بازنگری دیگر پیرامون مفهوم جنبش سکولار دمکراسی

Kurosh-Etemadi-s-RL

کوروش اعتمادی

بازنگری دیگر پیرامون مفهوم جنبش سکولار دمکراسی

از آنجا که جنبش سکولار دمکراسی همچون آلترناتیو حکومتهای مذهبی و ایدئولوژیک، نگاهی معطوف به قدرت ندارد، پس از ظرفیت های بیشتری نسبت به هر تشکل سیاسی برخوردار است که به لحاظ ساختار دورنی اش بسمت یک روابط بورکراتیک درنغلتد. پرسش این است؛ جنبش سکولار دمکراسی برای دست یازیدن به اهداف دمکراتیک اش در رابطه با قدرت چه منافعی را دنبال میکند که بخواهد از دست بدهد که ناچار گردد سُلطه گری خود را بر گروهی و یا نهاد سیاسی اعمال کند؟ پیشبرد قدرت و یا تحمیل قدرت از بالا به پایین بیشتر مختص به نهادهای سیاسی هستند که در رسیدن و کنترل قدرت دولتی و حکومت ده ها طرح و برنامه برای خود در نظر گرفته اند. جنبش سکولار دمکراسی همیشه و در هر شرایطی خود را نهاد اپوزیسیونال دولتها و حکومتها میداند و خارج از حوزهِ قدرت خود را مسئول دفاع از سکولاریسم و آرمانهای دمکراسیخواهانه مردم قلمداد میکند. از این رو جنبش سکولار دمکراسی بمثابه اپوزیسیونی دمکراتیک علیه دولتها و حکومتها، موجودیت خود را ابدی تلقی کرده و مسئولیت دفاع از سکولاریسم و دمکراسی را با عدم حضورش در قدرت پایان یافته نمیداند.

کوروش اعتمادی

Koroush_etemadi@hotmail.com

16 ژوئن 2015

****

بنظر میرسد از جمله علتّهای عدم بهم پیوستگی گستردهِ نیروهای سکولار دمکرات ایران در زیر چتر فراگیر جنبش سکولار دمکراسی، ناروشنی و ابهام پیرامون درک و مفهوم جنبش سکولار دمکراسی در بین بسیاری از کنشگران سیاسی باشد. بسیاری جنش سکولار دمکراسی را همپا و همانندِ نهاد اپوزیسیونالی ارزیابی میکنند که درصدد است پس از انحلال جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن، نهاد دولت و حکومت را در اختیار گیرد و از کانال دولت و حکومت خود را بر جامعه تحمیل کند. از این رو جنبش سکولار دمکراسی، جبهه متحد سیاسی تعریف میگردد که از ویژگیهای یک نهاد اپوزیسیونال سیاسی چون یک حزب سیاسی برخوردار است که پیش از هر چیز نگاهش معطوف به قدرت و کسب قدرت حکومتی است. با چنین برداشت و یا تعریفی؛ جنبش سکولار دمکراسی همچون یک نهاد بورکراتیک حزبی قلمداد میشود که از یک دستگاه ایدئولوژیک سیاسی معینی تبعیت میکند که در رأس آن رهبری کاریزما قرار گرفته است تا پس از انحلال جمهوری اسلامی خود زمام امور را در اختیار گیرد.

چنین درکی از جنبش سکولار دمکراسی میتواند از جمله عوامل بازدارنده هم پیمانی گسترده نیروهای سکولار دمکرات در جنبش سکولار دمکراسی محسوب گردد. چرا که در همین رابطه این پرسش نیز مطرح است که جایگاه سیاسی امروز و فردای هر یک از نیروهای سکولار دمکرات در این جنبش در رابطه با قدرت، دولت و حکومت، در صورت پیوستن به آن، چگونه خواهد بود؟

قصد از این نوشتار؛ بخشاً ادامه مباحث گذشته و باز تکرار گفتاری است از منظری دیگر در مورد ماهیت و ویژگیهای جنبش سکولار دمکراسی که یکبار دیگر تأکید میشود؛ جنبش سکولار دمکراسی صرفاً نهاد اپوزیسیونال مادالعمری است، خارج از حوزهِ قدرت سیاسی، که طبیعتاً قصد به زیر کشاندن حکومتهای مذهبی و ایدئولوژیک را در صدر برنامه های سیاسی خود گنجانده است، امّا خود در کمین کسب قدرت سیاسی نیست. اهداف سیاسی جنبش سکولار دمکراسی پس از انحلال حکومت و دولت با ویژگی مذهبی و یا ایدئولوژیک، بلادرنگ تدوین و تصویب قانون اساسی سکولار دمکراسی و بدنبال آن تلاش برای ایجاد شرایط انتخابات آزاد و دمکراتیک برای همهء نیروها و احزاب سیاسی است که پایبند به اصول دمکراسی میباشند. شاید بشود عنوان کرد در فاز دوم، جنبش سکولار دمکراسی بعنوان یک نیروی تدارکات چی بر صحنه سیاست ظاهر میگردد تا شرایط یک انتخابات آزاد و دمکراتیک برای احزاب گوناگون سیاسی که بخشی از آنها در درون جنبش سکولار دمکراسی عضو میباشند فراهم آورد.

