با چتر نجات از بانکوک /شمارهء مخصوص افطار «3 له بریتی» های زاهد و مسلمانا

يادداشت های اسکندر دلدم

حاج حسن ما هم، به تقلید از روسای جمهور آمریکا که در عید شکر گزاری ستارگان هالیوود را برای تناول بوقلمون به کاخ سفید دعوت می کنند، از یک عده هنرپیشه های فیلمفارسی در پیت برای صرف افطاری دعوت کرد و افراد شناخته شده ای هم دعوت او را رد کردند و با توئیت های زننده ای به رئیس جمهور یک مملکت و ملت بزرگ توهین روا داشتند!

معنای اين همه اينکه پس از دعوت حاجی حسن از هنرپیشه های فیلمفارسی برای خوردن افطاری، بین هنرپیشه ها اختلاف افتاد و، علیرغم آنکه عده ای از آنها با انتشار نامه سر و ته گشاده ای از حضور در مهمانی افطار حاجی حسن رئیس جمهور ابراز انزجار کرده و با گذاشتن هشتک در فصای مجازی از بقیه عوامل و اذناب سینما خواستار تحریم مهمانی افطار حاجی حسن شده بودند، اما عدهء زیادی از هنرپیشه ها و عمله اکره سینما نسبت به شرکت در مجلس افطاری و خوردن مال رئیس جمهور اعلام آمادگی کردند، بعضی از این افراد که به تحریم مهمانی نپیوسته و مال حاجی را خوردند عبارتند از:

محمود دولت ابادی، منوچهر شاهسواری، فاطمه معتمد اریا، جمشید مشایخی، علی نصیریان، قطب الدین صادقی، سید عباس صالحی، سیدرضا صالحی امیری، عبدالجبار کاکائی، بهروز شعیبی، هومن برق نورد، داریوش کاردان، فرشته طائرپور، محمدرضا شفیعی، مسعود نجفی، حسن محمدی، رضا درستکار، ناصر عنصری، بهروز بقائی، سیدمهدی طباطبائی نژاد، سیدمحمد بهشتی، حجت الله ایوبی، رسول صدرعاملی، علیرضارضاداد، مرتضی رزاق کریمی، مهرزاد دانش، رضا خادم، امیر عابدی، بابک چمن آرا، محمدحسین مهدویان، محمدمهدی حیدریان، احمد مسجد جامعی، سید عباس سجادی، داوود فتعلی بیگی، روانبخش صادقی، مهمدمهدی حیدریان، مسعود اطیابی، حسین انتظامی، لوریس چکنواریان، شکرخدا گودرزی، اسماعیل خلج، علیرضا تابش، همایون اسعدیان، اصغر همت، سعید سهیلی، قاسم قلی پور، حسین علیقلی زاده، محسن خانجهانی، عباس غفاری، حمیدرضا مدقق، امیرکرم یزدی، هادی حیدری، رسول صادقی و…

گفته می شود هنرمندان معترض به افطاری از اینکه درهای بودجه و خزانه بانک ها و صندوق ارزی و بیت المال روی عده ای باز است و بی افطاری(!) چند هزار چند هزار میلیارد می خورند، و به هنرمندان فقط یک بشقاب شام قرار بوده بدهند اعتراض داشته اند!

گفتنی است که همه ساله در ایام ماه مبارک رمضان چهره های سیاسی و وزرا و وکلا و سیاست بازان از جیب ملت و بودجه دولت و وزارتخانه ها سفره های لاکچری جهت کسب محبوبیت و جمع کردن رای می اندازند و از جیب مردم به عده قلیلی از آنها افطاری می دهند!

در اين ميان حضور اوس محمود دولت آبادی در جلسه افطاری خوری ریاست محترم حکومت حاوی چند نکته مهم تاریخی بود که تا این لحظه از دید ناظران جهانی پنهان مانده است!

اولا معلوم شد بر عکس تبلیغات مغرضانه امپریالیسم جهانی که توده ای ها را بی توجه به انجام شعائر و مناسک و واجبات دینی معرفی و خارج از دین معرفی می کردند توده ای ها روزه می گیرند (حتی لازم باشد بی سحری!)

