– اولین ” قیام های خونین ” بر علیه ج.ا. را ” ذوب شدگان در ولایت ” شکل خواهند داد !

 

کاوه :

چه باید کرد که مبارزه برای سرنگونی  جمهوری اسلامی به جنگ داخلی و دخالت خارجی تبدیل نشود ؟

class-labor-190

در نوشتن این مقاله از آمارهای کتاب  طبقه و کار نوشته بهداد سهراب و فرهاد نعمانی، استفاده شده است 

صحنه درگیری ها، وحدت ها و تضادها ، خشونت های سیاسی و شکل گرفتن نظام حاکم  در کشوری مانند ایران که در آن و در آن واحد دهها گسل اجتماعی ، قومی ، جنسیتی ، دینی و مذهبی  فعال بوده بر اثر زمین لرزه های سیاسی یک صد ساله اخیر از نهضت مشروطیت و برروی کار آمدن ” رضا شاه ” و جنبش ملی کردن صنعت نفت و بعد تر ” انقلاب 1357″ و قرار گرفتن روحانیت در راس  قدرت ، بسیار متحول و با تغییرات سریع و غیر قابل پیش بینی همراه است .

عامل دئیگر  تاثیرگذار، حضور مستقیم قدرتهای بین المللی در کشور ما که برای خود درمنطقه و ایران منافعی قائل بودند همراه   با عمل کردن تضادهای طبقاتی  میان کارگر و سرمایه دار و شهرو روستا در پهنه مبارزه میان سنت و مدرنیته که هر کدام از عوامل سیاسی – اجتماعی در جامعه با توجه به منافع خود جانب یکی از طرفهای تضاد را می گرفتند و می گیرند ،  از ایران جامعه ای  بسیار پر تنش و تضاد را به نمایش می گذارد .

در چنین جامعه ای وحدت  نیروها ی سیاسی و اجتماعی می تواند بسیار زودتر از آنکه قابل تصور باشد به تضاد خونین تبدیل شود و عکس آنهم متصور است . مثلا حامیان جان بر کف ج.ا. را در یک پروسه 40 ساله از انقلاب 1357 تا کنون در نظر بگیرید ، زمانی فریاد  حمایت از دولت موقت سر می دادند و بعد آن نعره های ” بنی صدر صد درصد” اشان گوش فلک را کر می کرد و در گذر زمان ” هاشمی رفسنجانی ” را یکه تاز میدان دفاع ازانقلاب اسلامی قلمداد کردند و در این اواخر با گوشه و کنایه می گویند که خودشان وی را در استخر کشته اندو حالا هم تنها قلعه ای که برای دفاع از گفتمان ” انقلاب اسلامی ” شکست خورده را در بیت خامنه ای یافته اندو” جبهه انقلاب اسلامی ” را تشکیل داده و  معتقد هستند که ” اصولگرا و اصلاح طلب ” هر دو خائن به منافع ج.ا. بوده و می خواهند تا ” خامنه ای ” پرچم بزمین افتاده ” انقلاب اسلامی ” را “علی و ار”  برافراشته و آنان را از سردرگمی و بی سرانجامی محتمل نجات دهد . در سخنرانی های اخیر نمایندگان این گفتمان از ” رحیم پور ازغدی ” ، تا ” ابراهیم فیاض ” و ”  حمید پارسا نیا ” که برای برون رفت از بحران ” جبهه  روشنفکری انقلاب اسلامی ” و یا ” جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی ” تشکیل می دهند و افراد اجرایی و عملیاتی این گفتمان مانند ” حسن عباسی ” و ” حاج سعید قاسمی ” نوعی سرخوردگی از جمهوری اسلامی موجود به چشم می خورد و بنوعی دولت فرا قانونی و ضدیت با نهادهای سیاسی سنتی سکولار  نظیر ریاست جمهوری و مجلس خود رانشان می دهد . از یاد نبریم که فعالان سیاسی مدافع ” انقلاب اسلامی ” در وحدت با بازار و سنتی ترین اقشار در حوزه روابط فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی ، یکی از مهمترین عوامل تامین نیروی انسانی و پشتوانه سیاسی برای “جمهوری اسلامی” بوده اند .

