بنام تو که ، برترینی بر جهان هستی ، بنام تو فرمانده کل قوا .

 

نادر انتظام :

سلام   فرمانده  ، سلام فرمانده فرعون .

بعد از ظهر تابستان در هوای گرم و شرجی قاهره کنار رود نیل جناب فرمانده فرعون ،نخست وزیر و وزیر شهر سازی مصر را فرمان داد که ، به محضر مبارک او  شرف حضور یابند .

فرمانده فرعون :  این مرد پا برهنه که همراه با یک عده گدا گشنه ،  این روزها صلب آسایش از ما کرده اند کیستند ؟! . هامان که ، سخت خودش را باخته بود در حالی که زبان در حلقوم خشک شده اش به سختی میچرخید ، بعرض مبارک رسانید : عددی نیستند ، یک عده خس و خاشاکند .

پس با ما و سلطنت خدائی ما کاری ندارند ؟ نه جانم فدایت فرمانده فرعون  ، بسیار خوب ، مرخصید . هامان همه نیرویش را بکار گرفت تا نفس حبس شده در کویر گلویش را به حیات نیمه جان خود باز گرداند و رو به فرمانده فرعون و پشت به درب خروج از نوش جان شلاق خدای مصر جستن نمود .

پیامبر موسا براه خود ادامه میداد و هر روز جامعه فرعون زده مصر را به یکتا پرستی دعوت میکرد .

این در حالی بود که ، هر روز بر شدت بگیر و ببندهای مجریان اوامر فرمانده فرعون  افزوده میشد . زندان ها جائی برای پا دراز کردن زندانی نداشت ، هوای درون سلول تنها به مرگ زودرس زندانی کمک می کرد که ، فرما نبران فرمانده فرعون از آن خود کشی زندانی نام می بردند !!.

فرمانده فرعون اعلامیه ای  صادر کرد و :

 از فرمانده فرعون  فرمانروای سرزمین پهناور مصر به تمام موجوداتی که بر صفحه خاک این سر زمین نفس می کشند ، منم خدا ی برتر و بزرگ  شما و امر ، امر من است ، همه تحت  ولایت مطلقه من صاحب حیاتند .

جناب نخست وزیر و وزیر شهر سازی مجددا احضار شدند ، بی عرضه ها  ، خوب گوش کنید  ،  جناب فرمانده فرعون مغرورانه  :

 قالَ فِرْعَوْنُ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرِي  ‏من معبودى غير از خودم براى شما سراغ ندارم‏ ،

این فرموده را به گوش جان به سپارید ، فهمیدید ؟ ، و دستور دهید تا کودکان بنی اسرائیل هر روز در راه ملاقات پدر و مادرشان درراه  زندان آنرا زمزمه کنند .

جناب هامان که ، در گوشه وکنار قلبش بدنبال نیمه جانی می گشت ، به شرف عرض فرمانده فرعون رسانید که ، نه ، نخیر جانم بفدای ولایت مطلقه ات  ، بجز فرمانده فرعون هیچ خدائی بر سر زمین مصر حاکم نیست . امریه ابلاغ خواهد شد .

هامان بیچاره که ، این بارهم با تائید خدائی فرمانده فرعون جان سالم از خشم خدای مصر بدر برده بود نفسی کشید و تصور کرد که اوامر خدائی فرمانده فرعون تمام شده که ، یکی دیگر از سخت ترین امریه های فرمانده فرعون صادر شد : هامان خوب گوش کن ،  آیا کوره های اجر پزی هنوز براه است ؟ صدای ضربان قلب هامان در فضای اطاق سر فرماندهی جناب خدای مصر خواب را از چشم زندانی های محکوم به مرگ ربود ،

شاید او تنها به کشتن پسران بنی اسرائیل که برای پایان دادن نسل های آینده قوم موسا قبلا اوامری صادر کرده بود ، این بار تصمیم گرفته که ، دیگر مردان این قوم را به کوره های آجر پزی بفرستد ؟! .

