يادداشت های اسکندر دلدم :
مژده، مژده: تأسيس کشور مستقل قمستان!
با افزایش دشمن شکن تعداد طلاب و روحانیون در حال حاضر شهر مقدس قم یکی از پر تراکم ترین شهرهای آخوند نشین جهان اسلام محسوب می گردد و روحانی زائی در قم بقدری زیاد بوده که در حال حاضر جای نشستن روی زمین برای طلاب در قم پیدا نمی شود و بسیاری مجبور هستند دو طبقه و روی هم بنشینند!
تراکم روحانی فقط مربوط به قم و مشهد و شابدوالعظیم نیست، و در سال های پس از پیروزی کفر بر شمشیر و تملک ایران توسط روحانیون به دلیل رشد بیکاری اکثر جوانان به حوزه ها هجوم برده و طلبه شده اند!
در سیستم آموزشی حکومت اسلامی حوزه و دانشگاه وجود دارد و تفاوت اصلی این دو سیستم آموزشی این است که دانشجو باید برای هر ترم شهریه سنگین و و حشتناکی بپردازد اما طلبه نه تنها شهریه نمی دهد بلکه ماهیانه مبلغ قابل توجهی هم به عنوان شهریه دریافت می کند! (محل سکونت مجانی هم دارد که در اصطلاح حوزوی به حجره معروف است! )
این جذابیت باعث شده که جوانان بجای رفتن سر کار های سخت، کشاورزی یا کارگری و یا کارمندی که آینده ای هم ندارد به روحانی گری روی بیاورند و با تحمل سختی های حوزوی و تمام کردن یکی دو کتاب نظیر شرح لمعه و جامع المقدمات و مکاسب و عمامه گذاری به جرگه روحانیت درآمده و علاوه بر دریافت خمس و و جوهات و درآمدهای بالا پائین رفتن از منبر و خواندن نماز میت پس از چندی به مقامات عالیه حکومتی و دولتی هم برسند!
به موازات افزایش بی شمار روحانیون خوشبختانه تعداد مساجد کشور هم از شمار خارج شده و در هر دو سه قدم یک مسجد تاسیس گردیده است تا روحانیون تازه از حوزه خارج شده به عنوان پیشنماز مسجد مشغول اقامه نماز شوند! در بعضی مناطق هم که مساجد کافی برای اشتغال عزیزان معمم وجود ندارد مثل اتوبوس های مسافربری که راننده کمکی دارد یک پیشنماز دوم گذاشته اند تا پنج نوبت نماز را بین خودشان تقسیم کرده و هر کدام دو و نیم نماز را پیشنمازی کنند!
افزایش تعداد مساجد و کاهش تعداد مومنین و نمازگزاران باعث خالی ماندن فضای مساجد شده و به همین خاطر پیشنماز ها، که در محل حاج آقا صدا زده می شوند، محوطه مساجد را به کارواش و کبابی و باشگاه ورزشی و درمانگاه و مهد کودک ها و سلمانی و و و اجاره داده اند و کرایه آن را به زخم
خود می زنند!
در اين ميان اخیرا یکی از روحانیون برجسته و دانشمند عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم المقدسه، به نام حجت الاسلام حاج محمود جمشیدی، با اشاره به تعداد زیاد روحانیون تولیدی در سالهای اخیر گفته است الحمدالله حکومتاسلامی آنقدر روحانی در حجم انبوه تولید کرده است که می توانیم همانطور که ایران را اداره کردیم کل جهان و بشریت را هم اداره کنیم!
اگر این پیشنهاد حاج آقا حجت الاسلام محمود جمشیدی خوب ترجمه شود و به گوش جهانیان برسد و در کنار آن پیشرفت ها و موفقیت های شگرف ایران در چهل سال گذشته تحت مدیریت طلاب و روحانیون و حوزوی ها به اطلاع جهانیان برسد مطمئنا آمریکا، اروپا، روسیه، چین و سایر کشورها و ملت های جهان داوطلبانه خواستار استفاده از روحانیون و طلاب مدرسه حقانی و فیضیه برای نجات کشور خود از تورم، فساد مالی و دولتی، درهم ریختگی و ورشکستگی اقتصادی، مبارزه با اعتیاد و فحشا، قاچاق سیگار و مواد مخدر توسط برادران قاچاقچی، افزایش اعتبار پاسپورت و پول ملی خود و برداشتن تحریم های ظالمانه خواهند شد و اول از همه همین دونالد ترامپ با گفتن شهادتین و بریدن قسمتی از گوشت اضافه خود مسلمان شده و مقلد یکی از آقایان مقیم قم می شود!
