نعل کرونا به ضرب سکه ی اسلام

 

موسا حاتمیان :

آقا علی ابن ابیطالب چهارده قرن پیش این قصه را پیشگویی فرمودند: زمانی می آید که قرون می گذرد، و بعد از گذشتن قرونون و قرونون و قرونون، یاستخذ دنیا بالکرون، من فعل بشرا والون، دنیا مبتلا می شود به چیزی بنام کرون!، که در اینجا به حسب نصب مسجع تبدیل به کرون شده است، و همین کرونا است!, این کرون چه می کنه؟، فیمیت کبارهم، افراد سالخورده را از دنیا می بره، و یستیقظ…و همچنین دیگران مریض می شوند و حتی ثروتمندان بعضاً مبتلا می شوند، از راه ریه هم اصابت می کند، و علم پزشکی به زحمت می افتد، پس کسانی که می پرسند امامان چرا معجزه نمی کنند؟، این معجزه حضرت علی است!، مبدوهم من خفاشز الصین!، و تستقبلوهم الروم بالعنین، آغاز این کرونا از خفاش چین است، و این بلا تا روم و اروپا هم می رود… انسانها از مجاور خودشان در امان نیستند…و لایستطیع علم الکفایه، و این کرونا علم طب را از پا در می آورد…و یخشوهم اخیار و اموات فی الااعماق …
 
خدای ناکرده گمان نشود، که این سخنان یکی از ساکنان بخش زنجیری ها یا لختی های امین آباد تهرانست، نه ابدا، بلکه این پژواک فریاد محمد و علی از حرا تا احد است، که همین امروز همچو باد معده ای یکصدهزار و چهارصد ساله، از شیخک آیت اللهی بدر آمد
 
