انقلابى و ضد انقلاب

cyrous mohsen vand

دکتر سيروس محسن وند

سياسيونِ ايرانىِ كه  بيرون از حكومت هستند، بطور سنتى انقلابى بوده  اند و هنوز هم كمابيش انقلابى هستند.

ما متعلق به نسلى هستيم كه انقلابى گرى را با مردمى بودن  و انساندوستى  يكى ميگيرد و ضدانقلاب را خائن وجاسوس و پليد ميداند.

خوشبختانه، سطح شعور سياسى ما به اين اندازه رسيده كه به  تازگى، يكى از انقلابيون سنتى، افشا كرد كه  ضدانقلاب است! توجيه ايشان اين استكه امروزه، استعدادِ تخريب، در جامعه ايرانى، خيلى بيشتر از استعداد ساختناست وانقلاب، به انهدامِ ايران منجر خواهد شد.

كارى كه وى كرد، بسيار شجاعانه است. خيلى جرات ميخواهد كه  ميان اين همه آدمهاى انقلابى كه ميخواهندانقلاب كنند و خرخره  ى جمهورى اسلامى را بجوند، سر بلند كنى و بگويى كه من ضد انقلاب هستم.

سالها پيش از آنكه اين انقلابىِ ضد انقلاب، سر بلند كند، بزرگان ديگرى آمده  اند و به ما ثابت كرده  اند كه تنها راهبرخورد با معضلى به اسم جمهورى اسلامى اينستكه آنرا سرنگون كنيم.

علمى ترين و منطقى ترين توجيهى كه اينها آورده  اند اينستكه ظلم و ستم، در قانون اساسى نهادينه است و براىرهايى از ستم، بايد قانون اساسى از نو نوشته شود و اينكار ميسر نيست مگر با سرنگونى جمهورى اسلامى.

ميوان گفت كه با خروج يك انقلابى از صفِ انقلابيون، بحث آغاز شده. بحث ميان انقلابيون و ضد انقلابيون.

توجه داشته باشيد كه تا هنگامى  كه مردم ايران انقلاب نكرده  اند، سندى داريم دال بر اينكه بيشتر مردم ايران ضدانقلاب هستند.

حالا بياييم وبحث كنيم.

ثابت كنيد كه ايران، با انقلاب، بسوى بهتر شدن خواهد رفت  يا بسوى فاجعه؟