مسلمان شدن رهبران جهان و انتخاب مرجع تقلید از قم باعث صلح و ثبات در جهان می شود و رهبران آمریکا و اروپا و سایر بلاد در نماز جمعه حاضر شده و خمس و زکات داده و گوش به فرمان مراجع خود خواهند بود!
در تکمیل پیشنهاد اصولی و عملی حاج آقا حجت الاسلام محمود جمشیدی یک عقل کل دیگر که رئیس جامعه المصطفی (دانشگاه مخصوص پرورش طلبه های خارجی) در قم است چهار دست و پای خود را جلوتر گذاشته و خواستار جدایی قم از مام وطن و تشکیل کشور مستقل قمستان شده است! این روحانی تجزیه طلب گفته است:
“زمان آن فرا رسیده است که حوزهء علمیهء قم به کشوری مستقل تبدیل گردد؛ کشوری با مرزهای جغرافیایی مشخص، پرچمی مخصوص، قانون اساسی، پذیرفته شده در مجامع بین‌المللی و پذیرنده سفیران کشورهای مختلف. منظور از حوزه علمیه قم مجموعه ای از تشکیلات و نظام مدیریت حوزه، شورای عالی، شورای گسترش، نهاد مرجعیت، جامعه مدرسین، نهادهای اقماری حوزه مثل جامعةالمصطفی ص و مدیریت حوزه های خواهران است. استقلال حوزه علمیه در قالب یک کشور مستقل (مانند واتیکان) این امکان را فراهم می‌سازد تا حوزه علمیه قم به نظام رهبری دینی شیعیان جهان تبدیل شود و ارتقا یابد. با توجه به اینکه حوزه ها و تشکلات اهل سنت مثل الازهر و جامع مکه و… به علت وابستگی شدید به حکومت ها و نیز اختلافاتی که دارند هنوز به چنین بلوغی نرسیده اند، «کشور مذهبی قم» با پذیرش سفیران خارجی و نظام دیپلماسی مستقل میتواند در واقع نقش رهبری دینی در دنیای اسلام را ایفا کند…”
شایان ذکر است که در حال حاضر هم چهل سال است بصورت اعلام نشده و بقول وزارت خارجه ای ها ” دوفاکتو ” کشور قمستان وجود دارد و بر سراسر ایران و ایرانیان حکومت می کند!
در آخرین روزهای حکومت شاهنشاهی که روحانیون خواستار در دست گرفتن قدرت بودند زنده یاد شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر نظام شاهنشاهی، به روحانیون پیشنهاد کرد تا به قم کوچ کنند و قم تبدیل به واتیکان شیعیان شود!
پیشنهاد رئیس جامعه المصطفی قم برای تبدیل قم به کشوری مستقل در نگاه اول تداعی کننده پیشنهاد مرحوم شاپور بختیار است، اما اینطور نیست و روحانی تجزیه طلب قمی خواستار تعیین مرز و تشکیل دولت و اعزام سفیر و از همه بدتر خواستار چند پالایشگاه و پتروشیمی و مجتمع پولساز برای تامین مخارج حکومت قمستان و اتباع آن (طلاب و روحانیون) شده است!
دکتر بختیار، آخرین نخست وزیر دوران شاهنشاهی، وقتی دید روحانیون خواستار گرفتن ایران هستند و علاقه وافری به کشورداری و حاکمیت بازی دارند پیشنهاد کرد قم را به آنها بدهد تا مثل واتیکان داخل شهر رم دور خود حصاری بکشند و درون حجره ها با هم مشغول درس و فحص شده و رساله و احکام مذهبی تولید نمایند! البته در آن زمان این پیشنهاد جدی گرفته نشد و روحانیون گفتند ما همه ایران را می خواهیم تا آن را آباد و خوشبخت کرده و به عنوان نمونهء مدیریت اسلامی به جهانیان عرضه کرده و کفار را به گرویدن به اسلام و آمدن به زیر علم جمهوری اسلامی تشویق نمائیم!
