![](http://mihantv.com/wp-content/uploads/2019/10/Hossein-Arab-Picture.png)
حسین عرب :
در سخنان اپوزیسیون خارج از کشور، از افراد وابسته به جریان های مختلف فکری، شنیده می شود، که از بی عملی اپوزیسیون در چهل سال گذشته گلایه و شکایت می کنند. حتی گروهی از اظهار نظر کنندگان از اصطلاحات اپوزیسیون جعلی، اپوزیسیون کاسب ، و اپوزیسیون نما بهره برده و معتقدند بخش بزرگی از گروه ها و افراد اپوزیسیون بدنبال ساختن کلاهی از این نمد برای خود (دریافت پول، گرفتن پناهندگی، و کسب قدرت در حکومت آتی) ، و یا در پی انجام ماموریت محوله از طرف جمهوری اسلامی هستند.
برای تکمیل نکته بالا به نظر سازمان های اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی در ارتباط با اپوزیسیون خارج از کشور می پردازیم.
یکی از شیوه های برخورد جمهوری اسلامی با مخالفین داخل کشور، پیشنهاد ترک ایران به آنها ست. حتی حاضرند پول سفر و هزینه جا افتادن شخص در کشور مقصد را هم بپردازند، در صورتیکه فرد مخالف ممنوع الخروج باشد آنرا برمی دارند، و حاضرند اگر لازم باشد ویزا هم تهیه کنند، در صورت درخواست شخص موصوف برای خروج غیرقانونی، به او قاچاقچی بابت انتقال به ترکیه معرفی می کنند. جالب اینکه برای او توضیح می دهند که این هم به نفع تو هست هم به نفع ما، چرا که اگر در کشور بمانی، ما مجبور هستیم دستگیرت کنیم، بروی زندان، با این قاضی های اجق وجق که قوه قضائیه دارد، ممکن است حکم اعدامت را صادر کنند. در صورتیکه اگر به خارج کشور کوچ کنی می توانی پناهنده بشوی و بدون زحمت حقوق بگیری، به تحصیلاتت ادامه بدهی، و زندگی را با خوشی بگذرانی، البته شرط این تعامل، عدم برگشت به کشور است، اگر بخواهی برگردی در فرودگاه دستگیر و سر و کارت با ما خواهد بود.
متاسفانه مخالفین جمهوری اسلامی که به خارج از کشور رفته اند از گفتن شیوه ترک ایران طفره می روند یا اگر توضیح بدهند، نقل می کنند که بصورت قاچاق از مرز رد شده اند. که داستان خروج درست است، اما این تمام قصه نیست.
شاید شنیدن مراتب بالا برای برخی افراد تازگی داشته باشد و تعجب کنند. حتمن اولین فکری که به ذهن شنونده متبادر می شود، که افراد مخالف برای دریافت خدمات خروج از کشور به وزارت اطلاعات باید قول همکاری بدهند. در حالیکه دستگاه امنیتی در برابر این گشاده دستی چیزی طلب نمی کند، مگر اینکه خود شخص مایل به همکاری باشد. پس چرا سازمانهای امنیتی حاضر به پرداخت چنین هزینه هائی برای مخالفین خود هستند؟
این سئوالی است که هر مخالف جمهوری اسلامی از خود می کند، چرا؟ یکی از مخالفین که پیشنهاد سخاوتمندانه را دریافت کرده بود، از بازجو سئوال می کند، شما چرا این کار را انجام می دهید؟ بازجو جواب می دهد، چه اهمیتی دارد که دلیل آن چی هست؟ مهم این هست که هر دو طرف معامله راضی باشند. شما که معتقدید ما نادان و ابله هستیم، این کار را به حساب نادانی ما بگذار.