  1. جنبش سکولار دمکراسی آلترناتیو حکومت اسلامی

روشن است که جنبش سکولار دمکراسی از هر حیث آلترناتیو حکومتهای مذهبی و ایدئولوژیک است. جنبش سکولار دمکراسی چترفراگیر همهء نیروها و شخصیت های سکولار دمکرات بمثابه یک آلترناتیو سیاسی است که در زیر سقف آن هم پیمانی نیروها و احزاب سیاسیی امکان پذیر است که هرگز دخالت دین و ایدئولوژی در امور دولت و حکومت را نمی پذیرند، امّا بخشی از آنها تسلط بر دولت را از جمله برنامه های سیاسی خود میدانند. جنبش سکولار دمکراسی، هرگز برنامه و هدفی همانند احزاب سیاسی در درون خودش برای ورود به حوزهِ دولتی را در نظر نگرفته. این در واقع آن وجه تمایز بارزی است که میان جنبش سکولار دمکراسی و نیروهای متشکل در درون آن که جهش به سمت قدرت و کنترل دولت و حکومت را امر طبیعی و از حقوق اولیه سیاسی خود میدانند.

  1. جنبش سکولار دمکراسی آلترناتیو دمکراتیک

آنچه که پیش از هر چیز برای جنبش سکولار دمکراسی در دوران گذار به دمکراسی حائز اهمیئت را دارد؛ بر پا ساختن یک آلترناتیو سکولار دمکرات است که در مقابل رژیم اسلامی یارای مقاومت و پیروزی بر آن را داشته باشد. برای دست یازیدن بدین مقصود، جنبش سکولار دمکراسی وظیفه خود میداند که از همهء نیروها و نهادهای سکولار دمکرات دعوت بعمل آورد تا با پذیرش چند هدف معین خود را در زیر چتر جنبش سکولار دمکراسی متحد سازند. روشن است بخشی از این نیروها شخصیت ها و تشکل های مدنی هستند و بخشی دیگر آنها سازمانها و احزاب سکولار دمکرات که در غایت مبارزات مدنی و سیاسی خود، اهداف استراتژیک متفاوتی را برای خود در نظر گرفته اند. امّا علیرغم همهء تفاوتها، همهء این نهادها و تشکل های مدنی، فرهنگی و سیاسی در جنبش امکان یافته اند حول محور مطالبات سیاسی معینی در زیر سقف جنبش سکولار دمکراسی با یکدیگر هم پیمان شوند.

  1. جنبش سکولار دمکراسی ابزار دفاع از دمکراسی و سکولاریسم

بارها در گذشته اشاره شد که جنبش سکولار دمکراسی خصلتی اپوزیسسیونال دارد و امّا از ورود به حوزهِ قدرت پرهیز میکند. چرا که جامعه در همه حال و شرایطی همیشه نیازمند یک ابزار قدرتمندی در خارج از حوزه قدرت است که هرگاه نیاز بود، برای پاسداری از ارزشهای دمکراتیک و انسانی بدان تکیه کند. جنبش سکولار دمکراسی با ورودش به حوزهِ دولت و حکومت، ماهیت اعتراضی خود را از دست میدهد، با قدرت عجین میشود و سپس جامعه فاقد آن ابزار کار مؤثر خواهد شد که تحقق مطالبات سیاسی خود را ممکن سازد. احزاب سیاسی هر چند دمکراتیک و پایبند به قواعد دمکراسی باشند، امّا اگر روزی در قدرت دولتی و حکومتی قرار گیرند در مقابل جامعه صف آرایی خواهند کرد. از این رو است که جنبش سکولار دمکراسی برای حفظ ظرفیت های دمکراسیخواهانه خود و جامعه و پاسداری از سکولاریسم از ورود به حوزهِ قدرت میبایست سخت پرهیز کند و در رابطه با تحقق مطالبات مردم در مقابل دولت و حکومت به مقابله برخیزد. پس جامعه خارج از بازیهای قدرت سخت نیازمند به ابزارکاری است که در دفاع از حقوق سیاسی، مدنی، فرهنگی و اقتصادی جامعهء شهروندی، دست به اعتراض زند. این ابزار چیزی نخواهد بود جزء جنبش سکولار دمکراسی که میبایست خود را از آلودگیهای قدرت بدور نگه دارد.

