اخلاقیات از نظر من ( قسمت سوم )

مژگان پورمحسن :

در بسیاری از فرهنگ ها و جوامع از راستگويی بعنوان اصل، ارزش پايه و بنیادین آن فرهنگ و جامعه صحبت میشود. راستگويی به عنوان ستون فقرات روابط انسانی به کودکان ازوقتی  زبان باز میکنند وامکان بیان موضوعات را پیدا می کنند، درخانواده، فامیل، مهد کودک و هر کجا که کودکان امکان حضور و صحبت کردن را دارند، آموزش داده شده و مصرانه انتظار انجامِ آنرا از کودک دارند و در صورت عدم رعایت این اصلِ مهم بچه با نصیحت، تنبیه و حتی کتک خوردن مواجه میشود.

من نیزبا همین آموزش در خانواده و مدرسه بزرگ شدم. آنقدر راستگويی پراهميت بنظر میرسید که از
بچه های کمی بزرگتر می شنیدم « دروغگو دشمن خداست» و با کلمات و ژست نشان می دادند « درجهنم چگونه خواهم سوخت » مثلاً اگر راستش را نگویم که خاله جون بمن یک عدد شکلات ماهی مثل بقيهٔ بچه ها  دادند یا دو تا، دشمن خدا هستم و جایم در ته جهنم در آتش است. وفکرش را بکنید تضاد مقابل دختربچهٔ  ۴ـ۵
ساله که خاله جونش بخاطر علاقهٔ بسیار زیاد به او دو تا شکلات داده و گفته اند به بقيه نگو به اندازهٔ همهٔ بچه ها شکلات ندارم و برادری که خیلی جدی می گوید یا راستش را بگو و شکلات دوم را می گیرد و خودش بی خیال جهنم با ریشخند نوش جان می کند و یا بطور جدی می گوید اگر راستش را نگويی دشمن خدا هستی و میروی در آتش!

من با خدايی مطلق نضج گرفتم و خودم را پروراندم و هزاران هزار بار در آب و گِل زندگی قِل خوردم و به پروردگارخویش رسیدم. اما خدای من نه در قرآن است، نه اللهِ محمد است نه درکتابهای دینی دیگر ردش را یافتم . پروردگار من نه معطل ایمان این یکی و نه بی ایمانی آن يکیست. نه در قد و بالایِ این بشر خنگ و عقب افتاده یا انسان دانا و عالم می گنجد که خود را با پروردگار بسنجد و با جهل و یا خرد خویش برای او
« نقشهٔ راه » بنویسد که چگونه جهان را آغاز نموده و بپایان می بَرَد. مسلماً داستان شیطان و پری، حوری و غلمان، بهشت و جهنم از اذهان همین بشرهای نا آگاه ، وحشت زده ، متقلب و دروغگو بیرون آمده. متأسفانه از آن « پیامبران » فیلم گرفته شدهٔ واقعی ومستند در دست نیست که حتی ثابت شود چه کسی چه ادعايی کرده و چه کسانی بنام آنها چه نوشته یا ننوشته اند اما لا اقل در دوران ما پیامبران و امامان و نایبانشان همگی قابل دید هستند: از نایبان امام زمان در وطنمان خمینی و خامنه ای تا امیرالمؤمنین ها پادشاهان عربستان سعودی و مراکش تا ابوبکر البغدادی در رأس داعش تا بن لادن و القاعده وو صرفاً در دنیای اسلام. اضافه کنید بقيهٔ ادیان در سراسر جهان و پیامبرانِ زمینی موجودات فضايی. فکر نکنید شوخی میکنم، در اسرائيل معابدشان را
ساخته اند.

از سر و کولمان « دین » بالا میرود و همگی خواهان باور به کسی هستند که از شما قدرت و پول و شنوايی مطلق می خواهد و وقتی سرمايه دار مهمی شد و ساکن بهشت زمین شد وای بر شما اگر او را مورد سؤال یا انتقاد قرار دهید، جهنم را جلوی چشمتان می آورد. پس بهشت و جهنم کاملاً زمینی هستند که اولی مخصوص طبقات بالای جوامع اعم ازاقتصادی و سیاسی در هر کجا و جهنم برای بقيهٔ انسانها بخصوص حرف ناشنوایان، مخالفان و شورشیان به این « نظم » است. قرآن و کتب دینی دستور حفظ این « نظم » بنفع ناظمان آن است و هیچ ارزش اخلاقی ندارد.

راستگويی که از کودکی با آن اهميت و حساسیت و اصرار بعنوان ستون دین اسلام و پايهٔ اخلاق نیکو بما آموزش میدادند مسلماً متعلق به فرهنگ اصیل و قدیمی ایران است وبه اشتباه بنام اسلام گذاشته شده وگرنه الله و قرآن و پیامبر و خلیفه و امام و نایب امام که سراسر دروغ می گویند و بقول خمینی خُدعه می کنند.

اما راستگويی وقتی ارزش اخلاقی به حساب می آید که با درستی و راستی درعمل همراه باشد. بهمین دلیل در میهن ما با آمدن آخوندها سیل و سونامی ضد اخلاقی از هر جهت و در هر زمینه ای راه افتاد و مسلماً تا رژیم نکبت آخوندی در قدرت است هرروز برای مردم  ما بدتر، اسف انگیزتر و دردآورتر و برای کشور عزیزمان نابودی جبران ناپذیرتری را بهمراه دارد.
خمینی از پاریس یکسره دروغ گفت تا ایران و طی دهسال در رأس مملکت حتی یکروز را بدون دروغ گويی طی نکرد. خامنه ای هم آخوند دروغگويی همچون خمینی. وقتی اینهمه دروغ می گویند چطور ممکن است راست و درست عمل کنند و اگر اینطور نبود بواقع با آزاد شدن انرژی عظیم مردمی در سال ۱۳۵۷ و وجود نسل فداکاری که از یکسو در جنگ تلف شد و از سوی دیگر در زندان و اعدام و فرار از رژیم، بله اگر حکومت اخلاقی در قدرت بود، با این سرمايهٔ عظیمِ انسانی و آنهمه امکانات مادی امروز ایران نیز بهشتی واقعی بود. بهشتی که نتنها هیچ ایرانی میهن دوست و مردم خواهی در خارجه و تبعید نبود بلکه از اقصی نقاط دنیا تقاضای پناهندگی و مهاجرت به ایرانِ عزیز ما را می دادند.

اما امروز چی؟ تا هنوز جغرافیای ایران برجاست، دستهايمان را بهم داده رژیم ضد ایران و ایرانی آخوندها را سرنگون کنیم. حداقل ما با مردم محروم و دلسوخته مان راست باشیم و به جوانانمان راست بگويیم.

جاوید ایران
مژگان پورمحسن
۱۰ دسامبر۲۰۱۷