سالهاست که مجاهدین ایرج مصداقی را تواب زندان و مزدور نفوذی رژیم و… میخوانند و هر جا که بتوانند علیه او میگویند و مینویسند! از سال ۲۰۱۹  با ماجرای دستگیری و محاکمه حمید نوری که با تلاشهای ایرج مصداقی صورت گرفت، این حملات شدت بیشتری یافت و اکنون که جلسات دادگاه نوری در حال برگزاریست، این حملات به اوج خود رسیده. اما علت این حجم از حملات علیه مصداقی از سوی مجاهدین چیست؟! آنهم مصداقی که روزگاری هوادار مجاهدین بوده و ده سال از بهترین سالهای جوانی خود را به اتهام هواداری از آنها در زندانهای رژیم گذرانده…

نینا طوبایی در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۴۰۰ در برنامه کلاب هاوس فارسی با موضوع “آیا میشود هر مخالف و منتقدی را مزدور نامید” که در این روم، محمد رجوی  با نام آرمان رجوی، فرزند مسعود رجوی هم در کنار مهناز قزللو ، اسماعیل و امیر وفایغمایی ، حمید اشتری و دیگر کسانیکه سالها پیش، از مجاهدین جدا شده و تجربیات خود را درباره اتهامات این تشکیلات به جدا شده ها بیان میکردند، در بخشی از خاطراتش، نکات مهمی درباره “علت دشمنی مجاهدین با ایرج مصداقی” بیان کرد. او این مطلب را ضمن پرداختن به موضوع برادرش “سیامک طوبایی” ، زندانی سیاسی هوادار مجاهدین که در ۶ آبان ۱۳۶۸ برای همیشه توسط رژیم ربوده شد و دیگر هیچ اطلاعاتی از وضعیتش در دسترس نیست، توضیح داد:

«برادرم سیامک در آبان سال ۶۸ یعنی یکسال بعد از کشتار۶۷ ، همراه با چند پاسدار به مرخصی ساعتی آمد و سعی کرد از طریق واسطه های مجاهدین از ایران خارج و به مجاهدین بپیوندد. اما دیگر از او خبری نشد و کسی او را ندید. سالها از وضعیت او علیرغم پیگیریهای زیاد ، بی اطلاع بودیم.

من که در کانادا بودم سعی کردم با اعضای مجاهدین در آنجا صحبت کنم تا بلکه سر نخی از وضعیت نامعلوم برادرم پیدا شود. با “حمید اسدیان” از مسئولین مجاهدین در اینباره صحبت کردم و او گفت: “در آنجا (فرانسه) “زندانی مقاومی هست که حافظه ی بسیار خوبی دارد” و قرار است بزودی کتاب خاطراتش منتشر شود. درباره وضعیت سیامک از “ایرج مصداقی” میپرسم و اطلاع میدهم.”

ایرج مصداقی در خاطراتش از سرنوشت غم انگیز سیامک طوبایی و اینکه او در تور اطلاعاتی رژیم (که خود را واسطه های مجاهدین جا زده بودند) افتاده بود نوشته بود.

سیفی بهپوری ، همسر نینا طوبایی هم درباره نحوه آشنایی خودش و همسرش با ایرج مصداقی در مطلبی با عنوان ” مجاهدین واسطه ی آشنایی ما با ایرج مصداقی” مینویسد:” دوست مجاهدم ، حمید اسدیان ، به من و نینا  گفت :” اجازه بدهید که من به فرانسه بر گردم و این مسئله را از طریق این زندانی(ایرج) پیگیر شوم و با شما تماس میگیرم.”

چندین هفته گذشت و نینا کماکان مشغول پیگیری از طریق صلیب سرخ بود .

یک روز  همین دوست مجاهدم حمید اسدیان از فرانسه با من تماس گرفت و شماره تلفن ایرج مصداقی را به من داد. او گفت که “ایرج از زندانیان مقاوم بوده است” و سیامک را خوب میشناسد . در اولین فرصت با ایرج مصداقی تماس گرفتم و بعد از صحبت با او متوجه شدم که سیامک بعد از فرار بواسطه لو رفتن یکی از رابط ها در دام وزارت اطلاعات افتاده و توسط رژیم دستگیر و سپس اعدام شده است. اول زیاد به حرفهایش بهایی ندادم چرا که چندین بار در طی تماس با بچه های مجاهدین چه در فرانسه و چه در برنامه هایی که در تورنتو بود ، به من گفته بودند که “سیامک حالش خوب هست و حتی از ما تقاضای کمک مالی کرده بودند”. خلاصه با تایید بچه های مجاهدینی که میشناختم و همچنین زندانیان سیاسی که در همان دوران در زندان بودند و ایرج را میشناختند، و یکی دو بار  صحبت تلفنی دیگر با ایرج، مطمئن شدم که هر چه میگوید حقیقت است.” ۱

نینا طوبایی ضمن پرداختن به سرنوشت غم انگیز و نامعلوم سیامک ، آغاز دشمنی مجاهدین با ایرج مصداقی را اینگونه در کلاب هاوس شرح میدهد: “تا زمانیکه ایرج مصداقی با مجاهدین همکاری میکرد از او بعنوان “زندانی مقاومی که حافظه ی خوبی دارد” یاد کرده و کتابهایش را تبلیغ میکردند اما وقتی ایرج مصداقی از مجاهدین جدا میشود و دو کتاب “گزارش ۹۲” و “گزارش ۹۳″ را انتشار میدهد، ناگهان تبدیل به تواب و مزدور نفوذی رژیم میشود!”