در سخنرانی  اخیر ” رحیم پور ازغدی ” وی بطور کامل از ناتوانی روحانیت از پیدا کردن راه حل برای برون رفت از بحرانهای اقتصادی و سیاسی صحبت می کند ، ممکنست بگوییم که این صحبت ” رحیم پور ” به شکلی تقویت ” خامنه ای ” در مقابل آخوندهای غیر فقاهتی را در نظر دارد ، اما از یاد نبریم که نهایتا ” خامنه ای ” هم خود متعلق به ” روحانیت ” و گفتمان روحانیت سیاسی است و قبول این ضعف در نهایت به تضعیف ” خامنه ای ” و  بیت وی منجر خواهد شد .

” سعید قاسمی ” سرباز جان بر کف خامنه ای و ولایت  که مرد عمل حزب الله است و در جبهه های سوریه و عراق و حتی سرکوب تظاهرات در تهران نقش فعال دارد در سخنرانی اخیر خود تحت عنوان ” توطئه دولت روحانی برعلیه انقلاب اسلامی و برای براندازی نظام ” با لذتی شهوانی از تنگ کردن حلقه طناب به دور گردن عامل توطئه که پنهان نمی کند منظورش ” حسن روحانی ” است صحبت می کند و وی را به ” سر زگیلی ” که باید خفه شود تشبیه می کند . ” قاسمی ” از خیانتی که ” بنی صدر ” و ” هاشمی ” به انقلاب کرده اند حرف می زند و می گوید ما مقصر بودیم خودمان به وی رای دادیم ، و حتی می گوید که  رای ما به ” بنی صدر ” بخاطر توصیه ” امام ” بود ، به جریانات اخیر می پردازد و رای به ” روحانی ” را نیز اشتباه می داند ، اما هنوز جرات ندارد که بگوید چه کسی از حسن روحانی و یا بنی صدر که وی آنها را خائن می داند حمایت کرد مگر جز این بود که خمینی و خامنه ای بانی همه آن همه حمایت ها از همان کسانی بودند که شما امروز آنها را ” خائن ” می دانید ؟ و اپوزیسیون ج.ا.از همان ابتدا بر ناتوان بودن این قهرمانان حزب الله برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی حرف می زد وشما باور نمی کردید و اکنون و آهسته آهسته به نتایج ما یعنی اپوزیسیون می رسید . دیر نیست که در خائن بودن روحانیت و خامنه ای با ما همراه شوید .

می توان گفت این گفتمان که اکنون خود را به  به ریسمان ” خامنه ای ” آویخته است ، استعداد آنرا دارد که بزودی به علت العلل همه این مشکلات یعنی “خامنه ای” و پدیده ای به نام ” جمهوری اسلامی ” برسد . سعید قاسمی در سخنرانی مذکور خود از نابود شدن تولیدات داخلی  و واردات کالاهایی که به نابود شدن تولیدات کشاورزی و فقیر شدن کشاورزان و تولید کنند گان خرد منجر می شود صحبت می کند ، یعنی همان دغدغه هایی که بازار و اقشار سنتی را برانگیخت تا بر علیه حکومت محمد رضا شاه انقلاب کنند .

می توان بجرات گفت که تولید کنند گان خرد شهری و روستایی  ، کشاورزان خرده پا ، کارگران بازار ، مغازه داران ، نانوایی ، سلمانی و نجار و بقال و آهنگر هنوز هم خود را مدافع گفتمان شکست خورده انقلاب اسلامی می دانند  که البته این وابستگی تا حدود زیادی به وابستگی های دینی – شیعی و ایرانی – شیعی آنان ارتباط دارد و برای آنان دل کندن از ج.ا. بخودی خود به معنای دل کندن از اسلام و گفتمان البته انحرافی  ملی گرایی شیعی – ایرانی دارد . به آمار زیر بر گرفته از کتاب  سی سال جابه‌جایی طبقات اجتماعی در ایران، فصلنامه‌ی گفتگو، شماره‌ی 55، فروردین 1389 بهداد سهراب و فرهاد نعمانی،” توجه کنید :