هنوز هامان از تائید جمله خدائی فرمانده فرعون نجات پیدانکرده بود که، خدای مصر فرمان داد به خشت مالها  دستور دهید از بهترین خاک رس خشت بمالند و با گذاشتن در کوره آجر پزی مستحکم ترین آجر را آماده کنند  ، بسیار هم …

” فَأَوْقِدْ لِي يا هامانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحاً” خشت خام را در آتش بپز و آجر بساز ، هامان !! :  به چشم ،  فرمان خداوند مصر اجرا خواهد شد .

آجر برای چه میخواهد ؟ وزیر شهر سازی از هامان پرسید . هزاران خشت خام به کوره رفتند و بسیاری جان سالم بدر نبردند و سوختند

. لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلى‏ إِلهِ مُوسى‏ لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلى‏ إِلهِ مُوسى‏

برايم برجى بساز، تا بر آخرين پله آن بالا روم، و به آسمانها نظر كنم، شايد از اله موسى اطلاعى يابم” .

چقدر درد آور است که ، جناب فرمانده ما هم که به  دروغ  ادعا می کند مسلمان است !! و چون با اصول راهنمای قرآن بیگانه است و از سرنوشت فرمانده فرعون های مستبد تاریخ بی اطلاع  و برای کامل کردن ظلم مغرورانه خود بعد از امر به صدها  حصر و حبس و  تبعید و اعدام امر فرمودند که ،برای بیشتر ارضاء کردن شهوت قدرت من بر این ملت ، یک سرود بسازید تا حالا که از این نسل مبارز خسته شده ام حد اقل نسل کودک امروز آنرا در راه به تبعیدگاه مدرسه زیر لب زمزمه کند باشد که نام ما در گوش جان آنها  برای همیشه حک شود ؟!!.

آی داد از اینهمه نا آگاهی از انتقام جریان  خروشان رود خانه تاریخ که ، در نهایت  گلوی همه مستبدان تاریخ را در لحظه موعود درگرداب حکم منتقم خواهد فشرد .

فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَه‏ ……………پس او و مجریان اوامر فرمانده فرعون را در آبی که برای دیگران حیات است خفه کردیم ، باشد که درس عبرتی باشد برای همه مستبدان ظالم تاریخ .

آرزو میکردم که یکنفر در این رژیم سرش را از پنجره قصر بیرون کند تا ببیند  بذر ضد اخلاق ، اعتماد و اخلاقی را که شما از صبح ۲۲ بهمن ۵۷  در حیات خلوت خانه این ملت عزیز کاشتید ، امروز طوفانی شده که نظام ظلم و فساد و فحشای شما را از بنیاد بر خواهد کند .

جناب فرمانده فرعون ، دشمنی شما و شکنجه گران تحت فرماندهی شما نسبت به  این ملت را درک می کنم ، شما ها تصور می کنید که ، آنچه حلقوم شما را نخواهد فشرد پنجه های  مرگ است !!

در تعجبم ، برگزیدگان بی سواد و نا لایق شما هم که ،  در آینه رهبری فرعون زده شما می نگرند و به تخریب و نابودی بهترین سر زمین منظومه خورشیدی کمر خیانت و جنایت بسته اند ، غافل  از اینکه در چنبره انتقام  آفرینش از تمامی فرعون های تاریخ و یارانش  ترک های سد قدرت روز بروز بازتر و سر انجام میشود شکاف و آن روز نسل جوان این مرز و بوم جشن آزادی ایران را بر جنازه متعفن استبداد بر پا خواهد .

نیازی نیست عصبانی شوید و امریه ای صادر کنید ، صبور باشید و اگر فرصت کردید  برای دقایقی به کنار پنجره انتقام آفرینش بایستید تا ببینید طوفان خشم این ملت در حال وزیدن است .

اول جولای ۲۰۲۲ ..