با رژیم ولایت دریاچه اورمیه به کویر اورمیه تبدیل شد

 

محمد حسین یحیایی :

دریاچه زببای اورمیه که تا چندی پیش نگین فیروزه ای آذربایجان نامیده می شد، بدست رژیم ولایت به کویری تبدیل شده است که ساکنان منطقه را هم اکنون و در آینده با دشواری های فراوان روبرو خواهد کرد. میلیون ها انسان از منطقه برای ادامه زندگی باید کوچ کنند و از سرزمین آبا و اجدادی خود دل بکنند و خاطرات تلخ و شیرین خود را تا ابد در سینه ها نگهدارند. روزگاری این دریاچه در دل ها شوق و ذوق می آفرید، کودکان، جوانان و خانواده ها برای رسیدن تابستان و رفتن به کناره های آن روز شماری می کردند، آب بسیار شوری داشت. جوانان خیاری در دست به دل آب می زدند و روی آن می خوابیدند، نگران از غرق شدن نبودند، گاهی آب به چشمشان می پرید که با مالش خیار به چشم آن را پاک می کردند، در اطراف دریاچه باغ های بادام، انگور و محصولات دیگر درختی بود که مصرف آب کمتری داشتند و مردم محلی در سالیان طولانی آن را تجربه کرده و آموخته بودند. از ماه های پایانی بهار تا پائیز شور و نشاط بر منطقه حاکم می شد. رستوران های فصلی، ابزار تفریحی، خانه های اجاره ای، قایق رانی و دیگر فعالیت های مردمی به منطقه رونق اقتصادی می آورد.

حالا چند سالی است که این نشاط از منطقه رخت بر بسته، حزن و نا امیدی بر دل ها نشسته و مردم آذربایجان با حسرت به آن نگاه می کنند، دیگر از پرواز فلامینگوها، پلیکان ها، لک لک ها و … خبری نیست، معلوم نیست بر سر گیاهان دارویی و منحصر به فرد آنجا، بز های زیبا، چرندگان، پرندگان، خزندگان و… چه آمد، آنها برای تغذیه سخت پوستانی مانند « آرتیما » دیگر به آنجا پرواز نخواهند کرد. پرسش اینجاست، چگونه تعدادی نادان با عناوین مختلف سیاسی، نظامی و مذهبی بر سرنوشت این منطقه حاکم شدند و این بلا را بر سر طبیعت و مردم مظلوم آذربایجان آوردند ؟.

دریاچه اورمیه و یا نگین آذربایجان با 6 هزار کیلومترمربع بزرگترین دریاچه کشور و ششمین دریاچه شور جهان بود، در سال 1352 خورشیدی در فهرست پارک های ملی به ثبت رسیده بود و با توجه به زیستگاه بودن انواع جانوران و گیاهان منحصر به فرد، از سوی « یونسکو » نهاد وابسته به سازمان ملل متحد منطقه محافظت شده اعلام شده بود ، بعد از پایان جنگ ویرانگر ایران و عراق سیاستمداران با نام های گوناگون به جان منابع طبیعی کشور افتادند و بدون توجه به عاقبت کار دست به جنایت و نابودی بنیاد های اقتصادی و طبیعت زدند، سد سازی ها، تغییر اراضی کشاورزی سنتی به مدرن ( کشت چغندر، سیب درختی و … ) ساخت جاده 15 کیلومتری روی دریاچه، حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق و غیره زمینه ساز خشک شدن دریاچه را فراهم کرد. زیرا همه ورودی های آبی دریاچه را مسدود کردند. فعالین و کنشگران آذربایجان متوجه خیانت مقامات شدند و دست به اعتراض زدند ولی رژیم با همه آنها برخورد امنیتی کرد، برخی را به زندان و برخی دیگر را تهدید کرد تا سکوت مرگبار را بر جامعه آذربایجان تحمیل کند. برخی از سیاستمداران فرصت طلب وارد میدان شدند قول نجات دریاچه را دادند ولی در خفا سیاست خود را پیش بردند که همان خشکاندن دریاچه بود، ستاد نجات دریاچه تشکیل دادند و در حرف گفتند که برای نجات آن هزینه خواهند کرد ولی هیچ اقدام عملی انجام ندادند تا مرگ دریاچه را ببینند و چشن چپاول بگیرند، در نهایت آن روز فرا رسید که اینک زمان دزدی سرمایه های ملی آذربایجان است و دزدان بر گردنه مستقر..

از مدت ها پیش برداشت « لیتیوم » با کمک چینی ها بر سر زبان ها بود. چین به شدت نیازمند این فلز گران بها است ( هر کیلو گرم 160 دلار ) فلز قلیایی، نقره ای، سفید و نرم که قیمت آن همچنان رو به افزایش است زیرا در حوزه ها و صنایع گوناگون مانند فضا پیما، باتری خودرو های برقی، پزشگی، تلفن، کامپیوتر و… کاربرد دارد، هم اکنون بزرگترین مصرف کننده لیتیوم جمهوری خلق چین است، چین برای دستیابی به آن سرمایه گذاری های وسیعی در شیلی، آرژانتین، کشور های آفریقایی انجام داده و با طالبان های افغانستان هم به توافق رسیده است، بنابرین امکان سرمایه گذاری آن در ایران هم بسیار زیاد است، زیرا هم تکنولوژی و هم زیرساخت های بالای آن را دارد، رژیم جمهوری اسلامی هم تاکنون نشان داده که گزارشی از حراج دارایی ها مردم به خود مردم نمی دهد و همه کار ها و خیانت های خود را با چراغ خاموش پیش می برد. پس بنابرین یکی از دلایل خشکاندن دریاچه می تواند برای دستیابی به منابع عظیم لیتیوم در کف دریاچه باشد که به علت ارتفاع کم آن به شدت مقرون به صرفه خواهد بود.