“مشهودترین ویژگی در مورد خرده‌بورژوازی ایران تعداد بسیار زیاد و پراکنده‌ی واحدهای صنفی است که اغلب در حوزه‌ی توزیع و به‌صورت سنتی فعال‌اند. در سه‌ماهه‌‌ی چهارم سال 1396 تعداد واحدهای صنفی دارای مجوز بالغ بر دوونیم میلیون واحد بود که از آن میان بیش از یک میلیون و 234 هزار واحد صنفی در عرصه‌ی توزیع خرده‌فروشی فعالیت داشتند. به این ترتیب برای هر 66 نفر (با احتساب جمعیت 81 میلیونی کشور) یا 21 خانوار (با در نظر داشتن بعد خانوار 3.18 نفری) یک واحد توزیعی وجود داشته است.”

 در سالهای اخیر همراه با رونق کسب و کار مراکز خرید بزرگ و پاساژهای شیک توزیع کالاهای وارداتی روز تا روز عرصه به تولید و توزیع کنند گان خرد تنگ و تنگتر شده است . به آمار زیر توجه نمایید :

براساس آمار موجود در دهه‌ی نخست انقلاب و تا پایان سال 1368 در تهران شاهد 18 مرکز تجاری بوده‌ایم و این در حالی‌ست که در پایان دوره‌ی شهرداری قالیباف در این شهر (1394) این تعداد به 163 مرکز تجاری رسید که صرفاً شامل 43 مرکز خرید و 47 مال می‌شود. در عین حال بیش از 4 میلیون متر (چهار میلیون و هفتاد و هشت هزار متر) مربع فضای تجاری دیگر هم در دست ساخت است.

به این ترتیب در سمت عرضه ،  شاهد توسعه‌ی روزافزون فضاهای تجاری جدید هستیم که به تبع خود میزان رقابت در میان سرمایه‌های تجاری و در پی آن حذف بخش‌های بزرگی از خرده‌بورژوازی سنتی از عرصه‌ی تجارت را به دنبال داشته است. تدقیق در مورد مالکان و سازندگان پروژه‌های بزرگ تجاری در دو دهه‌ی اخیر نشان می‌دهد که مالکان ـ سازندگان اصلی جمعی از نهادهای بزرگ فرادولتی، نهادهای نظامی، بانک‌های خصوصی و شماری سرمایه‌گذار خصوصی است که معمولاً پیشینه‌ی فعالیت‌شان نامعلوم است و به نظر می‌رسد به برخی نهادهای قدرت و مقامات شهری‌ متصل‌اند”

 همراه با روند روبه رشد نابودی تولید از خرد و میانه و تنگ شدن عرصه به میدان فعالیت شبکه توزیع کنند گان خرد ، درآینده ای نه چندان دور شاهد روگردانی این جمعیت عظیم از مردم کشورمان که حدود 40% نیروی کار کشور را تشکیل می دهند از ج.ا. و نا امید شدن از نجات بخشی گفتمان موسوم به ” انقلاب اسلامی ” خواهیم بود ، در اثبات این ادعا توجه به آمار زیر خالی از فایده نیست :

“به گفته‌ی رئیس اتحادیه‌ی فروشگاه‌های زنجیره‌ای در حال حاضر حدود ۹۰ شرکت با ۱۱۰ برند و ۳۵۰۰ شعبه، عضو این اتحادیه هستند و در این میان تنها حدود ۴۰ شرکت و ۱۰۰۰ شعبه در سال ۱۳۹۶ به این اتحادیه افزوده شده‌اند.”

