
اَلن فراشون ( روزنامه لوموند)
ترجمه ی علی شبان :
یادداشت مترجم :
کشور هایی مانند اسرائیل، پاکستان، بدون اینکه در میان دولت های امضاء کننده ی پیمان منع ِ گسترش سلاح های هسته ای باشند و بدون اینکه هیچگونه تحریمی متحمل شوند « بمب» را توسعه دادند.چرا؟ علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی دوست دارد بگوید « غده سرطانی اسرائیل باید از منطقه ریشهکن شود». این رژیم حداقل به اندازه اقداماتش، در قبال لفاظی هایش نیز باید پاسخگو باشد. اَلن فراشون
اَلن فراشون، روزنامهنگار کهنه کار و سرمقاله نویس سرشناس لوموند که مدتی در تهران و واشنگتن خبرنگار بود،معتقد است که حملات اسرائیل طی [دوازده روز] در ماه ژوئن، برنامه هسته ای ایران را تا حد زیادی به عقب رانده است.و این در حالی است که به بخشی از جایگاه کلیدی حاکمیت دینی ی ایران در منطقه و نیزبه هویت آن لطمه ی فراوان واردآورده است.احتمالا آنطور نیست که به گفته ی دونالد ترامپ، «حذف»، «نابود» و یا ریشهکن شده باشند. اما حداقل، به تأخیر افتاده و کاهش یافته است.
فراشون در لوموند ۲۶ ژوئن ۲۰۲۵، چنین ادامه میدهد : تهران سوگند خورده است که برنامه هسته ای او هیچ هدف نظامی ندارد.اما هیچکس ۴۰۰ کیلو اورانیوم را تا حد ۶۰ در صد غنی سازی نمی کند مگر اینکه روزی بتواند “بمب» را مونتاز کند. و همین ابهام در بیان ِ واقعیت و بویژه امتناع از برخی بازرسی های سازمان ملل، راهی جز تردید باقی نگذاشت. و افزون بر این، ایران توسط چین و روسیه، که بویژه نگران گسترش ِ سلاح های هسته ای نیستند حمایت می شود. و گذشته از این، ایران در سال ۲۰۲۴، به اقتصاد نوظهور کشور های عضو بریکس ( برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، مصر، امارات متحده ی عربی، اندونزی و اتیوپی) پیوست.
در حالی که بنظر میرسید رژیم ایران گاهی عمل گرا بوده است، در طول این سالها، به دست ایدئولوژیک ترین جناح ها افتاده است : داشتن وسواس به امنیت، ناتوانی در به کنار گذاشتن ِ گفتمان [ و ایجاد] شبه نظامیان در منطقه، و تکامل بخشیدن آن به یک استبداد داخلی و یک ماشین ِ بی ثبات سازی ی منطقه ای که ترور و تروریسم را به کار می گیرد.
الن فراشون در ادامه مینویسد :در پس زمینه ی فساد و بیکفایتی ی اقتصادی، این انحراف اکنون جمهوری اسلامی را به یک «زامبی» تبدیل کرده است. به سخنان کریم سجاد پور، اندیشمند علوم سیاسی در نیویورک تایمز شماره ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵ توجه کنید : « رژیمی که از نظر ایدئولوژیکی مرده است ( یعنی دیگر مردم حرفش را نمی فهمند) اما هنوز سرکوبگر است،کمی شبیه اتحاد جماهیر شوروی در دوره پایانی خود». یک ترکیب زشت، یک رژیم ایستا که بیشتر نگران خود نمایی در نیرو های برون مرزی است تا رفاه یک جامعه مدنی پویا؛ رژیمی که مردم خود را سرکوب میکند اما نمیتواند از آنها محافظت کند.
