ایران هراسی ترامپ بی اثر است

دکتر کاظم ودیعی :

کار ناشیگری های اقای ترامپ  به  آنجا کشیده که نارضیان نظام جمهوری اسلامی ایران ناگزیرند  از ایران دفاع و از او انتقاد کنند.البته دفاع از ایران وطن مستند است بر بررسی های عمیق صد ها محقق  بر قراردادی که نزد ما به <<برجام >>معروف است.

معهذا آقای ترامپ هم چندان ناشی نیست.زیرا ابتدا  خوب به تهدید رفت و وقتی دید اروپای متحد و روسیه و انگستان و سیا و ارتش دندان نشان نمیدهند علیه ایران… نیات خود را علیه ایران و <<برجام>> به کنگره گزارش کرد تا ظرف 60  روز جواب بگیرد.این را میگویند   فرصت دادن به خود اما چه جوابیممکن است کنگره  به رییس جمهور ملتهب آمریکا بدهد؟

کنگره آمریکا به عهده اوباما این  قرارداد را تصویب کرده است.عقلانیت سیاسی نزد اعضای کنگره فعلی اجازه رد برجام را نمی دهد .

قرارداد که بقول اوباما بر اساس بررسی های مداوم تنظیم شده و البته بررسی ها از سوی مراجع مختلف با مکانیسم خود تا به حال خلافی از سوی ایران گزارشی نکرده است. مصوبه کنگره قبلی را هم لغو کردن از عقلانیت ها به دور است. و در شرایط کنونی که روز به روز عرصه بر آقای برامپ از باب دخالت روسیه در انتخاب شدن او تنگتر میشود،کنگره ممکن نیست آنرا به حساب نگیرد.بسیار محتمل است که گزارش کنگره به نظرات اروپا نزدیکتر باشد تا به نظر رییس جمهور ترامپ.

نظر اورپا فشار بر ایران در دو زمینه ساخت و آزمایش های موشکی است که باید متوقف شود و نفوذ در منطقه است که باید منقطع گردد.کنگره بر بازرسی بیشتر و نظارت های مستمر سازمان جهانی انرژی اتمی به احتمال زیاد تکیه خواه کرد وکنگره منظما در تبادل نظر است و با اتحادیه اروپا به استناد سفرهایی که بلند پایه ها به واشنگتن میکنند.ایران یک حرف حساب دارد و ان این است که کل قرارداد راجع به امر اتم است.و هر طور این مقوله پیش رود واقعیت این است که ترامپ با حرف های خود یک جبهه طرفدار <<برجام>>را آفریده.

اشتباه سپاه

ماموریت سپاه به استناد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی است و انقلاب و رهبر اولیه آن هرگز رفتن به سلاح اتمی و سلاح های موشکی را از جمله ارزش ها قلمداد نکرده است.در مصاحبه ها و بیانیه های سپاه به لحن پر وقار سخن گفته نمیشود.رهبر هم رعایت نزاکت لفظی ندارد.اما اشتباه مهم اعتراف سپاه است به اراده همیشگی <<نفوذ منطقه ای>>.توجیه این نفوذ آسان نیست.

سپاه از کدام نفوذ حرف میزند؟ نفوذ آرمانی، نفوذ سیاسی، نفوذ اقتصادی، نفوذ اخلاقی؟زیرا آنچه کرده و میکند دادن پول و ارسال سلاح است.وآنچه مایل است بدست آورد تا ارضا شودتوسعه طلبی است و به امید دنباله روی کمترینها و کوچکترین هاست از جمهوری اسلامی.و این گونه توسعه طلبی در راستای حقوق بین الملی نیست.که اگر جز این بود نخست وزیر عراق به تهران نمیرفت تا قانع کند ایران را به بازگردانید ن سربازان خود از عراق.

غرور درهم شکسته شده ارتش عراق از بابت  اشغال آن کشورابتدا توسط آمریکای جورج واکر بوش و پس از آن استیلای داعش بر بخشی از عراق و بالاخره جداسری بارزانی از کشور عراق این کشور و مردم آن را زخمی کرده و دیگر مایل نیستند ایران را در نقش توسعه طلب یا نفوذ اشغالگر تجسم کنند.عراق باید احیا شود و این حداقل کاری است که صلح در منطقه وابسته به ان است.و اینکه ایران به دفع داعش مستقیم و غیر مستقیم به عراق کمک کرده است دلیلی کافی برای ادامه حضور سربازان ایران نیست.اما ایران اگر در جریان پس رفتن بارزانی کمک کرده است این کمک برای پس زدن نفوذ کردهایی است که در کردستان ایران اخلال ها کرده اند. در مواردی ایران(از جمله در جریان تند استقلال طلبی مسعود بارزانی) اخطار تندی به فرماندهان نظامی کردستان مختار یا خود گردان داد.من در جراید فرانسه همین دو هفته گذشته خواندم که فرمانده ایرانی به فرمانده کرد میگوید:<< ا گر قشون خود را پس نکشید من به این سه نقطه حمله خواهم کرد>>این اخطار در حضور فرمانده عراقی داده شد.زیرا در سالهای اخیر ارتش ایران و عراق علیه داعش و متجاسران دیگر در همکاری های عمیقا تنیده بوده اند و اگر نخست وزیر عراق به تهران رفت و آمد دارد به خاطر همین همکاریهاست تا امنیت دو کشور در مرز ها و درون بجا باشد.