. براساس آمار موجود تعداد فروشگاه‌های اینترنتی که تا پایان اردیبهشت ۱۳۹۶ اقدام به اخذ نماد اعتماد از مرکز توسعه‌ی تجارت الکترونیکی وزارت صنعت کرده‌اند از هفت‌هزار فروشگاه به بیش از ۲۵ هزار فروشگاه رسیده است و هم اکنون این تعداد فروشگاه در حوزه‌ی خرید و فروش اینترنتی و آن‌لاین در کشور فعال هستند. همچنین میزان درآمد فروشگاه‌های اینترنتی ایران از طریق پرداخت درگاه بانکی و البته بدون احتساب طریق پرداخت در محل، در پایان‌ سال ١٣٩٥ بیش‌از ٧٠‌ هزار میلیارد تومان برآورد می‌شود.

حمله ” تاکسی داران سنتی ” ب�� تاکسی های انلاین در بعضی شهر ها بیانگر عدم توانایی ج.ا. در بهسازی عرضه کنند گان خدمات سنتی و ارتقای آنها به عرضه مدرن خدمات است .

بر اساس مشاهدات آماری بالا می توان شروع بیان نارضایتی فعالان سیاس و اجتماعی موسوم به ” ذوب شدگان در ولایت ” را به نوعی  در ارتباط با خانه خرابی اقشار سنتی ، بازاری های خرده پا و تولید و توزیع کنند گان با سرمایه های خرد دانست . تظاهرات مغازه داران و فروشند گان وسایل مصرفی در کسادی بازار نشان از پایین آمدن در آمد قشر عظیمی از مردم متشکل از کارگر و کارمند است که ریشه در عدم سرمایه گذاری در تولید و کم و کمتر شدن بودجه عمرانی دولت دارد .

” سپاه” بعنوان یک حزب سیاسی و نظامی و ” بیت خامنه ای ” بعنوان موتورمحرک دفاع از گفتمان ” انقلاب اسلامی ” در طول 40 سال اخیر و به تناوب در توجیه نا کارآمدی انقلاب اسلامی و نهاد بر آمده از آن ” ج.ا.” ، به قول خودشان خیانتکاری نهضت آزادی و بنی صدر و هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان و اکنون ” حسن روحانی ” را مسبب ، بحرانهای فراگیر اجتماعی و اقتصادی اعلام کرده اند ،  اما اکنون و همانطور که ” حاج سعید قاسمی ” در سخنرانی اش گفت رای به بنی صدر و هاشمی و حسن روحانی که به فرمان و تحت نظارت ” خمینی و خامنه ای ” بوده است وطبیعی است این نگرش در ادامه منطقی  سیر خود به مقصر بودن روحانیت و اکنون ” خامنه ای ” در بروز بحران های بنیان کن اجتماعی و اقتصادی و ناتوانی  رهبران ج.ا در عدم تکرار اشتباهات  دهشتناک که تا کنون مرتکب شده اند  برسد . در این زمینه می توان به دستگیری تعدادی از دانشجویان موسوم به ” عدالت خواه ” که یکی از آنان به نام ابراهیم نظری حتی شلاق خورد نیز اشاره کرد و فردی به نام “سعید زیبا کلام ” که تا چند سال پیش به نام ” خامنه ای ” قسم می خورد اکنون به عدم تحمل ” صغارت پذیری ” تحمیلی از سوی ” ولی فقیه ” اعتراض کرده و فریادش از بیعدالتی در حکومت اسلامی بلند شده است .

از نظر دور نداریم که اکنون و در صحنه حوادث سیاسی در ایران متشکل ترین قشراز نظر اقتصادی و اجتماعی و حتی فرهنگی نه کارگران ، نه خورده بورژوازی جدید که خورده بورزواژی سنتی است که در ترس از نابودی خود که حتی در ج.ا. مدعی دفاع از سنت و دین و مذهب شتاب بیشتری یافته است  آماده نبرد خونین و دفاع از حیات تاریخی  اجتماعی خود است . طبقه کارگر و حتی اقشار متوسط از نظر تاریخی خود را در حال نابودی نمی بینند ، ممکنست یک گارگر در آمدش کم باشد ، اما امید به اینده در وی بیشتر از یک سلمانی و مغازه دار خرد است . برای یک کاسب ، سلمانی ، نجار، سنگتراش ، چشم انداز از دست دادن سرمایه و به کارگری رفتن وحشتناک و سخت دل ازار است .

