سیامک مهر (پورشجری)
(به مناسبت 10 اکتبر روز جهانی مبارزه با اعدام)
هیچ امری مانند قتل انسان، پلید و زشت و تبهکارانه نیست. شاید هیچ عملی همچون قتل و کشتن انسانها به خوی و عادتی که در سرشت حیوانات وحشی و درنده و گوشتخوار، به صورت عنصری طبیعی و غریزی وجود دارد نزدیک نباشد. در جامعهای که کشتن انسانها زشت شمرده نمیشود و اعدام و قصاص نفس یا در حقیقت قتل دولتی و قانونی رواج دارد، آن جامعه با معیارها و شاخصههای یک جامعۀ متمدن فاصله بسیار دارد.
تمدن در مقابل توحش، فرآیندی است که خویشتنداری نسبت به غرایز طبیعی و حیوانی و پرکشش در وجود انسان را درونی و نهادینه میکند. مردمی که با کشتن و خونریزی و مرگ دیگری انتقام میگیرند و به این وسیله عطش کینه را در خود فرو مینشانند یا احساسات و عواطف جریحهدارشدۀ خود را آرام میسازند و یا فرضاً بر دل داغدیدۀ خود با کشتن و قتل دیگری مرحم میگذارند، مردمی بیتمدن و در واقع همان حیوان وحشی، شاید به مراتب پستتر و وحشی ترند.
مردمی که با عربدههای “اعدام باید گردد” برای کشتن همنوع خود خیز بر میدارند و حمله میکنند، بویی از مدنیت نبردهاند. افرادی که برای تماشای مراسم اعدام تجمع میکنند و شکستن گردن انسان دیگری را بر بالای چوبه دار و جان دادن او را میبینند و به هیجان میآیند، هلهله میکنند و لذت میبرند، گروهی جانور وحشیاند و در میزان توحش با گرگ و کفتار تفاوتی ندارند. مگر آدمهایی که ناظر جان دادن و مرگ قاتلی بر چوبه دار هستند ولی هیچ تلاشی برای نجات وی از چنین توحشی انجام نمی دهند، چه تفاوتی با خود آن قاتل دارند وقتی که مرتکب جنایت میشده؟ هر دوی آنها قاتل و وحشیاند، از جنس همدیگرند، هر دو حیوان و دد و دامند. آنها که از کشته شدن انسان دیگری لذت میبرند و از خواب شیرین خود در صبحِ سحر چشمپوشی میکنند تا به موقع برای تماشای شکنجه و مرگی دردناک آماده باشند، چرا بعد از دار زدن و کشتن یکنفر، مانند گرگ و شیر و پلنگ گوشت او را نمی خورند؟ پس در این صورت از آن حیوانات که صرفاً به جهت رفع گرسنگی و رفع نیاز طبیعی خود خونریزی میکنند، به مراتب وحشی ترند.
رژیم تروریستی و آدمکش و اسلامی و ضدبشر حاکم بر ایران که در دنیا رکورددار مجازاتِ اعدام است و از هر بهانه و فرصتی برای کشتن انسانها به منظور ایجاد رعب و وحشت در جامعه و سرکوب روانی آحاد مردم استفاده میبرد، بسیار خوشوقت است که خودِ مردم مرگ و اعدام هموطن و همسایه و همشهری خود را تقاضا کنند. اعدام و قصاص در جمهوری اسلامی همان ترور و تروریسم است و مقصود از آن وحشت پراکنی است. جمهوری اسلامی از مرگ تغذیه میکند و زمانی که مردمِ ناآگاه از او می خواهند تا فردی را اعدام کند یا والدین مقتولی تصمیم میگیرند که قاتل فرزندشان را قصاص کنند، از این اتفاق چون مائدۀ آسمانی استقبال میکند و از فرصت و بهانهای که به او داده اند تا با جانستانی و جنایت مارهای برآمده از دوش ولیِ فقیه را تغذیه کند و راضی نگه دارد، خوشحال هم میشود.
اعدام و قتل و توحش و تبه کاری جزو خصلتهای الهی و قرآنی و تخمیر و تقطیر شده در گوهر دین اسلام و از لوازم ایدئولوژی حکومت اسلامی است. قرآن در آیه ۳۲ سورۀ مائده میگوید:” هر كس كسى را جز به قصاص قتل يا به كيفر فسادى در زمين بكشد چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد…” اما در آیه بعدی بلافاصله عصارۀ توحش الهی از آسمان نازل میشود که: “سزاى كسانى كه با خدا و پيامبر او مىجنگند و در زمين به فساد میكوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت يكديگر بريده شود…”
قرآن در همان آیه اول هم جواز قتل و خونریزی و آدمکشی را صادر کرده و نیازی به آیه بعدی نبود. اما الله که مثل دراکولا مثل خون آشام به شاهرگ انسان چسبیده و دندانهای نیش خود را پیوسته به گلوی انسان فرو میبرد و خون وی را میمکد، بیم آن داشته که نکند بشر تفسیر غلطی از آن آیه داشته باشد و جنایت و آدمکشی را به کل فراموش کند؛ به همین دلیل آیه ۳۳ سورۀ مائده را نازل می کند.
سوای وجود حکومت اسلامی در ایران که قتل و اعدام و آدمکشی را بر پایه ارزشها و هنجارهای اجتماع وحوش بیبانگردِ صحراهای عربستان در چهارده قرن پیش توجیه میکند، اما امروزه در هر کشوری که مجازات اعدام در قوانین آن وجود داشته باشد و آنرا اجرا کند فرقی نمی کند، بدون شک این عمل عادت و رفتاری است بازمانده از دوران زندگی قبیلهای و یادگار آدمی از زندگی در حیات وحش و عملی است خشونتبار و بر خلاف شأن و ارج و احترام انسان است.
————————————————————————————————-
سیامک مهر (پورشجری)
siamakmehr1960@gmail.com