دویم اینکه زنار بستن در حکومت اسلامی ممنوعیت ندارد و بر خلاف آنکه سازمان های حقوق بشری غرب حکومت اسلامی را به زیر پا گذاشتن حق زنار (کراوات) بستن شهروندان متهم می کنند اوس محمود دولت آبادی یک قطعه زنار دست دوم از دستفروشان خنزر پنزری بازار سید اسماعیل مولوی ابتیاع و به کوری چشم امپریالیسم جهانخوار به گردنش آویزان کرده بود تا به شایعات ممنوعیت بستن زنار در حکومت اسلامی پایان دهد!

گفته می شود اوس محمود دولت آبادی علاوه بر گشودن روزه خود در مهمانی افطار حاج حسن رعیت پرور، یک قابلمه غذای اضافی هم برای سحری خود پر کرده و با خود برده است!

بعضی ها هم می گويند جا داشت رئیس جمهور بجای دعوت از زاقارت ها (3 لبریتی های فیک) که دعوتش را نپذیرفتند و سنگ روی یخش کردند از عده ای زباله جمع کن و پا برهنگان و مستضعفین (صاحبان اصلی انقلاب) به نیابت از هشتاد میلیون رعیت ایرانی دعوت به افطاری می کرد تا برای یک وعده هم که شده شکمی از عزا در بیاورند و چشمشان به مرغ و گوشت بیفتد!

اما حاجی حسن چگونه ضایع شد؟

برای ملت بزرگ و متمدن ایران هیچ دردی بالاتر از این نیست که رئیس جمهورش به جای حضور در عمق توده ها به سطح 3 لبریتی‌ها فیک (زاقارت های مسئله دار سینما) روی بیاورد و به جای نشستن و برخاستن مناسبتی با گروه‌هایی از توده مردم دست به دامن شهرت پیشگان شود اما ناگهان همین شهرت پیشگان دعوت او را به افطار پس بزنند تا رئیس جمهور مملکت را تحقیر کنند!

چه دردی بالاتر از اینکه افرادی سطحی اندیش و کم سواد به اسم بازیگر فیلمفارسی با روحیات ضد دینی و ضد وطنی که حتی حاضر به تولد فرزندشان در ایران نیستند با تحقیر رئیس جمهور دعوت افطاری او را رد کنند و برای او خط و نشان بکشند؟!

جنجال و افتضاح انصراف جمعی از عمدتا بازیگران فیلمفارسی از افطاری رئیس جمهور، یک بازی باخت – باخت بود. باخت اول آنجاست که رئیس جمهور بازیگر بدنامی را که برای وطن فروشان رسمی و حامیان تحریم ملت ایران، پیام شادی می فرستد و با کمک او برای تولد فرزندش در خارج از «ایران» به امریکا می‌رود و شهرتش به واسطه نیم‌شباهتی است که به یک خواننده پیش از انقلاب دارد، به افطاری دعوت می‌کند و باخت دوم آنجاست که همین بازیگر هتاک به نظام که با همه دولت‌های چپ و راست، رابطه خوبی داشته و سبیلش هم چرب شده است، فقر و استیصال مردم را بهانه می‌کند و دعوت افطاری را نمی‌پذیرد.

سلبریتی ها تا یک سال پیش سفره مردم را چرب می دیدند و امسال چنان در سفره خالی مردم دمیدند که گویی دولت حتی پول یک چلو مرغ ساده را هم ندارد. وقتی جامعه دینی بود و منزلت‌ها عرفی شد، توقعی جز این نمی‌شود داشت که منشأ تولید شخصیت، علم و یک عمر تلاش طاقت فرسا نباشد بلکه محصول حال و حول باشد.

رئيس‌جمهور هر ساله از بیت المال مراسم افطاري را با حضور هنرمندان برگزار مي‌كند، امسال با آغاز موج رد دعوت به مراسم افطاري رياست جمهوري هنرمندان دلايل مختلف و جالبي از توجه به وضعيت بد اقتصادي مردم گرفته تا آزادي زنداني سياسي و ممنوع التصويري بهروز وثوقي براي حضور نيافتن در اين مراسم بيان كرده‌اند!