« احد وظیفه » رئیس مرکز ملی اقلیم سازمان هواشناسی کشور گفته: این دریاچه از بین رفته، چه مالچ پاشیده شود، چه نشود، احیاء نخواهد شد، دریاچه کاملا خشک شده، محو شده و عواقبش هم برای منطقه بسیار خطرناک است. احیاء آن غیرواقع بینانه است ( در گفتگو با رویداد 24 ). ولی داستان دیگری هفته گذشته خبر خشکاندن دریاچه را داغ کرد. تلویزیون ولایت، شبکه « سهند » خبری را منتشر کرد که مالچ پاشی دریاچه اورمیه از شهرستان « عجب شیر » آغاز شده، و خبرگزاری های دیگر آن را تکرار کردند و شاید هم منتظر واکنش مردم شدند و در چند ساعت بعد متن خبر حذف شد و مقامات ریز و درشت رژیم ولایت به پرت و پلا گویی پرداختند. « علی سلاجقه » رئیس سازمان محیط زیست در حاشیه نشست هیئت دولت در پاسخ به سئوال یک خبرنگار گفت: این موضوع مربوط به کار علمی یک دوستدار محیط زیست است که در مساحت 60 متر مربع کار آزمایشگاهی انجام داده است. این گفتار طنز آلود و تراژیک مورد تمسخر قرار گرفت که چگونه یک دوستدار محیط زیست به دارایی مردم دستبرد زده و رئیس سازمان محیط زیست رژیم با ساده اندیشی و فریب از کنار آن می گذرد ! از سوی دیگر « سیروس داوودی » در گفتگو با خبرنگاران در همین رابطه می گوید: یک شرکت دانش بنیان برای کار های تحقیقاتی خود 400 مترمربع را در خصوص جلوگیری از گرد و غبار بدون مجوز و یا مصوبه مالچ پاشی کرده است و در همین ارتباط 3800 هکتار بوته کاری و نهال کاری شده و 41 کیلومتر بادشکن غیر زنده در دریاچه انجام شده تا نسبت به تثبیت خاک کمک کند. البته در پی آن گفته شد که این مالچ ها تجزیه پذیر و سازگار با محیط زیست است و به پوشش گیاهی و جانوری آسیب نمی رساند. « شهنام اشتری » مدیر کل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی هم به « ایرنا » گفت: بررسی آغاز شده تا منافع و آسیب های مالچ پاشی مشخص شود.

آنچه مسلم است مقامات هرکدام ساز خود را می نوازند و بی خبر از همدیگر سخن می گویند ولی در چپاول اموال عمومی هم رای، هم فکر و هم نظرند که آنهم در ذات رژیم ولایت نهفته است. « رضا محتشمی پور » معاون و فرآوردی مواد وزارت صنعت، معدن و تجارت در گفتگو با خبرگزاری « مهر » می گوید: تصاویری که به تازگی در فضای مجازی منتشر شده، مربوط به مجوزی است که وزارت « صمت » برای برداشت نمک از دریاچه اورمیه صادر کرده که آنهم با رعایت ضوابط محیط زیستی در حال انجام است و مجوزی برای اکتشاف و بهره برداری از لیتیوم این دریاچه صادر نشده است، هرچند کارگروه ویژه لیتیوم در وزارت صمت تشکیل شده است، « وحیدی » وزیر کشور هم برای اینکه از قافله عقب نماند می گوید: برداشت لیتیوم از دریاچه اورمیه شایعه و غیر واقعی است و تائید نمی شود.

آنچه مسلم است رژیم جمهوری اسلامی با شاخصه ولایت همه دزدی ها و خیانت های مردان خود را نخست پنهان و یا انکار می کند تا در اتاق فکر خود راه، روش و فریب مردم و افکار عمومی را فراهم کند و ناتوانی خود را از اداره کشور بپوشاند. خشکیدن دریاچه اورمیه نتیجه عملکرد این رژیم است، دانشگاه تبریز نتیجه مطالعات خود را پیرامون دریاچه اورمیه در سال 2020 منتشر کرد و نوشت: نقش انسانی و مدیریتی در خشکیدن دریاچه 85 درصد است، البته عوامل اقلیمی هم در آن نقش دارند. حال باید به عواقب آن اندیشید، رژیم ولایت به تخریب ادامه خواهد داد تا خواست های ارتجاعی خود را تحمیل کند، برای برون رفت و حفظ منافع مردم باید از این رژیم ارتجاعی و تاریک اندیش گذر کرد…

mhyahyai@yahoo.se