروز نباشد، فردا آشکار خواهد شد. در امانت مردم خیانت نکنیم که اگر امروز آشکار نشود، فردا آشکار خواهد شد. ما باید با راست گویی با مردم سخن بگوییم.

نکته دوم اینکه انتخابات بدون رقابت امکان‌ پذیر نیست. انتخابات یعنی بین چند چیز یک چیز را بر گزینید. اگر ما یک چیز جلوی مردم بگذاریم و بگوییم باید این را انتخاب کنید، این دیگر انتخاب نیست. اصلا انتخابات آزاد که ما می ‌گوییم مگر اینکه این قید توضیحی باشد والا انتخابات غیر آزاد معنی ندارد و انتخاب نیست. اگر انتخابات به معنای واقعی کلمه بود یعنی در آن رقابت است،‌رقابت سالم. همه ما باید شرایط این رقابت را فراهم کنیم.

معیار صلاحیت و عدم صلاحیت در چارچوب قانون بر مبنای گزارش مراجع قانونی است نه چیز دیگر. شایعات؛ به هیچ وجه در انتخابات به شایعات و اتهامات نمی‌توانیم توجه کنیم. اتهامات باید در یک دادگاه صالح برود و بحث شود و خود متهم و وکیل دفاع کند رای داده شود ما که قاضی نیستیم. نمی ‌دانم صلاحیت سنج هم همراه‌ مان نیست.

انتخابات به یک معنا مبنای مشروعیت، نه تنها سیاسی، حتی مشروعیت دینی. مشروعیت دینی هم یک بخش ‌اش با رای و نظر مردم است. خیلی مهم است رأی مردم. قبل از اینکه غرب بگوید رای و صندوق رای، قرآن به ما امر به شورا کرده است. مبنای ما نظر مردم است. بنابراین کاری کنیم که در این انتخابات عدالت اجرا شود، هیچ جا هم سوءظن بوجود نیاید. صندوق اگر می ‌گذارید یک صندوق پلاستیکی شفاف باشد که همه رأی را ببینند. معنا ندارد مقوا و چسب دور آن بزنیم. یک صندوقی باشد که همه ببینند. من رای خود را ببینم که داخل صندوق می‌افتد.

رئیس مجلس جمهوری اسلامی در نطق پیش از دستور خود از اعضای شورای نگهبان که وظیفه بررسی صلاحیت نمایندگان مجلس را برعهده دارند، خواسته تا در بررسی خود به گونه‌ ای عمل نکنند که “حقوق افراد نادیده گرفته شود”.

وی همچنین از استناد به “گزارش‌ های” به غیر از مراجع چهارگانه در رد صلاحیت‌ ها انتقاد کرد و گفت: “براساس قانون، نظرات مرجع چهارگانه می‌ تواند ملاک باشد و گزارش‌ های غیر از این مسیر می‌ تواند از جانب افراد و با اغراض خاصی ارائه شود و تشخیص صحت آن نیازمند زمان است که در این مقطع کوتاه عملی نیست، ولی می ‌تواند فضای قضاوت را مشوش کند”.

لاریجانی گفت: “تردیدی نیست که اگر محکمه‌ ای در مورد فساد در پرونده کسی چه مالی و چه غیر از آن نظر داده باشد، همگان تابع آن خواهند بود، اما اگر صرف گزارش از مرجعی باشد باید اتقان آن را بررسی کرد تا گزارش اولیه و خامی نباشد و با آبروی افراد بازی نشود”.

رئیس مجلس ایران همچنین نسبت به رد صلاحیت نمایندگان بعلت “عدم التزام عملی به نظام” نیز انتقاد کرده و گفت: “بنده که با برخی آقایان چهار سال، با برخی هشت سال و با بعضی ۱۲ سال همکاری روزانه داشتم عدم التزام عملی به نظام را در اکثر قریب به اتفاق نمایندگان تایید نمی‌کنم.”

دو رئیس قوای مجریه و مقننه، بسراغ رئیس قوه قضائیه رفته و هر سه به اتفاق خدمت  رهبر انقلاب می رسند، و تائید صلاحیت بخشی از کسانی را که شورای نگهبان صلاحیت آنها را نتوانسته احراز کند را درخواست می کنند. و رهبر انقلاب با پادرمیانی روسای سه قوه از اختیارات حکم حکومتی خود استفاده کرده و به تعدادی از رد صلاحیت شدگان بی خطر اجازه می دهد تا در انتخابات مجلس شرکت کنند.

روسای سه قوه، پیروزی بزرگ در بر کرسی نشاندن حق را در بوق و کرنا گذاشته و شعار می دهند که ای قوم مسلمان بشتابید تا کسانی که با ارفاق تائید صلاحیت شده اند بتوانند، بر عناصر اصول گرا پیروز و وارد مجلس شوند. تاخیر در حضور پای صندوق های رای، موجب پشیمانی است.

سنا ریوی دوم:

این سناریو در انتخابات ریاست جمهوری 88 پیاده شد و با اعتراض دو نفر از کاندیدا ها به شر کشیده شد. و لذا از تجربه آن انتخابات دانستند، که سناریو را ابتدا در انتخابات مجلس آزمایش کنند و در صورت موفقیت آمیز بودن در انتخابات ریاست جمهوری به مورد اجرا بگذارند.