بازجو در برابر اصرار سئوال کننده، پاسخ می دهد، حالا که سماجت می کنی، دلیل آنرا به تو می گویم. چون زمانی که مخالفین به خارج از کشور می روند، تبدیل به مهره سوخته می شوند و برای نظام خطری نخواهند داشت. بازجو در مقابل تعجب شنونده ادامه می دهد. روایتی از امام جعفر صادق هست که ” الحمد لله الذی جعل أعدائنا من الحمقی” بدین معنی “خدا را شکر که دشمنان ما را از احمق ها آفرید”. خوشبختانه اپوزیسیون خارج از کشور، نه درک و فهم درستی از کشور و مردم دارند، نه می توانند با هم سازش کنند، کسی مثل تو هم که به خارج بروی، داخل یکی از همین دار و دسته ها میشوی و بعد مخالفین آن گروه، آنقدر برای تو داستان می سازند، که خواهی گفت، خر ما از کره گی دم نداشت، و میروی دنبال زندگی خودت، و ادامه داد، جمهوری اسلامی اپوزیسیون خارج از کشور را جدی نمی گیرد، چون اکثر آنها دنبال این هستند که از این نمد کلاهی برای خودشان بسازند. برای مخالفین خارج نشین، جنگ داخلی میان خودشان از مبارزه با جمهوری اسلامی مهمتر هست. ما هم بعضی اوقات ترتیبی می دهیم تا آنها دنبال نخود سیاه بروند، بخصوص اگر نخود بوی پول بدهد، خیلی جذاب خواهد بود. لذا دوست عزیز نگران نباش ، ما می دانیم داریم چکار می کنیم، اپوزیسیون خارج از کشور هست که نمی داند در حال چکاری هست. بهرحال برو به سلامت انشااله در خارج بهت خوش خواهد گذشت.
بررسی نظرات جمهوری اسلامی و اپوزیسیون خارج ، بیانگر تحلیل مشابه در عملکرد و اثربخشی اپوزیسیون خارج از کشور در مبارزه با جمهوری اسلامی است، و نزدیکی برداشت یکسان از دو طرف متضاد، احتمال صحت نظریه را افزایش می دهد.
اکنون با پذیرش نتایج ضعیف اپوزیسیون خارج در کمک به براندازی جمهوری اسلامی به دلایل آن می پردازیم.
ایران کشوری است که با انقلاب مشروطیت خشت اول ورود به مدرنیسم را برداشت. ویژگی های افتراق تجدد و سنت، در برپائی مجلس قانون گذاری، محدود کردن قدرت سلطنت، برگزاری انتخابات ، و تاسیس احزاب توسط طبقات مختلف بمنظور پیشبرد منافع طبقه خود از طریق کسب آرای بیشتر و تصویب قانون و مقررات در مجلس قانون گذاری است.
در انقلاب مشروطه تقریبا هیچیک از مشخصات بالا به وقوع نه پیوسته است، شاه با در اختیار گرفتن فرماندهی کل قوا و بدون داشتن مسئولیت، ماشین سرکوب حکومت را در اختیار خود نگهداشت، مجلس که قرار بود، قوانین و مقررات را تصویب کند، به مجلس شورا تغییر هویت داد، و دولت تبدیل به بازیچه ای در دست شاه و مجلس شد، و احزاب که بایستی مدافع و پیگیر منافع و جهان بینی طبقاتی خود باشند، بشکل باند های مافیائی در آمدند که خصیصه اصلی آنها توطئه ، زد و بند ، و مقطعی بود.
شاید تنها گروهی که صاحب شکل، ساختار، و مرامنامه حزبی در ایران بوده، حزب توده ایران است، همین یگانه گروهی که نام حزب بر آن می توان اتلاق کرد، پس از تاسیس کسی را که هیچ آشنائی و اعتقادی به خط و مشی حزب نداشت و اصالتن اعمال شخصیه او خلاف نظرات حزب توده بود را بعنوان دبیرکل حزب انتخاب کرد.
کج گذاشتن خشت اول مدرنیسم، دیوار کج مدرنیسم است که تا بحال بالا رفته ، و پیامدهای آن حکومت پهلوی، و جمهوری اسلامی در عرصه دولت سازی و در حوزه جامعه مدنی، عدم وجود احزاب واقعی در داخل و خارج کشور است.
احزاب واقعی دارای اعضائی هستند که به آرمان های حزب معتقد بوده و برای پیشبرد اهداف آن حاضر به پرداخت هزینه مالی از جمله حق عضویت، و هزینه های شخصیتی هستند. و فعالین حزب افراد شاغل در سازمان حزب هستند که هزینه گذران زندگی آنها توسط حزب پرداخت و بصورت تمام وقت در حزب مشغول بکار می باشند.
سازمان حزب موظف است، کلیه فعالیت های هیات حاکمه مستقر را رصد و ارزیابی کرده و گزارش نقاط ضعف و اثرات سوء ناشی از اجرای سیاست های غلط حاکمیت را برای مردم و کشور افشا کند.
فقدان ساختار حزبی در اپوزیسیون ایران، و عدم مشارکت جمعی مخالفین در مبارزه با رژیم حاکم، اپوزیسون ایران را به دو گروه اپوزیسیون آماتور (بقول خودشان واقعی) و اپوزیسیون کاسب (یا بقول خودشان جعلی) خلاصه کرده و گروه یا افرادی که اپوزیسون حرفه ای باشند در میدان مقابله با جمهوری اسلامی حضور ندارند.