اسکی روی آب: دست آوردی از حاج آقا رفسنجانی!

Eskandar-Deldam2

با چتر نجات از بانکوک – یاداشت های اسکند دلدم:

این روزها که سالگرد ورود هواپیمای ایرفرانس به ایران و تغییر حکومت از شاهنشاهی به اسلامی است، بعضی از دشمنان انقلاب اسلامی از تلویزیون های آمریکای جنایتکار گرفته تا رادیو تلویزیون فرانسهء خلافکار و بی.بی.سی کشور دوست و برادر و خواهر مادرِانگلستان، دستآوردهای انقلاب را دست کم گرفته و محدود به مجانی شدن آب و برق و اتوبوس و پرداخت چهل و پنج هزار تومان یارانه می کنند. اما از آنجائی که بفرمودهء امام خمينی “اقتصاد مال خره” معلوم می شود که امت همیشه در پشت صحنه برای نان و آب و پول نفت و آب و برق مجانی انقلاب نکرده بودند و دست آوردهای انقلاب اسلامی ايران بسی والاتر از اينها است.

در واقع دست آوردهای جمهوری اسلامی آنقدر بزرگ است که در دست جا نمی گیرد و باید، برای ثبت در تاریخ و جغرافیا و عبرت آیندگان، حداقل بعضی از پیروزی های چشمگیر و گلو گیر و نفس گیر رژیم اسلامی را، نظیر آنچه که خواهد آمد، از نظر دور نداشت:

– تخلیهء روستا ها از سکنه و و تبدیل شهرها به پارکینگ اتومبیل

– رشد بیکاری فزاینده، بطوری که خود وزیر کار هم بیکار است

– آلودگی آب و هوا و تخریب محیط زیست بطوری که هر ايرانی بايد به يک پوزه بند مجهز باشد

– تبدیل دزدی و اختلاس به حرفهء عمومی و يک صنعت عظيم . پر افتخارملی

– اختلاس های سریالی چند میلیارد یورویی صرفاً برای کسب رگوردهائی برای کشور

– توسعهء اعتیاد عمومی، بطوری که هر ایرانی حداقل به یکی از مواد افیونی اعتیاد دارد

– پیدایش و گسترش پدیدهء کارتن خوابی که موجب رفع بی مسکنی ست

– ناتوانی جوانان برای ازدواج و در خانه ماندن بیش از ده میلیون دختر دم بخت در حاليکه توانائی کامل زوجين موجود است

– ورق پاره خواندن قطعنامه های سازمان ملل توسط معجزه هزاره سیوم و آمادگی برای پرداخت هزينه های سنگين در جهت حفظ غرور ملی

– تهیه سوسیس و کالباس از فضولات حیوانی و انسانی و تولید سبزی و میوه با فاضلاب های شهری که ثبت آن در ادارهء ثبت اختراعات در جريان است

– خشک کردن دریاچه ارومیه به منظور تولید نمک از دریا

– تبدیل دریای مازندران به حوضچهء فاضلاب برای تو دهنی زدن به همسايگان شمالی

– واردات برنج سمی از هندوستان و توزیع میان امت همیشه در صحنه در راستای اقتصاد مقاومتی

– کشیدن بخیهء کودک مجروح به علت ناتوانی والدین از پرداخت هزینه درمانگاه در راستای گسترش شعار بچهء کمتر دردسر کمتر

– شیوع اپیدمیک پدیدهء زنان خیابانی، حتی در روستاهای فاقد خیابان

– تشویق امت همیشه در صحنه به خود اشتغالی و تولید ثروت از محل فروش کلیه و کبد و بواسیر

– تعطیل کردن پیروزمندانهء برنامهء هسته ای پس از دوازده سال مذاکره آشکار و پنهان و زدن توی دهان و دندان و بواسیر شیطان بزرگ

– اسکی باز شدن حاج آقا رفسنجانی (خاطره پرداز رژیم)

– و هزاران مورد مشابه از این دست

Water-skiing

اما، به عقل ناقص ما، که متأسفانه از مجموع عقل و شعور مدیران برجسته دولت یک خروار بیشتر است، بزرگ ترین این پیروزی ها اسکی باز شدن حاج آقا رفسنجانی بهرمانی (پدر مهدی هاشمی) است.
حاج آقا رفسنجانی از روحانیون شاخص رژیم، که به سبک آدم های بزرگ و سیاستمداران برجسته تا کنون چند مجلد کتاب خاطرات بیرون داده، در بخش هایی از خاطرات مربوط به تاسوعا و عاشورای سال هزار و سیصد و هفتاد، به عزیمت به سد لتیان در شمال شرق تهران اشاره کرده و، برای عبرت آیندگان و روشن شدن زوایای تاریک تاریخ بشریت، شرح کشافی در مورد مسافرت خانوادگی همراه منزل و فرزندان با هلی کوپتر دولتی (به هزینه بیت المال) به سد لتیان (فرحناز سابق) به منظور فراگیری فن اسکی روی آب (در تاسوعا و عاشورای حسینی) داده اند. بطوری که با خواندن این قبیل مطالب انسان از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار رژیم جمهوری اسلامی غرق شعف و شادی و حرکات موزون می شود.
در زمان سابق و قبل از پیروزی حاج آقا رفسنجانی و همکاران عدالت پیشه و مستضعف نوازشان، بسیاری از آقایان برای رفت و آمد از دوچرخه و یا حداکثر موتور گازی استفاده می کردند که آن را با کمک خیرین و هيئت های عزاداری حسينی و یا کمک مالی بازاریان قسطی خریداری کرده بودند. اما همانطور که در خاطرات حاج آقا رفسنجانی مشاهده می شود، پس از پیروزی انقلاب، آقایانی که در عمر پر برکت خود عکس هلی کوپتر را هم ندیده بودند برای رفتن به سد لتیان و فراگیری چم و خم اسکی روی آب (آن هم به منظور مبارزه با استکبار جهانی) هلی کوپتر زیر پای خود و اهل بیت انداخته اند که اصطلاحاً «زندگی طلبگی» نام دارد.
در نتيجه و بهر حال به عقيدهء اينجانب، فراگیری فن اسکی روی آب توسط کسانی که تا قبل از پیروزی اسلام در ایران، در عمر پر برکت خود آب بازی هم نکرده بودند، یکی از دستآوردهای بزرگی است که باید در کنار هزاران دست آورد دیگر در کتاب رکوردهای گینس ثبت گردد.

از ما گفتن بود که گفتيم.