بهرام رحمانی :
مطلب زیر را در مقطع برگزاری مضحکه انتخابات ریاست جمهوری(سهشنبه بیست و ششم اردیبهشت 1396 – شانزدهم مه 2017)، نوشته بودم. نویسندگان و هنرمندانی که مردم را تشویق میکردند به پای صندوقهای رای بروند و به شیخ حسن روحانی رای بدهند. اکنون که مردم ستمدیده و جان به لب رسیده به پا خواستهاند تا حق خود را از حلقوم این تبهکاران حاکم اسلامی بگیرند و به حاکمیت جنایتکارانه و تروریستی در ایران خاتمه دهند این خانمها و آقایان نویسنده و هنرمند، چرا مهر سکوب بر لب زدهاند؟!
این روزها جامعه ایران و جهان، از یکسو شاهد قهرمانیها و جانفشانیهای زنان و مردان به ویژه جوانانی است که از ستم و تبعیض، سانسور و سرکوب، گرانی و فقر و بیکاری، به خیابانها ریختهاند و از سوی دیگر، شاهد وحشیگری نیروهای امنیتی، انتظامی، ضدشورش، بسیج و سپاه و حزبالله حکومت اسلامی علیه شهروندان است. مردمی که در سراسر ایران، خیابانها را از تسخیر کردهاند و در صفی متحد و یکپارچه خواستههای بر حق و عادلانه خود را برای پایان دادن به وضعیت جهنمی و غیرقابل تحمل موجود فریاد میزنند.
حدود چهل سال است که این مطالبات زنان، کارگران، دانشجویان، جوانان، روزنامهنگاران، هنرمندان، نویسندگان، طرفداران محیط زیست، آزادی زبانهای مادر و همچنین اقلیتهای ملی و مذهبی و همه اقشار مردم حقطلب، رویهم انباشته شدهاند. اما حکومتگران تبهکار و زورگو و قلدر و آدمکش، بدون هیچ توجهی به حقوق و خواستههای اکثریت شهروندان جامعه ایران، مشغول غارت ثروتهای اجتماعی و سرکوب و جنایت بودهاند.
معترضین خواهان برچیده شدن بساط هر گونه سانسور و سرکوب و اختناق، زندان و شکنجه، فقر و فلاکت هستند، باید سریعا همه قوانین ضدانسانی ملغی شوند و زندانیان سیاسی آزاد گردند و عاملین جنایت علیه بشریت مورد محاکمه قرار گیرند. باید ثروتهای به غارت رفته جامعه پس گرفته شوند، همگان از آزادی بیان و اندیشه و تشکل برخوردار گردند.
در هر حال روشن است که مردم آزاده همه کسانی را که در داخل و خارج کشور، همواره یک جناح حکومت اسلامی را تبلیغ و ترویج کردهاند و نهایت به بقای این حکومت جانی و مافیایی کمک کرده اند، هرگز فراموش نخواهند کرد.