ایران خوب میداند که کردها بسیار افراطی به صورت گروهکها  همیشه در کوههای غرب مشرف به عراق لانه میکنند و با زدو خوردها برای خود حماسه آفرینی میکنند.پس تا امنیت و استقلال عراق بجا نباشد ایران در این منطقه نافذ است و همیشه و بخصوص در نظام قبل از انقلاب هم چنین بوده است. و اگر خوانندگان تردید دارند لااقل به کتاب سرهنگ عیسی پژمان،نماینده ساواک و مامور ویژه شاه در کردستان و عراق به نام تند باد حوادث رجوع کنند تا به درکی قابل قبول در حقایق امر در این باب برسند .

کتاب در ایران ولایی چاپ و نشر شده به همت آقای عرفان قانعی فرد به سال  1390 و به ماه دی وسیله نشر علم و البته مثل هر کتاب دیگر مستحق نقد است. ولی آنچه از نویسنده درباب بارزانی ها آمده است در آن کتاب با آنچه امروز در جراید غرب مینویسند در تطبیق است.

اما رسانه های غرب چه مینویسند؟یک نمونه تازه را از روزنامه لوموند مورخ 31 اکتبر 2017 نقل میکنیم.

نخست اینکه دولت آمریکا .و دول اروپا چرا ناگهان مخالفت کردند با رفراندوم در حالی که همان ها انبارهای   کردستان خود مختار را پر کردند از اسلحه ها برای جنگیدن علیه داعش، زیرا کردستان مسعود بارزانی به اتکاء پول نفت بی اعتنا  به بغدادی که  به او خود مختاری داده بود و از خود رهبر کل کردها در سه کشور و حتی میتوان گفت در چهار کشور ایران و ترکیه وعراق و ارمنستان ساخته بود.از سوی دیگر به اسناد ژان ژاک بریدی،رییس کمیسیون دفاع ملی و رییس گروه دوستی فرانسه و عراق،میخوانیم در روزنامه که La Croix  میگوید مسعود بارزانی رویای کردهاست.مسعود بارزانی مظهر پیشمرگان است…اما نباید به خود دروغ گفت. او ضمنا یک دیکتاتور است. یک دیکتاتور بزرگ اهل فساد و حرف از میلیارد هاست در حلقه خاندانی اش.

کردستان خود مختار بارزانی با جمعیت پنج ممیز دو میلیون نفری از 1991 به کنترل صد در صد مرز خود با عراق دست زده و با فروش 540 هزار بشکه نفت، مخصوصا به ترکیه،رفت به سمت  نفی وطن عراقی و ثروت اندوزی خاندانی.

ایران به این فعل و انفعالات بین ترکها و بارزانی ها اعتنا نداشت.ایران نگران فعل و انفعالات گروهک ها در مرزها و خطر قدرت نظامی آمریکا  در عراق بود و هست. چگونه ممکن است به آسانی به ایران گفت سربازان ایران به ایران برگردند و قشون آمریکا موسعا در عراق بماند.البته نخست وزیر عراق میفهمد ولی آمریکای اشغالگر دیروزی و متفق بغداد امروزی به بهانه داعش و به بهانه دوستی با عراق (ذخایر عظیم نفت) مایل است در عراق بماند.

چنین است که سپاه پاسداران از توسعه نفوذ خود دفاع میکند و به  دو دلیل حساس: یکی حراست نظام،دوم حراست مرز ها. و ایرانیان در اکثریت خود از استقلال و تمامیت ارضی خود در دفاع اند ولو آنکه در نا رضایتی باشند از نظام.آیا فهم این تودر تویی ها میسر آقای ترامپ است؟! نظام و دولت ترکیه گرفتار تر از نظام و دولت ایران است.زیرا ترکیه اردوغان به نفت بارزانی ها سخت نیازمند بود.به همین دلیل به محض مخالفت آمریکا واروپای متحد با رفراندوم و استقلال طلبی بارزانی، بارزانی را رها کرد و همراه شد با استراتژی آمریکا و ایران در مخالفت ها با استقلال طلبی مسعود بارزانی.

