همنشین بهار :
از شنوندگان محترم این ویدئو؛ پوزش میخواهم. ۱) سخن درست دکتر باستانی پاریزی (دروغ، لباس حقیقت پوشیده) را، «حقیقت، لباس دروغ پوشیده» گفتم که غلط است.
۲) دوازده تیر ۱۳۵۴ در عملیاتی که هدف آن ترور «دونالد اربوتا» دیپلمات ایالات متحده در ایران بود، وی را به اشتباه سفیر آمریکا در ایران گفتم. آنزمان سفیر، ریچارد هلمز بود. بار دیگر از شما عذرخواهی میکنم.
دروغ و حقیقت با هم راه میرفتند، به چشمهای رسیدند. دروغ به حقیقت گفت: لباس خود را درآوریم و در این چشمه آب تنی کنیم. حقیقت ساده دل چنین کرد، در آن لحظه که در آب بود، دروغ، لباس حقیقت را از کنار چشمه برداشت و پوشید و به راه افتاد. حقیقت، ناچار شد برهنه به راه افتد؛ از آن روز ما حقیقت را برهنه میبینیم، اما بسا اوقات دروغ را هم ملاقات میکنیم که لباس حقیقت پوشیده است.
(از پاریز تا پاریس)
خانمها و آقایان محترم، خواهران و برادران عزیز سلام بر شما. این بحث گرچه به یادمانهای گذشته و آنچه در زندانهای پیش از انقلاب گذشت، اشاره دارد اما ناظر به حال و آیندهای است که نسل جدید رَقم میزند. نسل جدید به میدان آمده و ما با شور و شیدایی جوانانی که خود را به آب و آتش میزنند، بیگانهایم و نمیدانیم آنها در دِنجِ خود به چه میاندیشند. «شهر خالیست ز عُشاق» و نسل جدید کلافه است وقتی میبیند به جای کسانیکه روز و روزگاری چون شمع شبانه سوختند تا روشنیبخش محفل دیگران باشند، اکنون پادوهای مایک پمپئو و مایک پنس و کسانیکه آزادی برایشان، نه آرمان، بلکه تجارت است، علمدار شدهاند، کلافه است وقتی میبیند دروغ، لباس حقیقت پوشیده است.