ایران من سزای پریشانی‌ات نبودم

 

مهدی اصلانی :


اول اردیبهشت سال‌روز تولد محمد مختاری است


درسال ۶۱ دست‌گیر و حدود دوسال به حبس می‌ماند. به ذات شاعر بود. روزگارش بدون شعر طی نمی‌شد. سرایش شعر زیر بازجویی و کابل و شکنجه، بدون کاغذ و قلم و به حافظه سپردن در انفرادی!
او پس از خلاصی آن‌چه در حافظه سروده را بدون تغییر به‌روی کاغذ آورده. مجموعه‌ی این اشعار هنوز منتشر نشده. امید با کوشش سهراب و سیاوش و مریم خانم بخشی از یادمانده‌‌های قلمی‌شده و حافظه‌ی شاعر در اختیار همه‌گان قرار گیرد
«ایران من» حاصل آن دوران است که به‌لطف سهراب مختاری در اختیارم قرار گرفت و در «آخرین فرصت گل» منتشر شد. اگر مانده بود امروز ۷۸ ساله‌گی‌اش جشن می‌گرفتیم. اگر که رفته باشد
——–
ایران من
ایران من سزای پریشانی‌ات نبودم
خطی جلی به صفحه‌ی پیشانی‌ات نبودم
آبی زلال در طلب کام تشنه بودی
خاکی سزای بخشش نیسانی‌ات نبودم
در درد خانه کردی و پروردیم به دامن
جز تیشه‌ای به خانه‌ی ویرانی‌ات نبودم
خون خوردی از عذاب و به شوقم ترانه خواندی
شایان غم‌گساری و غم‌خوانی‌ات نبودم
گفتم به روز واقعه افروزمت به جان‌ام
دردت چنان بسوخت که درمانی‌ات نبودم
تابوت‌ها به سرخی‌ی چشمت روانه گشتند
تابوتی از برای چراغانی‌ات نبودم
محمد مختاری (زندان اوین) ۱۳۶۱