محمدرضا کاف.کسرایی:
ساعت ده و سی دقیقه ی بامداد چهارشنبه هفده خرداد 1396 ، در خیابان « بهارستان » و بهشت زهرا ، میوه ی دخالت لجام گسیخته ی جمهوری اسلامی در منطقه برشاخسار درخت امنیت پادگانی ، رسید و با صدای انفجار در مقبره ی خمینی و مجلس در دامان داعش افتاد .
با انتشار اولین خبرها از حمله ی تروریست های داعش به مجلس و مقبره ی خمینی،می توان این طور گفت واکنش بیشتر مردم ایران ، ترکیبی از شوک و بهت و وحشت بود که حباب امنیت پادگانی و گورستانی ترکیده بود و اکنون مردم ما ، همانند بسیاری از مردم عادی سایر کشورها ، بی واسطه درگیر حادثه یی تروریستی شده بودند که ربطی به آنان نداشت و تلخی فاجعه یی را چشیدند که جان بی گناهانی را گرفته بود .
قبل از آنکه به بررسی علل حادثه–البته از نظر خودم– بپردازم، مایلم به دو نمونه رفتار حامیان حکومت و بسیاری از هموطنانم در جریان حملات تروریستی پاریس در 22 آبان 1394 برابر با 13 نوامبر 2015 بپردازم چون می خواهم از آن
در ادامه نتیجه یی بگیرم . این یادآوری نه برای نمک پاشیدن به زخم تازه ی هموطنان ، که برای نشان دادن زشتی تصورات برخی و غیرانسانی بودن برخی دیگر از قضاوت هاست . که از حادثه ی دیروز تهران نیز مانند حادثه ی سال 2015 پاریس ، با 160 کشته بهره برداری و گروکشی سیاسی کردند و سعی داشتند از دل آن ، درستی نظرات شان درباره ی تاوان دادن غرب درین گونه حوادث را بیرون بکشند. هم خامنه یی و هم اصولگرایان پس از حملات مرگبار پاریس، ضمن محکوم کردن آبکی و همدردی شکلی با خانواده ی قربانیان و مردم فرانسه ،دولت های غربی را به سبب ناتوانی در پیشگیری از بروز این حملات مورد شماتت قرار دادند و این دولت ها را مسئول چنین اتفاقاتی دانستند؛در ادامه نمونه هایی از این اظهار نظرهای مقامهای رژیم را باهم مرور می کنیم :