مهرداد ایرانی :
ادامه اقاى امير طاهرى ، ائتلاف ، سكولاريسم و رضا شاه دوم
دوم ؛ پايه و مايه موضوع پيشنهادى اقاى طاهرى براى ائتلاف نيروهاى پراكنده اپوزيسيون فقط و فقط قانون اساسى مشروطه سابق است . بزعم اقاى طاهرى ، محمد رضا شاه فقيد نه اگر ممتاز ترين بلكه حداقل يكى از بهترين رهبران ممالك دنيا در زمان حكومتشان بحساب مى امدند . با توجه به روند ديكتاتورى و مديريت صد در صدى شخص اعليحضرت اريامهر و عدم اجراى قانون اساسى مشروطيت ، من متحيرم كه چرا انقلاب سال ٥٧ و طغيان ميليونى مردم بوقوع پيوست كه مردم ايران دچار نكبت نظام فعلى شوند ؟ پيشنهاد غير عاقلانه ائتلاف حول محور و مقوله قانون اساسى مشروطه اقاى طاهرى اگر چه مضحك ولى اصلا خنده دار نيست ، و پندارى نه چندان نيك در بطن ان خفته ! جناب طاهرى در ارتباط با سئوال و موضوع ائتلاف مطرح ميكنند ؛ كه با كدام نيرو ائتلاف كنيم ؟ ائتلاف كننده ها بايد سياست مشخصى داشته باشند ! بر سر چى ائتلاف كنيم ؟ جناب طاهرى بيان اين مواضع اگر عوام فريبى نباشد ، احتمالا در بهترين حالت ساده لوحانه نام دارد ! اين مسائل بطور كلى براى هر كم دان تازه وارد به مسائل سياسى ايران تقريبا معلوم و روشن است ، شما كه ديگر پير راهيد ! مضافا هر يك از نيروهاى اپوزيسيون به حداقل هاى سياسى خود واقف است و اگاه كه بر سر چه و بنا به چه سياست و دليل و منطقى ائتلاف ميكند ! حتما اختلاف نظرهاى عميق وجود دارد كه نياز به چانه زنى و كنار امدن بر سر كليات و جزييات و احتمالا هم بنا به خواسته شما بحث بر سر حدود و متن قانون اساسى مشروطه با دخل و تصرف و اصلاحاتى براى دوره انتقال و تشكيل مجلس موسسان خواهد بود . عدم علاقه شما به مقوله اتحاد كاملا قابل درك و پذيرفتنيست ، اما مجدانه طرح موضوع ائتلاف فقط حول محور قانون اساسى مشروطيت نه موارد ديگر با علم به دانستن اينكه خريدارى ندارد حداقل دو دليل ميتواند داشته باشد ! اول ادعا به اينكه ما هم ميخواستيم با بقيه اپوزيسيون ائتلاف كنيم ولى انها نخواستند ، دليل دوم ؛ تماميت خواهى و براى شكست ، چوب لاى چرخ ائتلاف گسترده گذاشتن . قابل توجه هموطنان مشروطه خواه و شاهزاده رضا پهلوى ، اين نوع تفكر اقاى طاهرى و دوستانشان كه در ميان ” سلطنت طلبان ” و نه مشروطه خواهان طرفدار دارد ، در واقع اب پاك ريختن بر هرگونه شانس ائتلاف با سلطنت طلبان است كه تداعى كننده اين ضرب المثل عاميانه ” على ميماند و حوضش” ميباشد !سوم ؛ پاسخ اقاى امير طاهرى به پرسش اقاى فرهودى در مورد مقوله سكولاريسم هم يكى ديگر از شاهكارهاى نادان انگارى عامه ايشان است كه من رو به ياد يكى ديگه ار دُر افشانيهاى سابق ايشون انداخت ! اگر به درستى به ياد بياورم ، ايشون شش هفت ماه پيش در سخنرانى جمع سلطنت طلبان در وصف ازادى زمان اعليحضرت مدعى بودند كه بر خلاف خيلى از كشورها ،در كشور ايران ليست كتب غير قانونى در زمان اعليحضرت اريامهر وجود نداشت که در واقع این دروغ بزرگی بیش نیست و حتی این لیست در ان زمان در اختیار سفارتخانه نیز قرار داشت ! و هر ارگان دولتى از جمله ساواك و وزارت كشور ليستى از كتابهاى ممنوعه را به تماموزارتخانه ها ابلاغ كرده بود و در واقع چنين سياهه اى وجود داشت ، ولى همه ، ضمن انکه اهل كتاب و كتابخانه ها و كليه مسئولين كشورى و تحصيلكرده ها از وجود ” كتب ظاله” و جرائد ممنوع با خبر بودند ! در ان جمع سخنرانى كه ميانگين سن بالاى ٦٠ سال بود ، تقريبا از بيان اين مطلب پخمه گول زنك كه نهايت عوام فريبى بود همه لذت بردند و لبى به اعتراض يا پرسش باز نشد ! بيان اينگونه ناراستى ها را بايد بحساب كداميك از اهداف ويژه گذاشت ؟ بگذريم و ادامه مطلب . در پاسخ سئوال و مقوله سكولاريسم اقاى طاهرى مطرح كردند كه ؛ من اصلا نميدونم سكولاريسم يعنى چه ؟ واژه فارسى براى سكولاريسم نيست ! تعريف سكولاريسم از نوع انگليسى ، فرانسوى و يا امريكاييش ؟ كداميك ؟!! البته اقاى طاهرى انقدر نادان نيستند كه واقعا ندانند كه ” اصلا سكولاريسم يعنى چه ” ؟ حال بر فرض محال و باز از روى انگيزه هاى خاص ، ايشون مدعى باشند كه ندانند فارسى سكولاريسم چيست ؟ معادل فارسى ، رايج ، مطرح ، و پذيرفته شده واژه “سكولاريسم ” همين عبارت ساده اخوند را چه به جکومت و یا عبارت درست آن ” جدايى دين از دولت و يا حكومت ” است كه جزييات خورده و تحليلى ان براى اهل فن ممكن است اندكى متفاوت باشد . پلميك هاى عاميانه گول زنك جذاب براى هواداران خودشان و سلطنت است كه كار ميكند وگر نه براى ديگران كه شناخت مختصرى از روند مواضع اخيرشان پيدا كرده اند ، حنايشان رنگ ندارد . مثلا در فارسى واژه اى براى تلفن وجود نداشت و بنا به استدلال نامبرده هنوز هم وجود ندارد ولى در طول دها سال به تلفن همان تلفن ميگفتند . با پيشرفت علم و تغيير ظاهرى و تكامل كاربرى تلفن ، نام گوشى براى تلفن هاى سيار جا افتاد و عموميت يافت كه ربط مفهومى به واژه تلفن نداره . فارق از مطالب گفته شده يك جستجوى ساده در گوگل و ويكى پديا حتما معضل و دغدغه ندانستن مفهوم سكولاريسم را براى جناب اقاى طاهرى حل ميكرد . مضافا با اين موضع گيرى مجهول ، جناب طاهرى با خاك پاشيدن به چشم تعداد زيادى از ايرانيان معتقد به نوعى از تفكر سياسى اجتماعى (سكولاريسم به همراه دمكراسى كه اصطلاحا سكولار دمكراسى و پيروان انهارا سكولار دمكراتها مينامند ) از جمله خود شخص شاهزاده كه مكررا در موضوع همين بحث و با استفاده از همين واژه ” سكولاريسم ” سخنرانى كرده اند، سعى در انكار موجوديت چنين طرز تفكر و جنبش سياسى اجتماعيند . حزب سكولار دمكرات و مهستان جنبش سكولار دمكراسى ايران سالهاست كه تاسيس شده و كوشندگان پادشاهى خواهى هم در انها فعاليت ميكنند . سران اين جريان با برخى از مهره هاى شاخص پادشاهى خواهى و حتى سلطنت طلب ارتباط و گفتگو خلاق دارند . جناب طاهرى با دريايى از اطلاعات و ارتباطات گسترده ، قدر مسلم از مفهوم و وجود و فعاليتهاى اين جريان مطلع هستند . مبانى فكرى و فعاليت اين جريان هم در دسترس عموم از جمله اقاى طاهرى هم هست . به اقاى طاهرى و شركا پيشنهاد ميكنم احيانا براى اطلاعات بيشتر منابع منتشر شده اين حزب را مطالعه كنند . نكته اخر هم اينكه بگفته جناب اقاى طاهرى مگر سكولاريسم مشگل چندم ماست ؟ شايد ٤٢ سال حكومت مذهب بر كشور ايران بدلايل خاص بزعم ايشون مشگل اخر ايرانيان باشد !در پايان ، اقاى طاهرى در سخنرانيها و مصاحبه هاى اسبق خود با ناراستى ، پيچاندن حقايق تاريخى و واقعيت ها ، لطمات جدى به حيثيت سياسى خود زده اند ،ولى اينبار بواقع خود را بى اعتبار ساختند .مواضع اقاى طاهرى و حركات و دُر افشانيهاى اقاى تقى زاده در ارتباط با يكى از كوشندگان سياسى مطرح و روند فعاليتهاى اخير اقاى كنگرلو نه در جهت همبستگى بلكه در مسير فراق و پراكندگى هر چه بيشتر اپوزيسيون و تداوم نظام است . ساليانى دراز طى شد و كوششهاى فراوانى انجام گرفت تا ماهيت دو قطبى اپوزيسيون نظام در خارج از كشور از شكل دو قطبى طرفداران طيف نا متحد نظام سابق و انواع تفكرات و جريانهاى ناهمگون طرفدار انقلاب از شدت نفرت و تخاصم و جدايى خود بكاهند و طى پروسه زمان بسيار طولانى وارد به نوعى محيط توضيح ، توجيح و گفتگو شوند و حتى در پاره اى موارد هم به دلجويى از هم بپردازند . به باور من همگان بايد مراقب باشند كه باز به اين ورطه نيفتند . نيشتر چاقوى اقاى طاهرى و دوستانشان به اين زخم قديمى و باز شدن و نمك پاشى به ان ، یعنی وقايع نامطلوب دوران پهلوی و حكايت كودتاى امريكايى بيست و هشت مرداد و داستان مصدق و اشرف و فساد و قتل و جنايات ساواك و شكنجه و اعدام و كشتار زندانيان سياسى و………..كه مدارك ان مهيا و برخى از شاهدان ان هنوز زنده اند را از قبر بيرون مياورد . بياييد اجازه ندهيم كه بخل و كينه و تماميت خواهى از هر طرف اين محيط بسيار شكننده را كه با كوشش فراوان مهيا شده به اشوب ناخواسته بكشاند . ذات تماميت خواه ها حسابگرست و تاريخ نیز نشان داده كه حسابگرها در عالم سياست غالبا دچار اشتباه محاسبه اند . شعار ، روش و منش اقاى طاهرى و همفكرانشان بر منشور تفكر مشروطه پادشاهى خواهى ليبرال بر شعائر شاهزاده رضا پهلوى منطبق نيست و به ضرر مردم ايرانست . اميد من اينست كه هم شاهزاده و هم هموطنان پادشاهى خواه در مقابل اين همه عوام فريبى و سياستهاى نفاق پراكنانه موضعى اشكار داشته باشند . من يک ايرانى ازاديخواهم كه عميقا ماهيت جمهورى در اركان ، بافت ، ارگانها و مبانى اساسى كشور ايران برايم حائز اهميت است . شكل صورى غير مسئول حكومت خواه سلطنتى يا جمهورى برايم كمترين اهميت را دارد . ٤٢ سال نفرت و جدايى ، سوء ظن و بى اعتمادى بس است . من خواهان فرهنگ همبستگى ، ائتلاف و اتحاد در محيطى داراى منطق و شفافم و دست همه ايران دوستان و ازاديخواهان را بگرمى ميفشارم . اميد است كه جناب اقاى طاهرى و همفكرانشان در مواضع خود تجديد نظر كنند و دست دراز شده ديگر هموطنان خود را براى تشكيل يك ائتلاف گسترده ، منطقى و شفاف صميمانه بفشارند . بقول شعرى قديمى از كتاب دبستانى دوره ما و شعار فعلى و هميشگى يكى از هموطنان خوب صاحب رسانه ؛ دست در دست هم دهيم به مهر ، ميهن خويش را كنيم اباد