  1. نقش و امکان حضور نیروها و احزاب غیر سکولار در جنبش سکولار دمکراسی

کمتر مشاهده شده است در خصوص وجه تمایزاتی که مابین موضوع دخالت دین در سیاست و یا دخالت دین در دولت و حکومت (سکولاریسم)، گفتاری تدقیق شده ای ارائه داده شود. برخی این دو را اساسا مترادف یکدیگر دانسته و وجه تمایزاتی را برای این دو پدیده و رخداد سیاسی قائل نیستند. در بسیاری از دمکراسیهای مدرن غربی شاهد هستیم که برخی از دستگاههای ایدئولوژیک احزاب بزرگ، متأثر از آموزه های دینی هستند. از جمله این احزاب سیاسی میتوان به احزاب سوسیال دمکرات مسیحی در اروپا و یا حزب جمهوریخواهان در آمریکا اشاره کرد. هنوز پس از گذشت سالها رفورم سیاسی و رشد سکولاریسم در این کشورها مشاهده میکنیم نفوذ مسیحیت بر دستگاههای فکری و ایدئولوژیک احزاب سوسیال دمکرات مسیحی و نیروهای محافظه کار در غرب بسیار عمیق و گسترده است. امّا این بدین معنا نیست وقتیکه این احزاب در قدرت قرار میگیرند این فرصت را خواهند یافت تا آموزه های مسیحیت را در عرصه سیاستهای دولت و یا حکومت بکار بندند. قانون اساسی سکولار دمکراسی راه بر هر اندیشه ایدئولوژیک و دینی را مسدود خواهد ساخت که قصد دارند در سطح دولت و حکومت آرمانهای ایدئولوژیک و مذهبی خود را متحقق سازند.

به همین نسبت در درون جنبش سکولار دمکراسی ایران هم این امکان میبایست فراهم آید که احزاب، نهادها و یا حتی شخصیت های سیاسی که متأثر از باورهای دینی هستند به درون جنبش سکولار دمکراسی راه یایند با شرط پذیرش این اصل که هرگز در جدال سیاسی و در هنگام کسب قدرت سیاسی اجازه و امکانی نخواهند یافت که باورهای دینی و یا ایدئولوژیکی خود را بر دیگران و جامعه شهروندی تحمیل کنند. دین در یک دمکراسی سکولار امر خصوصی است و حق دخالت و یا مشارکت سیاسی در حکومت را ندارد و خود را نمیتواند بر جامعه تحمیل کند.

  1. جنبش سکولار دمکراسی، جنبشی دمکراتیک با رهبری غیر متمرکز

از آنجا که جنبش سکولار دمکراسی همچون آلترناتیو حکومتهای مذهبی و ایدئولوژیک، نگاهی معطوف به قدرت ندارد، پس از ظرفیت های بیشتری نسبت به هر تشکل سیاسی برخوردار است که به لحاظ ساختار دورنی اش بسمت یک روابط بورکراتیک درنغلتد. پرسش این است؛ جنبش سکولار دمکراسی برای دست یازیدن به اهداف دمکراتیک اش در رابطه با قدرت چه منافعی را دنبال میکند که بخواهد از دست بدهد که ناچار گردد سُلطه گری خود را بر گروهی و یا نهاد سیاسی اعمال کند؟ پیشبرد قدرت و یا تحمیل قدرت از بالا به پایین بیشتر مختص به نهادهای سیاسی هستند که در رسیدن و کنترل قدرت دولتی و حکومت ده ها طرح و برنامه برای خود در نظر گرفته اند. جنبش سکولار دمکراسی همیشه و در هر شرایطی خود را نهاد اپوزیسیونال دولتها و حکومتها میداند و خارج از حوزهِ قدرت خود را مسئول دفاع از سکولاریسم و آرمانهای دمکراسیخواهانه مردم قلمداد میکند. از این رو جنبش سکولار دمکراسی بمثابه اپوزیسیونی دمکراتیک علیه دولتها و حکومتها، موجودیت خود را ابدی تلقی کرده و مسئولیت دفاع از سکولاریسم و دمکراسی را با عدم حضورش در قدرت پایان یافته نمیداند.