
بیژن خلیلی :
این روزها، سرعت درگذشت مبارزان راه آزادی ایران چنان شتاب گرفته که هر انسان خوشباوری را هم به حیرت واداشته است. هیچ ایرانیِ بدبینی هم باور نمیکرد که حکومت نکبتبار اسلامی ۴۷ سال دوام بیاورد و همچنان این بختک بر سینه ملت سنگینی کند، بیآنکه نشانی از سقوط و پایانش باشد و تا زمانی که این نظام واژگون نشود، تکتک مبارزان اپوزیسیون بر خاک میافتند و شادی بر لب ولیفقیه و ذوبشدگان در او مینشیند.
اوائل دهه نود میلادی بود که نخستین بار صدای بهرام مشیری را از طریق تلفن شنیدم. آن روزها یا صاحب یک موکتفروشی بود یا مدیریت آن را بر عهده داشت و درباره استفاده از امکانات «شرکت کتاب» برای تبلیغ در جامعه ایرانی پرسش داشت. در همان مکالمه نخست، صحبتمان گل انداخت و دانستم که تار میسازد، موسیقی را خوب میشناسد و با فرید فرجاد، ویولونیست برجسته ـ که دوست مشترکمان بود ـ معاشرت نزدیک دارد. بههرحال، کار موکتفروشی قبایی نبود که بتوان بر تن بهرام مشیری دوخت. غوغایی در درون او میجوشید؛ دغدغهای ریشهدار: مبارزه با خرافات اسلامی از یک سو و تقابل با استبداد از سوی دیگر. بزودی جذب تلویزیونهای ۲۴ ساعته برونمرزی شد؛ تلویزیونهایی که نهتنها سیمای لسآنجلس و لسآنجلسیها را دگرگون کردند، بلکه تأثیری شگرف در داخل ایران گذاشتند.
او با شور از فردوسی میگفت و عشق عمیقی به او داشت. حافظه شگفتانگیزش به او امکان میداد که اشعار شاهنامه را هم به زیبایی بخواند و هم با دقت تحلیل کند؛ حاصل همین توانایی، کتاب ارزشمند «نقدی بر چاپهای انتقادی شاهنامه و تصحیحی جدید از داستان رستم و سهراب» بود که مراسم رونمایی و امضایش در «شرکت کتاب» وستوود برگزار شد.
مدتی نیز ـ شاید نزدیک یک سال ـ کلاسهای تاریخ او در شرکت کتاب دایر بود. چاپ کتاب «از آتن تا هیروشیما»، که نتیجه سفرش به هند بود و با سرپرستی خانم هنگامه افشار به دستم رسید، نیز توسط شرکت کتاب انجام شد.
بهرام مشیری بیتردید و یکتنه، یلی بود در میدان دفاع از آزادی و مقابله با خرافات اسلامی. همین مواضع آشکار، او را در شمار کسانی قرار داد که رژیم نکبت اسلامی قصد جانشان را کرده بود؛ توطئهای که خوشبختانه با آگاهی بهموقع افبیآی خنثی شد.
سالهای سال در اندیشه انتشار کتابی با عنوان «مغالطات» بود و بارها درباره آن با من مشورت کرده بود. امید دارم که بازماندگانش این اثر ناتمام را به سرمنزل انتشار برسانند.
بیگمان، بهرام مشیری در روشنگری اندیشههای یکی دو نسل از ایرانیان، چه در داخل و چه در خارج کشور، سهمی بسزا و ماندگار دارد؛ سهمی که در فردای آزادی ایران بیش از پیش آشکار و شناخته خواهد شد.