اين برخورد با رئيس‌جمهور درس عبرتي است براي كساني كه روي محبوبيت بازيگران براي رسيدن به اهداف سياسي حساب باز كرده‌اند. حال مي‌شود از روي مواضع به اصطلاح سياسي برخي هنرمندان متوجه شد كه آنها حتي در درك ساده‌ترين مسائل سياسي هم با مشكلات اساسي روبه‌رو هستند و نبايد از آن جماعت چيزي بيشتر از حفظ كردن ديالوگ و نقش بازي كردن جلوي دوربين خواست وگرنه مسئله مي‌تواند به فاجعه منجر شود!

دولت نيز از رفتار اين افراد متعجب است، بسياري از آنها که سال گذشته در مراسم افطاري بوده‌اند، امسال يادشان افتاده شرايط زندگي مردم سخت است، براي همين بدبخت سخنگوي دولت در پاسخ به آنها كه پارسال شمع محفل دولتي افطار رئيس‌جمهور بوده‌اند و امسال طرف مردم نشسته‌اند، مي‌گويد: مگر پارسال سفره مردم بزرگ‌تر بود؟!

گفته مي‌شود اولين پست در مخالفت با دعوت به مراسم افطار رئيس‌جمهور را «آناهيتا همتي» منتشر كرده است. اين بازيگر در صفحه اينستاگرامش نوشت: «سلام آقاي رئيس‌جمهور من به افطاري شما نخواهم آمد، سفره ما مردم ايران روز به روز خالي‌تر مي‌شود.» اين بازيگر در ادامه دلايل خودش را براي نپذيرفتن دعوت مراسم افطار نوشت و در نهايت متذكر شد براي خودم حضور در چنين مكاني را جايز نمي‌دانم. آناهيتا همتی همچنين هشتگ «ما به افطاري نخواهيم رفت» به راه انداخت؛ هشتگي كه به سرعت از سوي هم‌صنف‌هاي اين بازيگر با استقبال روبه‌رو شد.

پرستو گلستاني نيز در براي روحاني نوشت: جناب آقاي حسن روحاني، رئيس‌جمهور محترم، وقتي مردم ما به سختي زندگي مي‌كنند و حتي دسته‌اي از مردم سفره سحري‌شان خالي است، اين افطاري‌ها از گلويم پايين نمي‌رود (پس دم سحر چی از گلوت پائین میره!)، پس نخواهم آمد. دور هم ميل بفرماييد، شايد كمي هم در دلتان هنگام اذان به فكر افطاري دردمندان افتاديد!

در كنار اين نوشته كه اغلب رنگ و بوي پوپوليستي دارد و به حل نشدن مشكلات مردم و سرخوردگي از محقق نشدن شعار‌هاي انتخاباتي رئيس‌جمهور اشاره مي‌كند، برخي از افرادي كه دعوت به مراسم افطار را رد كرده‌اند، نظراتی دارند كه شباهت زيادي به نظرات اپوزیسيون دارد. آناهيتا همتی در بخشي از دلايلش براي نرفتن به مراسم افطار نوشته است: هنرمنداني كه ممنوع هستند، هنري كه سانسور مي‌شود، آدم‌هايي كه حذف مي‌شوند. سرپنجه آهنيني گلوي‌مان را سال‌هاست كه سخت مي‌فشارد، در حال خفه شدنيم! يا فلور نظري، شرايطي را براي قبول نكردن دعوت رئيس‌جمهور بيان كرده: «در شرايطى كه همكارانم يا ممنوع‌الكار يا ممنوع‌التصوير يا ممنوع‌الخروج يا ممنوع‌الورود هستند و بسيارى خانه‌نشين و فراموش شده‌اند و بيكارند و دلمان از اين اتفاقات پاره پاره است. در شرايطى كه به وعده‌هايتان عمل نكرديد و حتى توضيحى هم نمى‌دهيد.» سپيده گلچين هم ممنوع‌التصوير بودن بهروز وثوقي (شوهر غیر رسمی اشرف پهلوی و بعضی زنان دربار) و عدم‌توجه به حقوق حيوانات را از دلايل نرفتن به مهماني رئيس‌جمهور عنوان كرده است. مهناز افشار عروس یکی از مقامات دولت احمدی نژاد که شوهرش به جرم واردات شیرخشک فاسد و به خطر انداختن جان کودکان معصوم تحت تعقیب قضایی است و نان شباهتش با گوگوش خواننده زمان شاه را می خورد، از رئيس‌جمهور خواسته به جاي دعوت به افطار يك زنداني كه به خاطر تبليغ عليه كشور در زندان به سر مي‌برد را به مراسم دعوت كند.