کشور هایی مانند اسرائیل، پاکستان، بدون اینکه در میان دولت های امضاء کننده ی پیمان منع ِ گسترش سلاح های هسته ای باشند و بدون اینکه هیچگونه تحریمی متحمل شوند « بمب» را توسعه دادند.چرا؟ علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی دوست دارد بگوید « غده سرطانی اسرائیل باید از منطقه ریشهکن شود». این رژیم حداقل به اندازه اقداماتش، در قبال لفاظی هایش نیز باید پاسخگو باشد.ع.ش
***
و اینک مقاله الن فراشون با عنوان « مشغله ی ذهنی ِ جمهوری اسلامی به داشتن بمب اتمی، میتواند سرانجام کُشنده ای داشته باشد» را میخوانیم. این مقاله ۱۹/۰۶/۲۰۲۵ در روزنامه لوموند منتشر شده است *:
جنگی که اسرائیل در ایران براه انداخته، اوج سلسله وقایعی است که تقریباً چهل سال پیش، در دوران نوزادی حکومت دینی در ایران آغاز شد. چرا این سرسختی برای دستیابی به سلاح هسته ای در آینده و یا دستیابی به ظرفیت مونتاژ آن ؟
حکومت دینی حاکم بر تهران [ایران] از سال ۱۹۷۹ به مزایای «بمب» اعتقاد دارد. قرار است این بمب، رژیم را در برابر تجاوز خارجی حفظ کند و برتری استراتژیک ایران را در خاورمیانه تضمین نماید. در حالیکه حاصل آن میتواند کاملاً بر عکس باشد : تضعیف بی پایان حاکمیت دینی ؛ اگر نخواهیم بگوئیم فوراً کشنده برای جمهوری اسلامی.
جنگی که اسرائیل از شب پنجشنبه ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵در ایران براه انداخت، اوج سلسله وقایعی است که تقریباً چهل سال پیش آغاز شد؛ البته این جنگ دلایل فرعی بیشتری دارد. از تناقضات دونالد ترامپ گرفته تا فرصت طلبی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل. و همرمان، هشدارهای آژانس بینالمللی (IAEA )، بازوی ضعیف سازمان ملل برای اجرای منع گسترش سلاح های اتمی (NPT)، که در این میان نقش مهمی داشته است. همه و همه ی اینها زنگ خطر را به صدا درآوردند.
ایران، به عنوان یکی از امضاء کنندگان NPT [ یک استاندارد آمریکایی برای اتصالات هیدرولیک است]، برخی از تعهدات خود را نقض کرد. این رژیم، اورانیوم را در مقادیری (در حال حاضر ۴۰۰ کیلو گرم) با غلظتی ( ۶۰ در صد ) غنی سازی می کند. اما سر سختی جمهوری اسلامی برای رسیدن به « آستانه» ی هسته ای شدن – توانائی مونتاژ هسته ای – به دوران کودکی حکومت دینی بر می گردد. رژیم اسلامی که به سلسله پهلوی پایان داد، با صدای بلند اعلام کرد «نه غربی نه شرقی» و خواست ِ خود را برای صدور انقلاب به جهان عرب پنهان نکرد. آیت الله ها، «کافران» بغداد – عراق ِ صدام حسین – تحت حمایت اتحاد جماهیر شوروی و پادشاهان «بی خدا» ی فاسد ِ خلیج فارس که متحد آمریکا بودند را محکوم کردند.و در یک مورد منحصر به فرد در تاریخ سازمان ملل، خواستار ناپدید شدن یکی از اعضای آن یعنی اسرائیل شدند.
در آن زمان، جهان عرب، چون شوروی و غرب در ترس و وحشت به سر می بردند. و در آن هنگام بود که صدام رهبر عراق، با حمایت مسکو، واشنگتن و اروپایی ها، که بیش از هر زمان دیگری توجه شان را به او معطوف کرده بودند، ارتش خود را برای حمله به ایران در پاییز ۱۹۸۰ به حرکت در آورد.و بهانه او اختلاف مرزی ابدی با همسایه ی شرقی خود بود. عراقی ها روی سقوط سریع جمهوری اسلامی که در آن زمان پایه ای شکننده داشت، حساب میکردند. این جنگ تقریباً هشت سال طول کشید ( ۱۹۸۰-۱۹۸۸) و باعث صدها هزار کشته و ویرانی های بسیار شد.
