عباس رحمتی :
بني صدر اولين رئيس جمهوري ايران نوشته است: مرا به هفت بار اعدام محكوم كردند ، آنروز نامه اي براي مردم انتشار دادم و از آخرين كلمات بانو “رونالد” زير گيوتين در زمان انقلاب فرانسه اشاره كردم:
«روزي زني محكوم به اعدام با گيوتين فرياد زد: “آه، آزادي، به نام تو چه جنايتها مي كنند!” امروز، و بيش از آن فردا، خواهند گفت- “آه، اسلام، به نام تو چه جنايتها مي كنند!” اسلام چنان بي اعتبار خواهد شد كه براي یک قرن هيچ كس از حقوق به نام دين سخن به زبان نخواهد آورد.»
اين پيش بيني امروز حتي از آن روز هم درست تر از آب در آمد. ديناميكهاي قدرت، ثابت می مانند. قدرت نياز به دشمن دارد، و خشونت تنها وسیله تعاملش است.[١] اين ها را براي مقدمه نوشتم تا از زبان اولين رئيس جمهور جمهوري اسلامي خط ترور ايدئولوژيك را بهتر درك كنيم . تنها يك رژيم ايدئولوژيك که مرتب وعده بهشت به طرفدارانش میدهد، ميتواند چنين حكمي را صادر كند! چنين احكامي براي اعدام و ترور تنها از فتوای ولایت فقیه نیست که رئيس جمهوري هم باید با کمک مراجع دیگر ترورها و قتل ها تائید کنند.
ترور اساس کار جمهوری اسلامی:
چه كسي فكر مي كرد انقلاب اسلامي ايران در سال ١٣٥٧ بستري شود تا تروريسم را به منطقه خاورميانه بگشاند و تا آنجا رشد دهد كه رژيم جمهوري اسلامي ساخته دست خميني و غرب ، ترور را در خاورميانه نهادينه كنند؟ جمهوري اسلامي ،تا آنجا پيش رفت كه ترور را براي پاك كردن گناهان تروريستها و دست يابي به كليد بهشت مطرح كرد. جمهوری اسلامی پا را از مرزها فراتر گذاشت گروه هایی مانند حزب الله را بنیان نهاد تا تروریست را به سراسر دنیا صادر کند. ازآن زمان بود كه جمهوري اسلامي به تروريست دولتي در جهان معروف شد! مطالب بسياري در اين مورد نوشته شده است، نگارنده دهها مطلب در مورد تروريست و قتلهاي زنجيره اي كه توسط ج اسلامي انجام شده است ، ارائه داده است. قتلهاي زنجيره اي در داخل و نوعي ديگرش در خارج ايران و عملكرد رژيم به قبل از اينها بر ميگردد، اين قتلها پايه ائدئولوژيك داشته و دارد، درست مثل داعش امروز!اعدام و ترور در ايران از همان محل اقامت خميني در تهران ( مدرسه رفاه) شروع شد از شليك گلوله در سر “امير عباس هويدا” نخست وزير سابق رژيم پهلوي قبل از جوخه آتش که ترور محسوب میشد( از ترس اینکه سازمانهای حقوق بشری کاری برای نجات هویدا انجام دهند) تا اعدام ژنرالهاي ارتش شاهنشاهي ( پهلوي ) و از تشكيل دادگاههاي صحرايي در كردستان و اعدام جوانان بي گناه كردستان تا به جوخه بردن وزير آموزش و پرورش شاه ” فرخ رو پارسا ” كه گناه ناكرده اش خدمت به آموزش و پرورش بود بر همگان آشكار است در اين مورد تاريخ قضاوت خواهد كرد. اعدام جوانان در آمل در سالهاي ٥٩ و اعدامهاي گسترده در سالهاي ١٣٦٠ كه صدها هزار جوان تحصيل كرده را ببدون محاکمه به ميدانهاي تير بردند و كشتار گسترده زندانيان سياسي در سال ١٣٧٨ و ادامه كشتار و ترور تا امروز نشان از اين دارد كه اين رژيم هيچگاه ثبات و آرامش نداشته است و ولحه اعدام و قدرت کورش کرده بود.پس از آن كه انقلاب اسلامي در ايران، اولين كابينه اش را تشكيل داد ( دولت موقت) جنايت و ترور آدرفاز دیگری آغازشد و تا آنجا پيش رفت كه دكتر “كاظم سامي” ( رهبر جاما) وزير اولين دولت موقت را در مطبش ترور مي كنند، قتلي كه هنوز هم روشن نشده است، چرا و چه كسي دكتر سامي را ترور كرده است ؟