حالیه بعد از چهل سال که نتیجه حاکمیت علمی و مدبرانه و دینی و اعجاب آور آقایان چیزی جز نابودی اقتصاد و فرهنگ و خشک شدن آب و نان مردم و بیکاری و جنگ و درماندگی و تحریم و گرانی و رشد فقر و پوسیدگی اجتماعی به ارمغان نیاورده، و روز به روز بر میزان نارضایتی رعایا افزوده می شود، گروهی از عقلای روحانیت چاره کار را بازگشت به مغاره خود و تاسیس کشور مستقلی برای خود دانسته و پیشنهاد تجزیه قم و تشکیل قمستان را داده اند که اداره آن بسیار ساده تر از اداره کشور بزرگی مثل ایران است!
نباید تصور کرد که فکر استقلال قم و تشکیل کشور قمستان همینطور بی مطالعه و چیری چیری یا سر مستراح گرفته شده است (!)، خیر ابنطور نیست. قم دارای پتانسیل های لازم بالقوه برای تبدیل شدن به یک کشور مستقل است که مهمترین آن پتانسیل اقتصادی برای تامین مخارج جمعیت سه چهار میلیونی روحانی و روحانی نما و طلبه های نوجوان و جوان کشور قمستان می باشد!
قمستان با داشتن دو دریاچه حوض سلطان و دریاچه نمک می تواند با سواحل مدیترانه ای ترکیه و نیس فرانسه و تونس و مراکش رقابت کند و به رقیبی برای آنتالیای ترکیه تبدیل گردد! بویژه آنکه در حال حاضر علاقه به گردشگری حلال در کشورهای اسلامی زیاد شده و گردشگران مسلمان دنبال جنس حلال می گردند و تجربهء مشهد مقدس نشان داده است اگر بجای فحشا و زنا که در اسلام مردود و حرام و مذموم است جنس صیغه ای در لابی هتل ها و اطراف خیابان های منتهی به حرم و یا در هتل آپارتمان ها و خانه های اجاره ای مسافرپذیر عرضه شود گردشگران زیادی که آماده کار هستند از عراق و کویت و کشورهای مسلمان منطقه راه خود را از آنتالیا کج کرده و به قم المقدسه سرازیر می گردند و از این طریق ارز زیادی به خزانه بانک مرکزی قمستان واریز می شود!
به منظور ترغیب جوانان مجردی که برای ازدواج موقت غیر شرعی به آنتالیا و دوبی می روند به تغییر مسیر و رفتن به کشور قمستان تاسیس مراکز لهو و لعب شرعی طراحی شده و قرار است مراکز متعددی به نام: “دار العطفای شهوات فی طرق الشرعیه مع الذائذ ثانویه! ” تاسیس و به خاموش کردن آتش شهوت گردشگران از طریق انجام صیغه شرعی بپردازد!
همچنین شهروندان «کشور»های همسایه قم نظیر تهران، اراک، کاشان، اصفهان و سایر مناطق فعلی که در حال حاضر جزو ایران هستند (و با این نحوه کشورداری روحانیت معظم و پس از قم بزودی یکی پس از دیگری مستقل خواهند شد) برای زیارت اماکن مقدسه قم مجبور به اخذ ویزا از سفارت قمستان در تهران بوده و مثل شرایط دریافت ویزای تایلند باید نفری 36 یورو بپردازند که رقم قابل توجهی برای خزانه کشور قمستان خواهد بود!
ایضاء مطابق احکام شرعیه شهروندان شیعه کشورهای همسایه قم باید خمس مال خود را به خزانه بانک مرکزی قمستان واریز و رسید آن را جهت ارائه به نکیر و منکر در شب اول قبر همراه داشته باشند که اینهم رقم قابل توجهی می شود!