شيلا خداداد هم با انتشار متني كنايه آميز، دعوت از هنرمندان به مراسم افطاري را روشي براي سوءاستفاده از آنها دانسته و نوشته است: «جناب آقاي رئيس‌جمهور باز چه كمكي از ما بر مي‌آيد؟ باز هم احتياج به حمايت بازيگران و نخبگان و ورزشكاران داريد؟»

محمدباقر بدبخت، سخنگوي دولت، در واكنش به پست‌هاي اعتراضي هنرمنداني كه دست رد به دعوت دولت زده‌اند، مي‌گويد: ما همه تلاشمان را كرديم تا مشكلات حل شود، براي بزرگ‌ شدن سفره مردم بيشتر تلاش مي‌كنيم. واقعاً اگر به ما بگويند چه كاري انجام دهيم همان كار را انجام مي‌دهيم، مگر سفره مردم پارسال رنگين‌تر بود كه اين افراد حمايت كردند؟!

اين كنايه سخنگوي دولت را مي‌شود در كنار ديگر انتقادها به اين حركت به ظاهر مردم‌گرايانه گذاشت.

باری، متن‌هاي انتقادي هنرمندان و رد دعوت افطار رئيس‌جمهور در بسياري از نقد و نظرهاي منتشر شده، به «شو آف» و نمايش تشبيه شده است. اينكه امثال مازيار ميري كه در جشنواره جهاني فيلم فجر مسئوليت داشته و اين جشنواره از نظر اهالي سينما ريخت و پاش بيت‌المال تلقي مي‌شود، اكنون دم از نگراني براي مردم مي‌زند، از نظر منتقدان نوعي موج‌سواري است تا بيان اعتقادات قلبي! كه اگر واقعاً مازیارميري و ديگر بازيگران سينما كه در جشنواره جهانی مسئوليت داشتند، به فكر مردم بودند، از ريخت و پاش‌هاي آن جشنواره جلوگيري مي‌كردند.

برخي از كاربران شبكه‌هاي اجتماعي اين رفتار گروهي از هنرمندان را «عوام فريبي» ناميده و از آن انتقاد كرده‌اند. به نظر اين كاربران هنرمنداني كه امروز براي نگراني از وضعيت بد اقتصادي مردم مراسم افطاري را نمي‌روند چرا در زمان انتخابات رياست جمهوري در ميتينگ‌هاي تبليغاتي حضور پررنگي داشته اند! يك كاربر فضاي مجازي، مي‌نويسد: «عوام فريبي بسه! اين سلبريتي‌ها كه دعوت افطاري روحاني رو رد كردند ريخت و پاش انتخاباتي ايشون رو نميديدن؟ تو اون ميتينگ‌ها حضور نداشتن؟ دختر مظلوم وزير و نميشناختن؟اون موقع فقر نبود يا چي؟ آها يادم اومد، اون زمان دفاع از فقرا رو عوام فريبي و پوپوليستي ميدونستن!»

ژست‌هاي منتقدانه در برخورد با مهماني رئيس‌جمهور و بيان مواضع عجيب از سوي برخي از چهره‌هاي سينما كه به مدد فضاي رسانه‌اي چهره شده‌اند، نشان مي‌دهد جامعه چقدر از عرفي شدن روابط اجتماعي آسيب مي‌بيند به حدي كه زير سؤال بردن نظام قضايي و قوه مجريه كشور از سوي چند بازيگر دست چندم سينما، حركتي مردمي عنوان مي‌شود!

اما در اين ميان، مرگ ناصر ملک مطيعی هم به «هنربندان» داخلی فرصتی داد تا فيل شان ياد هندوستان کند. مثلاً، در مراسم تشییع جنازه ناصرملک مطیعی معروف به کلاه مخملی سینمای قبل از انقلاب در یک اقدام غیر متعارف پیام صوتی بهروز وثوقی هنرپیشه فیلمفارسی های قبل از انقلاب پخش شد و عده ای از هنرپیشه های سینما که نان حکومت اسلامی را خورده و می خورند خواستار بازگشت این هنرپیشه به کشور شدند.