البته این شیادی ها، محدود به این آیت الله دست دوم نبوده و نیست، که وقتی دیده اند درب تمام مکانهایی مقدس منتسب به محمد و علی و امامانشان توسط کرونا گل گرفته شده، و ..‌.به دست و پا افتاده اند، تا علم را شکست خورده در این مسابقه جا بزنند و اسلامشان را چه بسا در ببرند، بلکه اگر با تاریخ اسلام، و بخصوص شکل گیری شخصیت محمد و علی و… آشنایی و توجه داشته باشید(که می توانید به برنامه‌های فوق‌العاده ارزشمند عبور از خط قرمز های اسلام توسط آقایان مانی، اسماعیل وفا یغمائی و ایمان سلیمانی امیری در رادیو تلویزیون مانی مراجعه کنید)، به وضوح می بینید که هر جا محمد کم می آورده، دقیقاً مثل همین آخوند پاچه ورمالیده دست در جیب عزرائیل کنار دستش می کرده، و آیه مورد نیاز آن لحظه را بیرون می کشیده است، مانند پنج آیه اول سوره تحریم، که تمام موضوع آن ظاهر شدن جبرییل و نزول وحی، مربوط به سرکار گذاشتن محمد توسط عایشه و حفصه بوده است، و عبيد بن عمير مي گويد: از عائشه شنيدم كه گفت: رسول خدا (ص) پيش زينب بنت حجش مي ماند و (شربت) عسل مي نوشيد، من و حفصه بايكديگر قرار گذاشتيم كه رسول خدا پيش هر كدام از ما كه آمد به او بگوئيم : از تو بوي مغافير به مشام ما مي رسد، آيا مغافير خورده اي؟ رسول خدا پيش يكي از آن ها آمد و او همين را گفت. رسول خدا فرمود: نه بلكه در خانه زينب بنت جحش عسل خورده ام؛ ولي ديگر تكرار نمي كنم؛ پس اين ايه نازل شد « يا ايها النبي …».
 البته همین زینب دختر عمه ی محمد مورد اشاره در این آیات و این موضوع، همان همسر زیبای زید(پسر خوانده محمد) است، و چون زیبا روی بوده و چشم سیری ناپذیر حضرتش را گرفته بود، در مورد مشابهی باز هم مثل همین آخوندک دست در جیب عزرائیل کرد، و آیات لازمه را بیرون آورد ( آیات سوره احزاب از ۳۷ تا ۴۰) که سالها پیش از این گل گرفته شدن درب امامزاده ها، وقتی خر انقلاب نوین نوع اسلام انقلابی اش نیز در گل گیر کرده بود، همین آیات دروغین پیامبر شیادش را بلغور می کرد، و از این وجه تشابه با پیامبرش(در قاپ زدن زن نزدیکان) آنچنان به وجد آمده بود، که تمامی ساکنان امین آباد در مقابل خودشیفتگی این یکی پیامبر کوتوله، لنگ انداختند…، با این تفاوت که زینب(همچون عایشه و حفصه و…) شاید بخاطر غرور زنانه ای که داشته اند، حاضر به ایفای رل پری بلنده، و دو خوابگی حتی با پیامبر خاتمش هم نشدند!، و تو گویی که تاریخ تکامل اسلام، مثل شخصیت هایش، هر چه متکاملتر و نوین تر، گه تر از صدر و نخست خویش…!
البته قصد من پرداختن به این شیخک دو ریالی راوی حدیث نوین، یا چوب زدن به مردگان اسلام دمکراتیک نوین نیست، زیرا آنها که اشارتی شدند، پیش از آنکه بمیرند، مرده اند!، اما اسلام سیاسی زنده است، و در شرایط خطیری که هر صدای سرفه های خشک و آژیر آمبولانسی، موسیقی هولناک مرگی در گوش های پر از وحشت مردمان است، نبایستی به این ویروس های بسیار مرگبارتر از کرونا، که موجودیت ایران و ایرانی را در معرض خطر نابودی قرار داده اند، فرصت بازی بیشتری بیابند…، و به همین منظور نگاهی به پیشینه رشد و گسترش این ویروس خطرناک بیاندازیم:
در تاریخ معاصر میهنمان نیز این تلاش مذبوحانه برای نجات بیضه اسلام از اضمحلال تاریخی، از منظری دیگر نیز در جریان بوده است. واضح است که منظور از نگاهی گذرا در اینجا، مطلقا به معنای زیر سوال بردن یا نادیده گرفتن وجوه مثبت یا ویژگیهای خوب شخصیت های مورد اشاره نیست، بلکه نقش تاریخی آنها در رسیدن به حکومت اسلامی خمینی و شرکاء ایشانست!.
طالقانی، بازرگان و شریعتی سه شخصیت برجسته تاریخ معاصر ایران در این زمینه بودند، که نقش بسزایی در حفظ، ادامه حیات و رشد جریان اسلام سیاسی در ایران داشتند، و مجاهدین نیز منشعبین نهضت ملی بازرگان بودند، که بازرگان و پدر طالقانی را رهبر معنوی خود خطاب می کردند، و سوای لنگ و لگد پراندن های بعدی‌شان به آنها، تثلیثی از این سه(پدر، پسر، روح القدس) بودند، و به همین دلیل طالقانی هم پناه دهنده مجتبی میرلوحی (نواب صفوی) بود، هم مجاهدین خلق، همچنانکه محمدآقا و رضایی ها، هم شیفته نواب بودند، و هم بازرگان و طالقانی …و آش شله قلمکاری از همان تثلیثی که با جایگزینی مارکس بجای شریعتی، نهایتاً به از هم پاشیدگی آنها در سال پنجاه و سه انجامید، و سرانجام رقت انگیز کنونی آنها نیز دقیقاً ریشه در آن تثلیث ناهمگون و ضد ملی دارد…(که موضوع این مقاله نیست).
بازرگان نیز با بهره‌گیری از ظرفیت های علمی خویش در این راستا تلاش بسیاری کرد، از پراگماتیسم تا ترمودینامیک (۱۳۲۸-۱۳۳۴)، از علی و اسلام، و ذره بی انتها (۱۳۳۹-۱۳۴۴) تا توحید، طبیعت، تکامل(۱۳۵۶) نهایتاً تمام تلاشهای سالیان خویش را به تکامل حکومت اسلامی خمینی پیوند داد، و کسی که هم خودش و هم بنیانگذاران، او را پدر معنوی مجاهدین می دانستند، توسط همان خمینی خلیفه اسلام و علی دوران، مطرود و دق مرگ شد.
شریعتی نیز که تمامی هوش و ظرفیت خویش را در خدمت همین «علی حقیقی بر گونه اساطیر» قرار داد، و با نگاه تحقیرآمیز اسلام به زن «فاطمه فاطمه است» را به ثبت داد، تا حسین را وارث آدم کند، و با ملغمه ای از کوبیدن «ناسیونالیسم و مارکسیسم»، «اگر پاپ و مارکس نبودند»، «اگزیستانسیالیسم»، «اومانیسم» و…
تلاش کرد که «مکتب سجاد، زیباترین روح پرستنده» را مثل ویروسی ماندگار در حلقوم نسل تشنه ریخته و در اذهان بکارد، تا حالا خامنه‌ای جنایتکار دعاهای او را دوای درد ویروس کرونا تبلیغ و فتوا دهد…
بله، از شخصیت های برجسته مورد اشاره، تا افراد دیگری که از بدنه ی ولایت جنایت حاکم ریزش کرده و بنام نواندیشان دینی معروف شده اند، همه و همه و همه، دقیقاً همین مزخرفات شیخک بالا را نشخوار کرده اند و می کنند، و تنها بدلیل شرایط زمانی مجبور به رعایت محدودیت هایی در بیان بلند آنچه می اندیشند بوده اند، کما اینکه به اشاراتی نوشتم، اگر لازم بود، در کنار نواب می ایستادند، و قاتلین کسروی ها و فاطمی ها را نیز پناه و پشتیبان بودند، همچنانکه در کنار خمینی ایستادند، و برای قاتلین هویداها هورا کشیدند(نشریه مجاهد شماره ۳)، و همچنانکه برای متجاوزان وحشی به زنان ایزدی و به بردگی بردن آنها و قتل عام های وحشیانه همان لشکر علی و محمد در عراق (عشایر انقلابی) هورا کشیدند!، و اگر مثل خمینی و رفسنجانی و خامنه‌ای، فعلاً مخالفین ولایت و خلافت خویش را مانند بختیار ها و فرخزاد ها و…در خارجه کارد آجین نکرده اند، نه اینکه خدای نکرده افکارشان دمکرات شده است، نه ابدا، افکارشان هم مثل اسلام نوین شان پلید است، و رهبری آنها بارها و آشکارا،  دستور و فتوای ترور مخالفین را در اروپا و آمریکا صادر کرده است، و تنها بخاطر اینکه زورش نمی رسد، و خودش با تمام مزدبگیران بی اعتقادش از بی تنبانی در خانه نشسته اند، تاکنون دست به ترور نزده اند، اما این ویروس خطرناک همواره این پتانسیل بالقوه ترور و قتل عام فردی و جمعی را از صدر پیدایشش تاکنون داشته و دارد، و به همین دلیل تنها راه نجات مردم ایران، نابودی کامل ویروس خطرناک حکومت اسلامی جنایتکاران حاکم، و تمامیت این اندیشه اشغالگران ضد ایران و ایرانیست.
 
شنبه ۲۳ فروردین / April 11,2020
 سوئد