هر نظامی که بر سر کار بیاید کارگر و اقشار متوسط به رشد تاریخی خود ادامه خواهند داد و خود را درمعرض نابودی نمی بینند که آمادگی دست یازیدن به مبارزه ای جدی برای ایجاد تغییرات در صحنه سیاسی کشوررا داشته  باشند ، درمقابل از 40 سال پیش و تا کنون این بازار و اقشار سنتی و کشاورزان خرده پا بوده اند که برای دفاع از نظامی که آنرا نماینده فکری و مدافع خود در ساختار اقتصادی می دانسته اند بالاترین هزینه های حضور در جبهه ها ی جنگ ایران و عراق و در مبارزه با داعش و وسوریه را داده اند ، فرزندان همین اقشار هستند که تشکیل دهندگان بدنه ” سپاه و بسیج ” و نیروهای انتظامی ” هستند و اکنون همین اقشار می بینند که ” روحانیت ” و ” خامنه ای ” عملا بر سر آنها کلاه گذاشته و نظام جمهوری اسلامی در حقیقت به نهادی در خدمت ” روحانیت ” در آمده و نتوانسته از آنها در مقابل سرمایه و واردات خارجی و اشکال نوین توزیع و تولید کالا با کمک به آنها برای تکامل خود و  مدرن کردن شیوه های کسب و کار کمکی بکند .

یکی از احتمالات برای به وجود آمدن تغییر در بن بست بوجود آمده در وضعیت سیاسی – اجتماعی موجود ، رودرورویی بخشی از حزب اللهی ها که از عدم تغییر ات بنیادی توسط ج.ا. برهبری خامنه ای ، ناامید شده اند ،رودررویی این بخش که نمایندگان  و هوادران زیادی هم در سپاه و بسیج و ارگانهای امنیتی و انتظانی دارند با بخشی از جمهوری اسلامی و سپاه است ،  چنین مبارزه ای اگر آغاز شود با حمایت همین اقشار سنتی روبرو شده و  می تواند خونین و سرنوشت ساز باشد .در چنان حالتی اصلاح طلبان در کنار ” خامنه ای ” قرار خواهند گرفت و اقشار متوسط و مرفه در هراس از انقلاب دوباره و نا امنی و جنگ داخلی به سمت حمایت از ج.ا. و یا اپوزیسیون برانداز خواهند رفت . زمینه اجتماعی چنین رودرویی سیاسی همان نارضایتی اقشار سنتی و بازاری های خرده پا و تولید و توزیع کنند گان کوچک هستند . این حرکت اگر تحت رهبری افرادی مانند ” احمدی نژاد ” و بخشهایی از ” سپاه ” قرار بگیرد که جامعه قطعا به بیراهه” فاشیزم ” و بحران های فراگیر اقتصادی و اجتماعی خواهد رفت و زمینه جنگ داخلی و حتی مداخله خارجی فراهم خواهد شد . در چنین میانه ای اگر آمریکا قادر به دخالت در ایران باشد ، برنده بازی ” رضا پهلوی ” و طرفدران نظام سابق خواهند بود .  برای فرار از چنین شرایطی این احتمال را نباید از نظر دور داشت که ” خامنه ای ” و سپاه ” در نا امیدی کامل از وضعیت بد اقتصادی و اجتماعی وبرای امید بخشیدن به هوادارن سر سخت خود که اکنون شروع به انتقاد از ناتوانی نظام در عدم پاسخگویی در حل معظلات اقتصادی – اجتماعی کرد ه اند و در جهت ایجاد شورو گرد آوردن لشکر بیکاران به دور یک علمدار در جمهوری اسلامی ، بدنبال احیای ” احمدی نژاد ” و یا فردی مانند او باشند . که البته چنین راه حلی موقت بوده وبعد از مدتی باز اختلاف میان ولی فقیه و فرد مفروض بالا خواهد گرفت مگر اینکه چنین واقعه ای آغاز دور شدن روحانیت از قدرت سیاسی و آغاز روحانیت زدایی از ج.ا بدانیم که احتمال ضعیفی است .

