مهدی جلالی
به خصوص به شما که در کشور زندگی میکنيد. اميدوارم در اثر رفع تحريمها زندگی بهتر و شادتری داشته باشيد.
برای اولين بار نظام جمهوری اسلامی در مذاکرات چندين سالهی اتمی، خود را به يک تفاهم بین المللی متعهد کرد. اين برای ما يک موفقيت است. چنين تعهدی از جانب حکومت، بیترديد در مسير منافع ما مردم است. اما آنچه غمانگيز است اين حقيقت است که اگر تحريمها نمیبود، حکومت جمهوری اسلامی پای ميز مذاکره نمیآمد. تحريمها باعث شد که آقای خامنهای «سياست تهاجمی» مورد توصيهی خود به آقای احمدینژاد را عوض کند، و به آقای روحانی فرمان دهد که«نرمش قهرمانانه» را پی بگيرد
البته نگرانی رهبر در وهلهی اول ادامهی سياست هستهای و تحريمهای نظامی است تا وضع اقتصادی مردم. به همين جهت در سه روز آخر شنيديم که تيم مذاکرهکنندهی ايران برای حفظ ظرفيتهای کارخانههای چرخهی سوخت و برداشتن تحريمهای نظامی و تحريم صنايع دومنظوره، چانه میزدند. گفتههای طرفهای ديگر مذاکرهکننده حاکی بود که مسئلهی تحريمهای اقتصادی پيش از آن حل شدهبود. اما آن طور که لاوروف هم اشاره کردهبود، تيم ايران در ساعات آخر مشغول زيادهخواهی بود.
اين نگرانی میرفت که مذاکرات به شکست بينجامد. دولتهای ۱+۵ طبيعتا میفهميدند که طرف ايرانی بايد برای بهبود وضع اقتصادی مردم برای رفع تحريمها چانه بزند. اما حاضر نبودند به برنامهی هستهای ايران که تاکنون شواهدی نشان میداد با اهداف نظامی توام بودهاست، مشروعيت بدهند.
بهرحال بخير گذشت.
اما اکنون نقش ما به عنوان شهروند چيست؟ بايد از دولت آقای روحانی بخواهيم که به تعهدات بينالمللی اين تفاهمنامه پايبند بماند. ايران بايد حداکثر همکاری را با آژانس و با بازرسیهای راستیآزما، به عمل بياورد. همچنين دولت بايد به ما اطمينان بدهد که نيروگاههای هستهای و کارخانههای غنیسازی و توليد سوخت از ضريب ايمنی لازم برای سلامت ما و مردم منطقه برخوردار باشند.
افزون بر اين، دولت آقای روحانی بايد از برداشته شدن تحريم ها برای بهبود وضع اقتصادی مردم برنامهريزی کند، و برنامهی خود را به مردم ارايه دهد. ريختن جنس در بازار و کاهش قيمتها، يک فريب خطرناک برای کسب محبوبيت در کوتاه مدت است. دولت بايد امکان سرمايه گذاری داخلی و خارجی را فراهم کند. بايد به آينده ايران فکر کند. نتايج لغو تحريم ها – از جمله بازگشت ايران به بازار مبادلات مالی بين المللی و سوئيفت، درآمد نفت، و افزايش ذخيره ارزی – بايد به سياست هايی ترجمه بشود که آينده ای بهتر و با رفاه بيشتری را نصيب ايرانيان کند. ما نگران خواهيم بود که اين درآمدها به جيب رانت خواران حکومتی و نظامی سرازير شود. ما نگران خواهيم بود که اين درآمدها در مسير سياستهای تهاجمی و فرقهگرای جمهوری اسلامی در منطقه خرج شود.