البته قم دارای ظرفیت های گردشگری هم دارد و می تواند از ممر توریسم و گردشگری درآمد زیادی کسب کرده و بخاطر داشتن سواحل زیبای دریاچه نمک (!) و قم رود به رقیبی برای آنتالیای ترکیه تبدیل شود.
همچنین با گذاشتن تورهای مقبره گردی و بازدید از مرده شورخانه و کارگاه های تسبیح سازی گردشگران را به قم کشانده و درآمد ارزی کسب کند!
گفته می شود در طرح استقلال قم قرار است قم به دو قسمت زنانه نشین و مردانه نشین تقسیم شود و طلبه های زن در قم شمالی و طلبه های مرد در قم جنوبی ساکن شده، و شب جمعه ها مرز برای تردد میان شمالی ها و جنوبی ها باز شود!
موافقان استقلال قم می گویند در صورتی که اهل علم (!) و طلاب همه به کشور جدید مهاجرت کنند با استقلال قم از ایران و تاسیس حکومت قمستان مشکلی ندارند!
خبرهای تائید نشده حکایت از آن دارد که دولت انگلیس برای شناسایی قمستان مستقل اعلام آمادگی کرده است!
در صورتی که شهروندان کشوری بخواهند از زیر پرداختن خمس مال خود به خزانه داری قمستان جاخالی بدهند توسط ادعیه ای که بوسیله عوامل وزارت دفاع و پشتیبانی خمس قم خوانده و بطرف آنها فوت می شود دود شده و از میان خواهند رفت!
صنایع قمستان هم با تولید ابزار و وسایل قرب الهی نظیر تسبیح و جانماز و کفن و مهر نماز در اقتصاد این کشور تازه تاسیس موثر خواهند بود!
اطاق فکر مدرسهء علمیه برای کشاورزی این مملکت تازه تاسیس هم فکر بکری کرده است و با توجه به اینکه قم آب آشامیدنی و آب شیرین برای کشاورزی ندارد و زمین های آن نیز نمکی و شور هستند قرار شده تا کشاورزان قمی خیارشور کاشته و بازار خیارشور جهان را در دست بگیرند!
در هر صورت اداره کشور کوچک قمستان که می تواند سوهان و تسبیح و جانماز کل دنیا را تامین نماید از اداره مملکت ایران با هزاران چالش هولناک و هشتاد میلیون دهان باز و بیکار و ناراضی بهتر است اما مشکل اینجاست که در چهار دهه گذشته بقدری روحانی در انواع مختلف ثقه الاسلام، حجت الاسلام، حجت الاسلام والمسلمین و آیت الله تولید شده است که همه آنها را نمی توان داخل قمستان جا داد و صدها هزار نفر آنها پشت مرزهای کشور خودشان آواره می شوند و ناچار هستند مجددا در قراء و قصبات و بلاد ایران به حاکمیت خود بر رعیت ایرانی ادامه دهند!
فاعتبرو یا اولی الابصار
ضمناً پرچم کشور جدید قمستان هم طراحی و تائید شده است!
1- رنگ سیاه (بالا) به علامت عزاداری و نوحه خوانی و مصیبت و روضه خوانی بیست و چهار ساعته در تمام طول سال!
2 – رنگ زرد زعفرانی (وسط) نشانه حاج حسین سوهانی اسطوره تاریخ پر افتخار سوهان پزی قم و صنعت ملی قمستان!
3 – رنگ قهوه ای (پائین) به نشانه مجاهدت در قهوه ای زدن به ایران طی چهل سال گذشته!
اما، مع الاسف، آیت‌الله مکارم شیرازی اعلام کرده که «قم واتیکان نیست!» ديگر فرمايشات اين مرجع تقليد که اين تجزيه و جدائی طلبی مقبول را رد کرده چنين است:
– در زمان شاه هنگامی که بحث‌های انقلابی اوج گرفت از سوی دولت به حوزه علمیه پیشنهاد شد که ما قم را به عنوان یک کشور مستقل مانند واتیکان در اختیار علما و مراجع می‌گذاریم و آن را به رسمیت می‌شناسیم.