با اتمام زمان انتخابات، در شهرهای کوچک، در فرمانداری ها تجمیع آراء صندوق ها در یک صورتجلسه نوشته و برای اتاق تجمیع انتخابات در وازرت کشور ایمیل می شود. نتایج انتخاب نماینده ها در شهرهای کوچک سریعا اعلام می شود، و معمولا از درصد بالای رای دهنده هم برخوردار است.

در شهرهای بزرگ مثل تهران، مشهد، تبریز، شیراز، کرمانشاه، و غیره ، ابتدا صورتجلسه های دریافتی از مراکز رای گیری را بایگانی کرده و بعد با توجه به گزارش اداره سجل احوال، که تعداد افراد واجد شرایط رای دادن را گزارش کرده، حدود 70% تا 75%  تعداد افراد واجد شرایط را به نسبت برای کاندیداهائی که قرار است برای نمایندگی برگزیده شوند، تقسیم و فهرست نهائی نمایندگان به اطلاع عموم می رسد.

در سناریوی دوم هم جمهوریت نظام که برگزاری انتخابات است اجرا شده و هم آنچه که می خواهند از صندوق بیرون می آورند.

سناریوی سوم:

در سناریوی سوم ترکیبی از سناریوی اول و دوم پیاده می شود، لذا هم اصلاح طلبان راضی، و هم اصول گرایان راضی، و از همه مهمتر رهبر خیالش آسوده خواهد بود که مجلسی مطیع و گوش بفرمان یکدست را دارد.

اکنون با دانستن روش و سیستمی که در انتخابات های جمهوری اسلامی اجرا می شود، آیا می توان تصور کرد کشورهای بزرگ از مکانیسم انتخابات در جمهوری اسلامی بی خبر باشند؟ قطعا نه، واضح است ، هر کشور قدرتمند باید برای خود کانال های اطلاعاتی خاص خود را دارا بوده و ضمن اینکه این کشورها معمولا با هم تبادل اطلاعات دارند. اگر این فرض قریب به یقین را بپذیریم، چرا جمهوری اسلامی در صدد نشان دادن مقبولیت خود در انتخابات برای کشورهای دیگر است؟ آیا کشورهای بزرگ ما نورهای انتخاباتی جمهوری اسلامی را جدی می گیرند؟ اگر جدی نمی گیرند، چرا در رسانه های خود به تجلیل از مراسم سلیمانی و انتخابات شورانگیز می پردازند؟ پاسخ به پرسش های بالا برای تعیین استراتژی درست اپوزیسیون خارج از کشور حیاتی است.

جمهوری اسلامی بخوبی می داند کشورهای بزرگ به انتخابات آنها می خندند و آنرا به استهزا می گیرند، لذا داستان برپائی انتخابات پرشور مصرف داخلی دارد و می خواهد به مردم نشان دهد که اکثریت ایرانیان طرفدار جمهوری اسلامی هستند و خبرهائی که در رسانه های خارج از کشور گفته می شود، فاقد درستی و صحت هستند.

اما در ارتباط با رسانه های غربی که به روش غیر مستقیم از جمهوری اسلامی پشتیبانی می کنند، باید گفت پاسخ ساده است، جمهوری اسلامی از طریق دلال های خود به آنها پول های کلانی می پردازد.

رویکرد دولت های غربی به موضوع انتخابات در جمهوری اسلامی پیچیده تر از رسانه های غربی است. آنها در مذاکرات محرمانه با نمایندگان جمهوری اسلامی با صراحت کامل به آنها می گویند که انتخابات شما یک نمایش سیرک است، اما در مقابل رسانه ها و سخنرانی های عمومی سکوت می کنند، چرا؟ اگر دولت مردان کشورهای غربی علنا از مضحکه انتخابات جمهوری اسلامی صحبت کنند، نمی توانند از طرف های جمهور اسلامی امتیاز بگیرند، بعلاوه، ابراز چنین سخنانی در ملاعام برای جامعه مدنی کشورشان این سئوال را بوجود می آورد اگر انتخابات جمهوری اسلامی فریب ملت است، شما چرا با چنین حاکمیتی لاس می زنید. لذا عدم افشاء عمومی موضوع برای امتیاز گرفتن از جمهوری اسلامی منفعت دارد و از طرف دیگر بهانه بدست جامعه مدنی کشور خودشان نمی دهد تا برای دولت شاخ شوند.

شناخت رویکرد دولت های بزرگ در برخورد با اوضاع جمهوری اسلامی، باید برای اپوزیسیون چراغ راهنمایی باشد تا بجای گذاشتن تمام تخم مرغ های خود در سبد دولت ها، بسراغ سازمان های مدنی، اندیشکده ها ، موسسات مردم نهاد، و مراکز خیریه رفته و آنها را توجیه کنند تا به دولت های خود فشار بیاورند از بازی های سیاسی با جمهوری اسلامی دست برداشته، و در عرصه عمومی وضعیت جمهوری اسلامی را برای همه آشکار ، و حکومت را زیر فشارهای بین المللی قرار دهند.