گفتگو با یک دوست

 

محمدرضا روحانی

گفت :این رفیقت خیلی راست می زندو توخیلی چپ.
گفتم:جز مورد اقای رضا پهلوی من در ماهیت ،با کلیات نظر او موافقم.هر چند،سن وسال،تجربه وشناخت دستگاه جهنمی اطلاعاتی،امنیتی اسلام عزیز  ووووو ما با یکدیگر فرق زیادی دارد. 
گفت:گمان نمی کردم تو آنقدرمانند اوباشی.توهم  راست شدی.
گفتم:تو‌که او را بیش از من می شناسی چرا اورا نقد نمی کنی؟ 
گفت:نویسنده نیستم.
گفتم: تلفن کن.
گفت:وقت ندارم.
گفتم:به رسمیت شناختن وبا احترام سخن گفتن ازراست ،میانه رو والبته چپ از لوازم دموکراسی است.
اگر این ترکیب نباشد به حزب واحد رستاخیز،حزب آهنین کمونیست وحزب فقط حزب الله می رسیم.
 
تلفن قطع شد.
زنگ زدم
گفت:بفرمایید.
گفتم:چپ،راست ومیانه رو بودن عیب نیست.ناراستی ننگ است.
تلفن قطع شد.
دریغا موسم وصل است ونه فصل.
  ایرج عزیز نزدیک یک سال است که قلم با من ومن با او سر یاری  نداریم.حال اگر در این گزارش دردمندانه پیامی یافتی آن را به هر گونه که مطلوب می پنداری،با نام یا بی نام منتشر کن.ممنونم رضا