– اگر مردم قم می‌خواستند به تهران و اصفهان و مشهد بروند باید گذرنامه بگیرند و مردم قم نمی‌توانستند از آب و برق و گاز سراسری استفاده کنند چون یک کشور بیگانه‌اند؛ عجب پیشنهاد خطرناکی بود.
– مقلدین ما در تمام کشورها هستند و ما حق داریم مصالح آنها را تذکر دهیم و در نگرانی‌های آنها نگران باشیم؛ این عقیده کجا و عقیده واتیکان شدن قم کجا؟
و اما گويا، عليرغم ترهات اين آيت الله کشور انگليس از طريق ايادی خود در عالم اسلام مقدمات يگ چنين تحول بزرگی را نيز فراهم کرده است. در اين مورد نشریه معروف انگلیسی “تایمز” در خبری که جهان اسلام را به لرزه در آورده، به نقل از یک نشریه مراکشی مدعی شده که سیده ملکه الیزابت دویم(!) یحتمل از نوادگان حضرت رسول گرامی اسلام (ص) است!
این نشریهء انگلیسی در این ادعای عجیب و غریب ملکه الیزابت را با شمارش 40 نسل، از طریق برخی پادشاهان اسپانیا به حضرت امام حسن مجتبی (ع) و سپس به رسول گرامی اسلام (ص) ربط داده است!
محقق مراکشی مدعی شده است در زمان حمله اعراب به اسپانیا و تصرف آندلس و حاکمیت مسلمانان بر بخش هایی از جنوب اروپا یک اعرابی از نوادگان پیامبر اعظم (ص) تخمی را در بلاد کفر می کارد که پس از چهل نسل یکی از ثمرات باقیمانده اش همین سیده حاجیه الیزابت خانم است که حالیه بر اکثر بلاد اسلامی بویژه عربستان و امارات و قطر و کویت و غیره و ذالک خلافت می کند!
نخستین بار این ادعای عجیب در سال 1986 توسط شجره شناسی به نام پیراژه مطرح شدکه ملکه الیزابت را به پادشاه مسلمان اسپانیا در قرن هفتم و از طریق او به خاندان پیامبر گرامی اسلام (ص)ربط داده بود که همان زمان هم کسی آن را جدی نگرفت.
در قم به اين پرسش که روش‌های احراز سیادت چگونه است، پاسخ های قانع کننده ای داده شده است، از جمله،
– در اصطلاح شرع و ضوابط علم انساب، سید به کسی می‌گویند که از طرف پدر به یکی از ائمه معصومین علیهم‌السلام برسد. برای احراز این سیادت، سه راه شرعی و معتبر داریم که این گونه‌اند:
1. اشتهار (صدها ساله) یک خاندان به سیادت، به‌گونه‌ای که همه اهل محل، این خاندان را از دیرزمان به سیادت بشناسند و به سیادتشان اعتراف کنند.
2. شهادت دو عادل آگاه که در اصطلاح آن را بینه شرعی می‌گویند؛ یعنی چنانچه دو نفر عادل مورد اعتماد و آگاه به مسائل نسب شناسی به سیادت کسی شهادت دهند، شرعا قبول است.
3. وجود اسناد و مدارک بسیار معتبر در خاندان که بر سیادت این خاندان دلالت کنند و این اسناد عبارت‌اند از:
الف: شجره نامه معتبر که به تأیید علمای نسب‌شناس رسیده باشد؛
ب: اسناد سیادت که در قدیم سراغ بزرگ محل، کدخدای محل و آقای محل می‌رفتند و آن شخص هم از روی شناختی که با این خاندان داشت، سندی مبنی بر سیادت این خاندان می‌نوشت و به آنها می‌داد؛
ج: وجود وقف‌نامه‌ها و امثال این اسناد معتبر که سیادت این خاندان در آنها قید شده باشد.
با این سه شیوه، سیادت یک خاندان ثابت می‌شود و هیچ راه دیگری برای اثبات سیادت، شرعیت ندارد.
