آرزوها و پیمان‌های سالِ نو خورشیدی

 

احد قربانی دهناری :

به جمشید بر گوهر افشاندند                مر آن روز را روزِ نو خواندند

سرِ سال نو هرمز فرودین                    بر آسوده از رنج روی زمین

بزرگان به شادی بیاراستند               می و جام و رامشگران خواستند

چنین جشن فرخ از آن روزگار         به ما ماند از آن خسروان یادگار

فردوسی

بیائید در آغاز سال نو خورشیدی، همنوا با دگرگونی و رستاخیز طبیعت، همگی، همراه و همگام آرزو کنیم و پیمان ببندیم.

 

 

آرزو کنیم:

سال نو سال پایانِ جنگ‌، ویرانسازی، کینه‌‌ورزی و ترور باشد و سال زایش آشتی، رواداری، دوستی، صلح و سازندگی برای تمامی ساکنان جهان.

سال نو سال آزادی زندانیان سیاسی، صنفی، مدنی و محیط زیست در ایران باشد که جای این فداکاران در کانون گرم خانواده و جامعه است نه زندان‌ها.

سال نو سال پایان دادن به مجازات اعدام در ایران باشد که شوربختانه میهن ما در صدر فهرست کشورهایی است که این حکم را صادر و اجرا می‌کنند.

سال نو سال نابودی کرونا در ایران و جهان و سال تندرستی، شادی، آزادی، دید و بازدید و سفرهای گسترده باشد.

سال نو سال نه به دروغ، ریا و سیاهی در ایران و جهان و سال آری به راستی، شفافیت و راستگوئی و سپیدی باشد.

سال نو سال رهائی ما از زندان غم و اندوه و ترس و واهمه باشد و سال شادی، دلجوئی، امنیت، آرامش و آسایش باشد.

سال نو سال پایان نفرت، خشونت تفرقه باشد و سال بالندگی عشق و دوستی، رواداری و سازگاری.

سال نو سال پایان رشک، حسادت، تنگ‌نظری، کوته‌فکری، تهمت و افترا باشد و سال شور زندگی، همدوشی، همگامی، همراهی، سازش، ملایمت و دوستی.

سال نو سال پایان غرور و خودستائی و تکروی باشد و سال پذیرش، چشم‌پوشی و آسانگیری و همراهی و همکاری.

سال نو سال پایان دلمردگی، نامرادی، نومیدی، دلسردی، افسردگی و یاس باشد و سال شور زندگی، امیدواری، بهره‌وری و کامیابی.

سال نو سال پایان حلِ اختلاف با زور و اسلحه باشد و سال گفتگو، یکدلی و چشم‌پوشی.

سال نو سال پایان ساختن تفنگ و بمب و تانک باشد و سال ساختن مداد و دفترو کامپیوتر و دوچرخه و تراکتور باشد.

سال نو سال پایان ضجه‌ها و گریه‌ها و غرق شدن کودکان در راه مهاجرت و فرار از جنگ، پایان مرگ کولبران و سوخت‌بران باشد و سال آواز، رقص، شادی و آموختن کودکان باشد.

سال نو سال پایان گرسنگی، فقر و بیماری باشد و سال وفور و سلامتی، که مادر زمین اگر مهربان باشیم برای همه‌ی ما غذا و جا و آرامش دارد.

پیمان ببندیم:

جنگ‌ستیز و صلح طلب باشیم و با تمام توان برای صلح مبارزه کنیم که که هیچ جنگی مشروعیت ندارد و مقدس نیست و همه‌ی مناقشات راه حلی سیاسی دارد.

برای نجات مادر زمین و برای پاک و پاکیزه نگهداشتن هوا و آب و خاک با تمام توان بکوشیم. زمین فقط برای ما نیست و ذخائر آن هم نامحدود نیست، با اسراف و زیادروی و آلودن آنرا نابود نکنیم و سهم فرزندانمان را با امانتداری نگهداریم. هوا سرچشمه زندگی ماست، آن را نآلائیم، اگر می‌شود پیاده و اگر نه با دوچرخه یا اتوبوس نقل مکان کنیم.

روادار و چشم‌پوش باشیم و با بلندهمتی، گشاده دستی و سعه‌صدر برخورد کنیم.

بی تفاوت نباشیم و بر هر نقض کرامت انسانی عکس العمل نشان دهیم.

تن خویش و عزیزانمان را با ورزش و کار، نیرومند کنیم و جان خویش و عزیزانمان را با دانش‌پژوهی و دادگرانه و عشق به دیگران ببالانیم.

جانمان از دروغ و ریا و تنمان را از بیماری حافظت کنیم، راستگو و بی‌ریا باشیم.

دودِ پاشیدنِ بذرِ خشونت، کینه، تنفر و دشمنی بیش از هرکس، به چشم خودمان و عزیزانمان می رود، بیائید مهربان، دلسوز، نوازشگر، خشونت‌پرهیز، دلجو، بردبار، سازگار، شکیبا، آزرمجو، خوشخو، دوست و روادار باشیم که غم و رنج با اشتراک‌گذاشتن کمتر و شادی و نشاط با اشتراک‌گذاشتن افزون‌تر می‌شود.

۲۹ اسفند ۱۴۰۰