بهروز وثوقی کار خود را با صداپیشگی (دوبلوری) در فیلمفارسی های قبل از انقلاب آغاز کرد و بعدا با حمایت پوری بنایی وارد عرصه بازیگری شد و درخشید و به شهرت زیادی رسید و از قبل همین شهرت با اشرف پهلوی خواهر توامان محمدرضاشاه صمیمیتی بهم زد و به دستور اشرف فائقه آتشین مزاج (گوگوش) را طلاق داد و با اشرف پهلوی زندگی می کرد.

اشرف پهلوی به شدت به بهروز علاقمند بود و برای آنکه بهروز را به شهرت جهانی برساند از همسر خود (مهدی بوشهری پور) خواست تا بهروز را در کنار بازیگران برجسته جهانی به بازی بگیرد و به همین خاطر از بودجه وزارت فرهنگ (بیت المال) ده ها میلیون دلار خرج تهیه فیلم کاروان ها شد تا بهروز در کنار انتونی کوئین و مایکل سارازین و جنیفر اونیل نقش کوتاهی داشته باشد، اما این فیلم شکست خورد و بهروز هم بجایی نرسید.

روزنامه کیهان تهران چندی قبل فهرستی از جرایم بهروز وثوقی را منتشر کرده بود که به نظر می رسد با این جرایم اگر بهروز پایش به تهران برسد روانه زندان اوین خواهد شد!

روزنامه کیهان می نویسد:

اخیرا چند اتفاق نام بهروز وثوقی را که فعالیت هایش تنها به پیش از انقلاب می‌گردد، دوباره بر سر زبان‌ها انداخته است؛ تقدیرهای شهاب حسینی و پرویز پرستویی از او، اعتراض غلام کویتی‌پور به منع حضور وثوقی در ایران و ویژه نامه جدید دنیای تصویر که به بررسی بهترین نقش‌های تاریخ سینما و تلویزیون پرداخته و وثوقی هم سهمی از آن دارد. حالا روزنامه کیهان در مطلبی به این تقدیرها واکنش نشان داده و فهرستی از به زعم این روزنامه «گناهان» این بازیگر در سی و هفت سال اخیر را منتشر کرده است.

اما ماجرای این نام بردن‌ها چه بوده؟ شهاب حسینی چند هفته پیش در جریان برگزاری جشنواره‌ای در آمریکا که به واسطه بازی در فیلم «هیس!دخترها فریاد نمی‌زنند» جایزه بهترین بازیگر مرد را گرفت در کنار وثوقی حضور داشت و دقایق زیادی هم با هم به گفت‌و‌گو پرداختند و بعد هم کلی عکس یادگاری انداختند. او در مراسم اهدای جایزه‌اش با تمجید از این بازیگر در مورد وثوقی گفته بود از نکات مهمی که در مورد او وجود دارد این است که با وجود محرومیت اجباری 37 ساله از فعالیت در ایران اما او هنوز هم از یاد مردم نرفته و همچنان محبوب است.

پرویز پرستویی هم که وثوقی را محبوب ترین بازیگر خود می‌داند و معتقد است بازیگری را از او آموخته و هر جا که فرصت پیدا کند از صفحه اینستاگرامش گرفته تا گفتگو‌های تصویری و مکتوب و مراسم های غیردولتی مثل اختتامیه جشن سریال‌ «شهرزاد» از این بازیگر سخن گفته و از او تقدیر کرده و حتی در یکی از مصاحبه‌هایش هم گفته بهروز وثوقی نمی‌تواند دشمن مردم ایران باشد. مدتی پیش هم که عکس یادگاری اصغر فرهادی با این بازیگر در آمریکا حسابی مورد توجه قرار گرفت.

