تحلیلی علمی از اوضاع ایران(1)

 

دکتر ن. واحدی : 

ازآنجا که دنیای قرن بیستم و یکم ترسائی، چه از نظرتندی حوادث، تصمیمات و چه از نظر شکل و تسهیلات زندگی، شباهت اندکی با قرون پیشین خود دارد، دیگر نمی‌توان با نظریه‌های معمولی وقایع و اتفاقات، به بررسی جامعه پرداخت. به ویژه  دنیای انسان – ماشین[1]، دنیای تکنولوژی، دنیائی که هر روز سیطره‌ی خود را فزونی می‌بخشد و با آن نه تنها انبوه تضادها و درگیری‌های اجتماعی را سبب می‌شود، بلکه خود نیز خورشید ممکن‌های عصر خویش است. ممکن‌هائی که امروز به ماشین نیز مانند انسان حق و حقوق می‌دهند.

از این رو متفکرین و دولتمندان جهان مترّقی کنونی اجبارأ به نظریه‌ها و روش‌های کاربردی دیگری برای تحلیل و تشریح مسائل، برخوردها، انتظارات، مطالبات مردم، یافتن ریشهﻯ یأس، ناامیدیها و حتی درک “دین“، چه از نظر معنی و مضمون و چه از نظر فونکسیون نیاز دارند تا بتوانند با ابزاری سزاوار حّل دشواری‌های این زمانه بر دنیای زندگی مسلط شوند.

نگاهی از این زاویه نشان می‌دهد که در این دو دهه اخیر مدام فرصت‌هائی پیش آمده‌اند که با خود ممکن‌هائی را همراه داشته‌اند. اما تنها ملّتی که این ممکن‌ها را واقعیت بخشیده، نه تنها پیشرفت همه جانبه‌ای را در کشورخویش به راه انداخته ، نه تنها مردمش از رفاهی بیشتر و امنیتی وسیع تر برخودار گردیده، بلکه دنیای زندگی را نیز با مفاهیم نوینی گسترش داده است. پس وجود ممکن‌هائی که می‌توانند واقعی بشوند گویای این حقیقت است که «دنیا می‌تواند طور دیگری هم ممکن باشد». فرازی که در کلام “کانتین جنسی[2](جلوه) نمود دارد.

[1] Mensch-Roboter-Kollaboration (MRK), Industrie 4.0

[2] Contingency

ادامه مطلب