حال اگر سیادت را به معنای لغوی آن «آقایی داشتن بر دیگران» بدانیم ملکه الیزابت در حال حاضر به عنوان سلطان انگلستان بر جهان اسلام سیادت دارد و کل بلاد اسلامی از عربستان و کویت و بحرین و عمان گرفته تا عراق و اردن و حتی اندونزی و پاکستان و بنگلادش و قراء و قصبات مسلمان نشین مقلد دارالایمان لندن هستند، و به همین خاطر ملکه انگلستان شرط سیادت را دارد!
شرط دیگر یعنی داشتن صد سال سابقه سیادت (آقایی و سروری) در بلاد اسلامی هم در ملکه الیزابت محقق است و اتفاقاً یک سید دیگر انگلیسی به نام سید سر لورنس(!) از ام القرای اسلام به حجاز رفت و با متحد کردن قبایل بیابانگرد حجاز عربستان را تاسیس کرد و پرچم سادات انگلیسی(!) را در عربستان به اهتزاز درآورد و کل مسلمانان منطقه مقلد دارالفتاوی لندن شدند!
همچنین گفته می شود زنان سیده بیشتر از عوام عمر می کنند و به همین خاطر است که سیده الیزابت در نود و چند سالگی هنوز بائسه که نشده هیچ بلکه به قول معروف کلی هم طلبه است!
در عين حال به نظر می رسد که کابينهء حاج جسن آقا روحانی نيز، از سوی ديگر!، مقدمات اين تجزيه و جدائی فراهم می کند و رفته رفته قصد دارد ريشهء تماميت ارضی ايران را از طرق نوينی بزند.
مثلاً، وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی (که چندی پیش به دلیل افشای قاچاقچیگری دخترش و کشف محموله های قاچاق در ویلای لاکچری وی در لواسان به شهرت و معروفیت رسید!) اخیرا سفری به روسیه داشته و بقدری تحت تاثیر مهمان نوازی و محبت میزبانان سفید پوست و چشم آبی قرار گرفته و کف کرده که در دیدار با رئیس کمیته آموزش وعلوم دومای روسیه (مجلس روسیه) پیشنهاد کرده تا زبان روسی بنحوی در مدارس جمهوری اسلامی به عنوان زبان دوم آموزش داده شود و رعایای جمهوری اسلامی بتوانند مثل رعایای حاج آقا پوتین، حفظ الله، روسی صحبت کنند!
در حال حاضر زبان دوم مدیران و مسئولان رده بالا زبانی است که فقط خودشان می فهمند و نه زبان مردم (رعیت) را متوجه می شوند و می فهمند و نه مردم زبان آنها را درک می کنند!
با گرم شدن روابط جمهوری اسلامی و روسیه و رفت و آمد مسئولین دو کشور اگرچه با زبان زدن و لیس کشیدن کار تا اندازه ای راه می افتد اما در موقع بوس و کنار گفتگو هم حال می دهد (!) و به همین لحاظ مسئولین نظام مقدس تصمیم به فراگیری زبان روسی به عنوان زبان دوم گرفته اند!
رعایای جمهوری اسلامی هم از تصمیم مدیران رده بالا و میانی برای فراگرفتن زبان دوم استقبال کرده و امیدوارند زبان نفهم ها حداقل با یاد گرفتن یک زبان دیگر قادر به درک اوضاع وخیم ملک و ملت بشوند!
بنابراین تعجب نکنید اگر چند وقت بعد دیدید مردم در قرچک ورامین یا علی آباد کتول و شازند اراک، علیشاه عوض و سایر قراء و قصبات حکومت اسلامی با زبان روسی گفتگو می کنند و بقول افغان ها گپ می زنند!
بهر حال آموزش زبان روسی به رعایای ایران، گام که چه عرض کنم، جفتک بلندی در قطع وابستگی فرهنگی حکومت اسلامی قمستان به فرهنگ استکبار جهانی است!
بهر حال پس از انتشار خبرهای ضد و نقیض در مورد استقلال قریب الوقوع قم و کشور جدید التاسیس آخوندستان موجی از شادی و شعف و حرکات موزون (رقص حلال!) اتباع قم آغاز شده است.