اما دو اتفاق در یک هفته اخیر بیش از همه مورد توجه قرار گرفته، اول صحبت‌های تند و تیز غلام کویتی پور مداح معروف دوران جنگ در برنامه سی و پنج بود، کویتی‌پور در بخشی از گفت و‌گوی خود با جیرانی با اشاره به در به در کردن برخی هنرمندان پس از پیروزی انقلاب گفت: «ما 37 سال است دافعه‌مان بسیار بیش از جاذبه‌مان است. چرا تا این حد راحت از قدرت استفاده و هنرمندان‌مان را دربه‌در می کنیم؟! بهروز وثوقی چه گناهی در حق هنر ایران کرده است که باید بیاید پشت مرز ترکیه بایستد، پدر مریض‌اش را که در حال احتضار است ببیند و خداحافظی کند؟! این حرف بسیار بد است که شما به یک ریش‌سفید، به یک پیشکسوت هنر بگویید ببخشید ما برای راه دادنتان به کشورتان مشکل داریم. حق‌الناس این انسان هنرمند کجا می‌رود؟! یا ما به حق‌الناس اعتقاد داریم یا این فقط یک شعار است. رفتار مسئولان در ذوق هنری من حقیر هم تاثیر می‌گذارد. وقتی با احساس من بازی می‌شود، یعنی با احساس مخاطبانم بازی شده است.»

و دومین اتفاق هم بر می‌گردد به انتشار ویژه نامه‌ ماهنامه «دنیای تصویر» به سردبیری علی معلم که درباره 100 شخصیت فراموش نشدنی تاریخ سینما و تلویزیون ایران است و بهروز وثوقی با نقش‌هایش در فیلم‌های «قیصر»، «گوزن‌ها» و «رضا موتوری» به کارگردانی مسعود کیمیایی، «کندو» به کارگردانی زنده یاد فردون گله، «سوته دلان» به کارگردانی زنده یاد علی حاتمی در کنار عزت الله انتظامی و علی نصیریان رکورددار تعداد نقش‌های ماندگار در این ویژه نامه اند و حتی عکسی از این بازیگر روی جلد مجله هم منتشر شده است.

اما این جو ایجاد شده که طیف های گسترده ای از سلایق و آرا را در بر می گیرد چندان به مذاق برخی رسانه‌ها از جمله کیهان خوش نیامده و به همین دلیل در تازه‌ترین شماره این روزنامه گزارشی در مورد حضور بهروز وثوقی در آثار خارج از ایران منتشر شده و این حضورها را سندی بر ضد انقلاب بودن او دانسته شده، در بخشی از این گزارش آمده:

«جهت اطلاع به برخی از فیلم‌ها و نمایشات ضد ایرانی که این عنصر فراری برای بیگانگان و عوامل شناخته شده ضد انقلاب بازی کرده اشاره می‌شود

– در فیلم «تهدید» ساخته سیروس نورسته (که بعدا فیلم ضداسلامی و ضدایرانی «سنگسار ثریا» را ساخت) نقش یک افسر سازمان سیا را بازی کرد که افسران گارد شاهنشاهی را آموزش می‌دهد.

– بازی در فیلم «زرین» به کارگردانی دیگر عنصر فراری به نام «شیرین نشاط»(دختر سرلشگر نشاط معدوم) که فیلم‌های ضدایرانی متعددی مانند «زنان بدون مردان» ساخت و از حامیان فعال فتنه 88 در خارج کشور بود.

– نقش یک مامور ساواک در فیلم «شب‌های اضطراب» ساخته محمد ناطق.

– نقش یک پاانداز فراری در خارج کشور در فیلم ضد انقلابی و ضدایرانی «فصل کرگدن» ساخته فیلمساز فراری «بهمن قبادی».

– نقش یک تبعیدی در نمایش ضدایرانی «پروانه‌ای در مشت» به نویسندگی و کارگردانی ضد انقلاب فراری «ایرج جنتی عطایی» که گویا پسرش از طرف نظام حکومت اسلامی مامور ترور او می‌شود!

– نقش تبعیدی دیگری در نمایش ضدایرانی «یک رویای خصوصی» نوشته «جنتی عطایی» که گویا یک فراری دیگر از ایران با وی روابط نامشروع برقرار می‌کند! جنتی عطایی در کارنامه سیاهش تئاتر «پرومته در اوین» را که در سراسر اروپا نمایش داده شده است دارد.

حالا این بازیگر وطن‌فروش فراری که همواره بهانه قیل و قال عده‌ای زردنگار به اصطلاح سینمایی بوده با پروپاگاندای همین عده به زبان برخی افراد بی‌ربط هم تحمیل شده و از زبان آنها درحمایت از چنین جرثومه‌ای، ترحم و دلسوزی تراوش می‌شود. غافل از آنکه کارنامه چنین افرادی آنچنان سیاه و چرک است که خودشان هم از بازخوانی آن شرمشان می‌آید!»