به این ترتیب ترکیه هم در رویاروی با کردهای ترکیه نیرومند شد و هم اندکی با آمریکا و با ایران.و نکته اینجاست که در این قضایا  آمریکا و ترکیه وسوریه بشار اسد و ایران در مورد بارزانی و استقلال منطقه کردنشین عراق در یک خط سیاسی هم راستا و هم افق شدند در حالی که هر چهار کشور آشکارا مخالف هم اند بجز عراق که با حضور آمریکا و نفوذ مشاوران نظامی آن کشور هنوز باید بسوزد و بسازد. و این آمریکاست که نخست وزیر عراق را تشویق میکند به اینکه از طریق مذاکره با ایران خروج سربازان ایرانی را از خاک عراق خواستار شود. به سادگی مفهوم است مادام که امریکا یکجا در فشار به ایران است. ایران از سر بیم همیشگی بر نفوذ خود در عراق و در منطقه می افزاید. این است تودرتویی هایی که به را حل نمیروند مگر آنکه آمریکا و ایران به مذاکره و قرادادی روند به قصد از میان برداشتن همه اختلافات .آیا در افق دور میشود آشتی با ایران ولایی و آمریکا را تجسم کرد و ایران را به عنوان یک قدرت برتر در خاورمیانه باز شناخت؟ باید جرات کرد و امید داشت براینکه آمریکا و روسیه وایران به مذاکراتی روند جدا از اتم و موشک و غیره. بیرون از این تودرتویی ها و نبود اراده ای بر داد و ستد. این واقعیت که دول بمب اتمی دار دائما در کنترل دیگرانند و طاووس مآب پای زشت خود را نمی بینند طغیان برانگیز است. مردم اگاهند بر معایب بزرگان قدرتمند، پس اعتنا ندارند بر غرش ترامپ ! سلاح هسته ای باید به کل در افتد. من باور نمیکنم که سازمان انرژی اتمی از ایران به نا حق گزارش کند . اگر غیر از این است پس چرا به اجرای مجازات نمیروند؟

ایران به سودش نیست تا از را بمب اتم به قدرت رود. ایران از عربستان سعودی و کارخانه جهاد پروری این کشور بیزار است .ایران از نفوذ کرو کور کننده امریکا به دست عربستان و اسرائیل در بیم است. بیم و ترس ایران تازگی ندارد.

ده ها سند بر دخالت همه جانبه آمریکا در ایران قبل از انقلاب وجود دارد .هیچکس از ما ایرانیها مفتخر به دوستی دورغین با آمریکا نیست.ترامپ دنبال راه حل نیست. ایران هم با فرصتی که به دست آورده دست از امریکا ستیزی بر نمیدارد.اتهامات هر دو طرف بی پایه و اساس است.

روسها در حاشیه از آمریکا انتقاد میکنند.آمریکا هرگز روسیه پوتین را زیر سئوال نمیبرد در چنین جو ایران از بانکهای آسیا یی و اروپایی وام میگیرد تا به مصرف عمران برساند.(1)گفتنی است که این بانکها طی ماه های گذشته به

حدود 22 میلیارد دلار به ایران وام داده اند.اسم آن را هم گذاشته اند سرمایه نهی خارجی ها در ایران.وایران هم با همان پول در سوریه و هر جای دیگر

سرمایه نهی میکند.بانک ها حساب دستشان است.در آمد ایران را از بابت  فروش نفت را میشناسند، پس کوچک کوچک مبلغی میدهند  تا پول هدر نرود.

ایران هم ضمانت های مهم میدهد.اما حاصل کار آن است که ایران صاحب مبلغی مهم میشود و دستش برای هر کار باز است.دیگرحاصل آن است که از دول متعددی طلبکار میسازد و البته هیچ یک به تخریب ایران رضا نمی دهند و کم و بیش در اغماض اند بر ناروائی های نظام ایران. ایران شبکه های داد و ستد بانکی خود را خوب تنیده است واز فساد و پولشویی ها نمی هراسد)مثل مورد بانک اسلوانی که اینک تحت تعقیب است)

***

قدرت سپاه پاسداران که ترامپ میخواهد آن را در فهرست تروریست ها نهد،در ماههای اخیر به تحقیق ناشی از ناشی گری های ترامپ است.و در شرایط امروز که سه تن از محارم ترامپ( از فعال ترین ها در انتخاب او و پال منفورت سر کرده آن ها)در مظان اتهامات هستند ایا میشود باور کرد بر گزارشی از سوی کنگره در هم  .رائی با نیات ترامپ

بهر حال، ترامپ متهمی است پیوسته در تکذیب.دونالد ترامپ تحت نظر است و میداند که رسانه های جهان بیشتر از وی میگویند تا از ایران.دنیای ما بد پسندی را در جو پوپولیسم تجربه کرد.نکند ایران هراسی آقای ترامپ ریشه در کژو و مژرفتن های خود ایشان داشته باشد.

منابع و توضیحات:

1-ازآن جمله اند بانک اتریشی Ober Bank  با یک میلیارد و 17 میلیون دلار،بانک دانمارک 500 میلیون یورو، بانک دولتی فرانسه 500 میلیون یورو،و بانکهای کره جنوبی و چین جمعا  18 میلیارد بورو.

نوامبر 2017