اما اگر بخش هایی از اپوزیسیون بتوانند اعتماد همین  اقشار سنتی و بازاری و دکاندارو بقال و نجار و…را در ادامه دادن به ایجاد تغییرات بنیادی و ملی و مستقل بودن در مقابل دخالت های خارجی و ایجاد یک نظام سیاسی مقتدر جلب کنند زمینه های جذب این اقشار که تا کنون هم فعالترین  و سیاسی ترین اقشار اجتماعی در ایران هستند برای ایجاد تغییرات مترقیانه فراهم می شود . در چشم انداز میان مدت هر کس که بتواند اقشار سنتی که از نظر فرهنگی و اقتصادی متشکل ترین اقشار اجتماعی هستند را جذب کند مهر خود به تغییرات بنیادی در ایران را زده است . 

با چنین تحلیلی در شرایط فعلی ، عامل اجتماعی آغاز کننده تغییرات اجتماعی نه اقشار متوسط و مرفه که بسیار هم در شبکه های اجتماعی و البته  با دادن هزینه مانند زندانی شدن وکلا و دانشجویان و روزنامه نگاران فعال هستند ، اما اهل هزینه دادن وبه خطر افتادن سرمایه های دلار و سکه و سهام خود نیستند ،  نه روشنفکرانی که در هر تحلیل خود از ” دولت کوچک ” و قطع کمکهای دولتی به اقشار آسیب پذیر دم می زنند ، نه گروههای سیاسی که مستقیم و غیر مستقیم نسبت به گرفتن کمک از کشورهای خارجی دم می زنند ، نه ” روح الله زم ” که می گوید از شبکه بیان حقوق می گیرد ، نه  سایتها و رسانه ای مانند ” توانا ” که مستقیما اعلام می کند از دولت ” آمریکا ” پول می گیرند که نیرویی سیاسی خواهد بود  که بتواند چشم انداز یک کشور مستقل ، مقتدر با چشم انداز ایجاد تامین اجتماعی گسترده و دخالت دولت در امور اساسی و تامین آموزش و پرورش و درمان مناسب برای بخشهای وسیعی از فقیرترین مردم جامعه ما را ترسیم کند  و در عین حال آمادگی سازماندهی مبارزات بنیادی برای تغییر نظام را هم داشته باشد

برای پایه ریزی مبارزه ای پیروز مند در ایران باید بررسی و تحلیل کرد که فعال و سیاسی ترین اقشار اجتماعی که آماده نبردی فداکارانه برای ایجاد تغییر می باشند  کدام هستند و برای جذب آنها سرمایه گذاری کرد . در صورت جذب خورده بورژوازی سنتی و فعالان سیاسی وابسته به آنان که در حال حاضر در آخرین سنگر دفاع از ج.ا. گیر افتاده اند از سوی نیروهای مترقی و ملی و دموکرات ، زمینه خلع قدرت از ج.ا. فراهم و می توان ایجاد تغییرات  بدون در افتادن کشور به ورطه جنگ داخلی امید داشت.   در صورتی که این چشم انداز درست باشد یکبار دیگر ” روشنفکران و اپوزیسیون ” کمترین تاثیر را در تغییرات احتمالی در کشورمان ایران خواهند داشت .جذب حزب اللهی ها و اقشار سنتی توسط اپوزیسیون ملی ، دموکرات و مترقی ؟  دست نیافتنی می نماید  و البته به مانند تراشیدن کوه بیستون طاقت فرساست اما بهشت را به بها بدهند و به بهانه ندهند .