12 ننگین فروردین گجسته باد

 

محبوبه مهر اردشیر ( حسینپور ) :

دریغا از بهارانی که خالیست
همه رنجوری و افسرده حالیست 
وطن وامانده در سختیّ و سرما 
شغالان نوحه میخوانند برما 
به فروردین که آغاز بهار است 
یکی روزش نشان ننگ و عار است 
همان روزی که نا بودیّ ما بود 
فرومایه از آن برده بسی  سود 
رَ سَن برگردن آزاد افتاد
به یکدم ملک و ملت رفت برباد
عبای ژنده و دستار چرکین
فروپوشید از ایران رسم و آیین 
همه خوبان ما آواره گشتند 
بکام مفتی پتیاره گشتند 
ز مردم دیو جهل اندیشه را برد 
تو گویی که خرد در جانشان مرد
بسوی مسلخ خود دسته دسته 
روان گشتند با چشمان بسته 
که مهر ذلت  خود را بکوبند
نشان عقل و حکمت را بروبند 
کجا این مایه  غفلت را روا بود 
که دست خصم در دست شما بود …
بیا این روز ننگین انیران 
بغیرت  محو گردانیم از ایران