آلترناتيوی از نوابغ ايران

مژگان پورمحسن :

هموطنان عزيزم،

در اين مرحلهٔ بسيار حسّاس از تاريخ وطنمان که با خيزش بينظير نوجوانان و جوانانمان در ايران رقم خورد و دخترانمان بواقع

گُل کاشتند و پايان هزار و چهارصد سال بردگی ملتمان در برابر اعراب مسلمان بيابان گرد و نزديک به پانصد سال ذلّت دربرابر آخوندهای وارداتی از لبنان و سپس ظاهرأ « ايرانيزه » شده را رقم زدند. اين خيزش بی رقيب که همهٔ ما ايرانيان و ايرانيان تباران و حتی کودکان و نوجوانان نسل سّوم مهاجرين را در تمام جهان تکان داد و به حرکت دراورد به يمن صداقت، راستگويی، شجاعت و ارادهٔ نسل هشتادی و نودی مردم دنيا را نيز از خواب و بيهوشی بيدار کرد و ميرفت تا پروندهٔ دروغ و تزوير و خرافات را تمامأ به آتش کشد و نقشی نو برخاک ايران خلق کند. اين نقش نوين فقط برمذاق آخوندها نبود که خوش نيامد بلکه قدرتهای مالی و سياسی جهان نيز با شامّهٔ تيزشان دريافتند که نتيجهٔ انقلاب مهسا « گاو شيردهٔ خاورميانه = ايران » را از چنگشان در می آورد و البته اصلأ چنين باختی را برنميتافتند. پس بايد اين حرکت انقلابی را به انحراف ميکشيدند. اتاقهای فکروابسته به اين قدرتها  استراتژی لازم را بلا درنگ وارد کردند و در اينراه خودمان هم آگاهانه يا نا آگاهانه کمکشان کرديم و فرياد زديم که « انقلاب که بی رهبر نميشود ». رژيم آخوندی و اربابان قدرت به لقمهٔ آماده دست يافتند و گفتند رهبر نداريد؟ خودمان برايتان رهبری ميسازيم و انقلاب ملت يک پارچه تان را برايتان رهبری ميکنيم و بيک باره توييتی درسال نو ميلادی توسط چند فرد بيربط بيکديگر زده شد و کليد ساخت رهبری زده شد. متعاقبأ دراتاقی دردانشگاه جورج تان اعلام « ائتلاف» شد! معلوم شد قرارشده انقلاب مهسا را يک هنرپيشه بهمراه يک مانکن و يک فوتباليست درکنار يک تجزيه طلب کُرد و يک دادخواه قبلأ اصلاح طلب و يک باصطلاح ژورناليست قبلأ اصلاح طلب و يک وکيل نوبل گرفتهٔ اصلاح طلب بهمراهی  پسر شاه فقيد رهبری کنند!

ما ايرانيها به چنين جمعی در مؤدبانه ترين شکل ميگوييم، پيدا کن پرتقال فروش را.

من فوق ليسانس روابط بين الملل را از يک دانشگاه کانادايی گرفته ام و اتفاقأ بدليل علاقهٔ شخصی ام تشکلهايی را بصورت آلترناتيو يا دولت درسايه مطالعه و بررسی کرده ام اما هيچ گاه جمعی به اين افتضاحی و بی سرو تهی نديده بودم. معلوم شد آن

« وکالت» درخواستی مطرح شده در تلويزيون « من و تو» هدفی داشته و ناياکی ها بايد درقدم بعدی درجرج تان «ائتلاف» برپا ميکردند. خوب، امروز گند « رهبری صادراتی » هم درآمد و توهم داشتن آلترناتيو انقلاب مهسا هم ريخته شد.

اما من امروز برای گُردآفرينان و رستم سانان وطنم در ايران عزيز خبری خوش دارم. بسياری از شما با نام، صدا و چهرهٔ پروفسور حسام نوذری، دندانپزشک، زيست شناس، پژوهشگر و استاد دانشگاه درکاليفرنيا از طريق ويدئوهای ايشان آشنايی داريد و بسياری هم از ايران با ايشان مستقيمأ در ارتباط هستيد. من کنفرانسهای علمی ايشان را سالهاست که پيگيری ميکنم و هربار از دانش وسيع ايشان ذوق زده ميشوم و ياد ميگيرم و پی ميبرم که چقدر نميدانم. من بدليل تحصيل در چند رشته و در چند دانشگاه و در چند کشور استادان بسياری داشته ام ولی هيچکدام نابغه نبودند ولی اين بار استادم از راه دور مهمترين سؤالم را که هيچکس پاسخی برای آن نداشت جواب داد: « چگونه فکر کردن را بمن بياموز نه چه فکر کردن را. من خودم تصميم ميگيرم چه فکر کنم»

عزيزان، من برای تبليغ کردن برای پروفسور نوذری نيست که ايشان را با افتخارو سربلندی بشما معرفی ميکنم بلکه به عزيزان، نوجوانان و جوانان و حتی نوباوگان دوـ سه ساله ای فکرميکنم که در ويدئوها ديدم مرگ بر ديکتاتور ميگويند. به ايرانمان فکر ميکنم که آخوندها همهٔ داراييهای روی زمين و زيرزمينش را يا غارت کردند يا نابود و اينکه بعنوان يک معلم ميدانم که بزرگترين سرمايهٔ هر کشوری مردم آن کشورند که خمينی جلاد و خامنه ای خونخوارچهل و چهار سال آزگار است که ميکشند، بردار ميکشند، برجرثقيل می آويزند، تيرباران ميکنند، شکنجه و تجاوز ميکنند و تا تماميت نظامشان را به آتش قهر مردم نکشيم و سرنگونشان نسازيم، يکروز خوش نخواهيم داشت.

در کنار جناب پروفسور نوذری از مقام علمی ديگری نام ميبرم، از نوابغ ايرانی استاد در آمريکا، جناب دکتر علی طالبی نژاد

که برای پيروزی مبارزهٔ مردم ايران در برابر رژيم سفّاک آخوندی طرح بسيار جالبی بنام هرم آزادی با حسابهای دقيق علمی رياضی و نمودارهای مربوطه تهيه ديده اند که من همهٔ شما عزيزان را دعوت ميکنم که اين طرح را پيگيری کنيم و با کمترين بها رژيم ضد ايران و ايرانی آخوندها را يکبار برای هميشه نابود کنيم.

اين نوابغ آلترناتيو واقعی دربرابر آلترناتيوهای ساختگی و دروغين هستند. خمينی و بنی صدر و قطب زاده و يزدی آلترناتيو حمقا و جهّال در برابر شاه فقيد بود. مسعود و مريم رجوی و شورای ملی شان آلترناتيو ديکتاتورهای ديوانهٔ وابسته در برابر رژيم آخونديست. آقای رضا پهلوی و ائتلافش آلترناتيو ساختگی وّرو گيجهای وابسته است. همگی اينها را از ذهن و فکرتان دور بريزيد تا فرق همهٔ زائده ها را با نبوغ، صداقت، راستگويی، افتادگی، صميميت و عشق به ميهن و مردم را روشن و مشخص دريابيد.

اول ماه مه ۲۰۲۳