تجاوز خارجی، اتحاد بیشتری را پشت سر رژیم نوپا ایجاد کرد، آنرا تقویت نمود و زمینه را برای اراده ی پارانویای رژیم ایران بیش از پیش فراهم کرد. صدام حسین علیه ایرانیان از گاز شیمیایی استفاده کرد، بی آنکه هیچ عکسالعمل کشورهای خارجی را بر انگیزد. رهبر جمهوری اسلامی تصمیم خود را در سال ۱۹۷۹ گرفته بود : لغو متوقف کردن برنامه ی هسته ای که توسط سلف او آغاز شده بود.درسهای جنگ با عراق به اینجا ختم نمیشود. جمهوری اسلامی در کنار قدرت هسته ای، تولید موشک های بالستیک را نیز آغاز نمود. در نهایت او شبکه ای از شبه نظامیان متحد در جهان عرب، در میان جوامع شیعه ی عراق، لبنان و سپس یمن ایجاد می کند.
« محور مقاومت» متولد میشود که حماس [حامی] فلسطین نیز به آن می پیوندد. در اینجاست که سلاح های هسته ای، موشک ها و شبه نظامیان : دیواری سه گانه برای دفاع از جمهوری اسلامی و ارضای جاه طلبی های توسعه طلبانه آن بوجو می آید. اما بازیگران آن قسم میخورند که فقط برای شکست دادن «دشمن صهیونیستی» آنجا هستند. اما ماموریت واقعی آنها، کمتر آرمان فلسطین و بیشتر حفاظت از [ جمهوری اسلامی] ایران است.
خصومت کشورهای عربی
با حمله به عراق و سرنگونی ی رژیم صدام حسین در سال ۲۰۰۳، به بهانه ی خنثی سازی زراد خانهای از سلاح های کشتار جمعی که وجود خارجی نداشت؛ رئیس جمهور جورج دابلیو بوش به تقویت جمهوری اسلامی کمک کرد : ترسناکترین دشمن آن «صدام» حذف، شیعه های عراقی ی نزدیک به تهران جایگزین آن شدند.ایران به « قدرت » اصلی منطقه ای تبدیل شد.
اما در داخل، تصویر چندان امید وار کننده نیست. تلاش برای دستیابی به انرژی هسته ای – صرفنظر از هدف نهایی تهران- این کشور را تحت تحریم های اقتصادی دائمی قرار داده است. نگهداری پر هزینه ی شبه نظامیان «محور مقاومت»خصومت کشورهای عربی را که به اسرائیل نزدیک می شوند، بر می انگیزد. شکاف بین جمعیت جوان و فقیر و رژیم استبدادی که هنوز توسط رهبر ۸۶ سالهاش ، علی خامنه ای تجسم می یابد، در حال افزایش است. شهید شدنهایی که اسرائیل در پاسخ به قتل عام های حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به غزه ای ها تحمیل کرده است، باعث همبستگی «محور مقاومت» شده است.حزب الله، شبه نظامیان عراقی (از سوریه) و حوثی های یمنی هستند که به طور پراکنده اسرائیل را بمباران می کنند. محور مقاومت در سال ۲۰۲۴ با خنثی کردن حزب الله و نابودی پدافند هوایی ایران – دو پیش در آمد برای حمله ی هوایی دولت یهود علیه جمهوری اسلامی – را فراهم کرده است.
ترکیب ِ دفاعی که پس از جنگ علیه عراق ایجاد شد و طرح ِ سه گانه ی پروژه هسته ای، زرادخانه ی موشکی و شبه نظامیان ِ عرب شیعه را توسط جمهوری اسلامی بوجود آورد ؛ نه تنها از ایران محافظت نمی کنند، بلکه نا خواسته، مجموعه ی آنها علیه ی آن دست بکار شدند. افزون بر این، متحدان رژیم – چین و روسیه – حرکتی از خود نشان نداده اند. جمهوری اسلامی تنها مانده است.
نوشتههای داخل ِ [ ] از مترجم است.
*https://www.lemonde.fr/idees/article/2025/06/19/l-obsession-nucleaire-de-l-iran-pourrait-conduire-a-un-affaiblissement-sans-fin-sinon-fatal-de-la-republique-islamique_6614308_3232.html
https://www.lemonde.fr/idees/article/2025/06/26/pour-la-theocratie-iranienne-le-projet-nucleaire-couple-a-une-rhetorique-de-combat-et-d-appels-a-la-disparition-d-israel-symbolisait-la-resistance-a-l-occident_6615975_3232.html