(البته سر نخهايي پيداست، احمدي نژاد يكي از آن سرنخهاست ) بعد از انقلاب ، ترورها و قتلها و سنگسار و اعدامها اوج مي گيرد، تا جايي كه با فتوي خميني،ترور ها شكل دولتي بخود ميگيرد ( فتوي خميني در مورد سلمان رشدي نویسنده کتاب آیه های شیطانی ) رژيمي كه مي خواست مهد دموکراسی شود ،صادراتش تروریست شد! رژیم انقلاب اسلامي اش تروریست را صادر کرد رژیمی که تروريست پروري را هدف اول خود قرار ميدهد بخوبی می دانست ،صدور انقلاب نيازمند دشمن بود. جنگ ايران و عراق را بوجود آورد تا به سرکوب و ترور ادامه دهد. جنگ عامل ترور و سركوب داخلي شد. براي همين خميني جنگ را كه حتا از ديد قرآن عمل شيطاني ناميده شده ، نعمت ميدانست ، البته اين نعمت براي غربي ها هم نعمتِ نعمتي بود!چگونه اسلام که (در تعريف )دین صلح، دموکراسی،(باصطلاح) حقوق بشر، استقلال و آزادی بود در ایدئولوژی تمامیت خواهِ “ولایت مطلقه فقیه” دچار از خودبیگانگی شد؟ تا جایی که خشونت و نفرت را تقدیس می کرد. این الگوی تنفر و خشونت کور، بعدها بوسیله سازمانهایی همچون القاعده و داعش اقتباس شد.[١] ترور و جنگ و قدرت ،با ايديولوژي در هم آميخته شد تاگروه هاي خشونت گرا در منطقه رشد كنند.” هر چه دشمن ترسناکتر و ظالمتر باشد، طبقه حاکم بیشتر میتواند ترس از فقدان امنیت را دستآویز کند. به این دلیل است که صاحبان قدرت نه تنها نیاز به تراشیدن دشمنان دارند، بلکه به دشمنانی نیازمند است که دین و ایدئولوژی را در بیان قدرتی توجیهگر خشونت از خود بیگانه کرده باشد تا که سلطه گر بتواند جنگ با ترور را توجیه کند. در واقع، ایدئولوژیهای هر دو طرف، محتوای (خشونت) یکسانی را دارا هستند و تنها در قالب و فرم با هم تفاوت دارند. به این دلیل است که زبان گفتگوی دو طرف، زبان خشونت می شود”[٣]
بینظیر بوتو، نخست وزیر سابق پاکستان، در مصاحبه با لوموند در سال ٢٠٠١، تصریح کرد که طرح تشکیل طالبان توسط دولت بریتانیا ریخته شد، توسط سازمان سیا مدیریت شد و توسط دولت سعودی، پشیبانی مالی دریافت نمود و توسط ارتش پاکستان عملیاتی شد. ما همچنین می دانیم که سازمانهای اطلاعاتی غربی نقش مهمی در ایجاد داعش ایفا کردهاند. شايد طرح ترور او هم با درز اين خبر ريخته شده بود.ولايت فَقِيه مطلقه شد تا فتواهاي ترور صادر كند و نتيجه اين فتوي ها در منطقه آتش جنگ و ترور را شعله ورتر كرد. اگر توجه كنيم ترورها از زماني كه خميني دستور قتل سلمان رشدي را صادر كرد أوج گرفت اين زماني است كه ايدئولوژي در خدمت قدرت مطلقه قرار مي گيرد و اين زماني است كه در كشورهاي اروپايي و آسيايي رد پاي تروريستهاي صادراتي بيشترديده شد . با وجود محكوميتهاي بسياري از سوي سازمانهاي حقوق بشري و عفو بين الملل و… ادامه مي يابد. اين ترورها تا به امروز ادامه يافته است.
ترور هاي خارج از كشور براي حفظ نظام فاشيستي در صدر برنامه هاي ولايت فَقِيه قرار گرفت .در فرانسه( پاريس) و سوييس ، آلمان ، ايتاليا و اتريش و… ردپاي تروريستها ي صادراتي اش توسط لبناني / ايراني با پاسپورتهاي دپيلماسي ديده شده اند كه معنا و مفهش همكاري غربي ها با رژيم فاشيستي مذهبي است. بعضي از مزدوران جمهوري اسلامي دستگير شده و پس از مدتي با حلقه گل راهي تهران ميشوندو اين جنايات همچنان ادامه دارد. ليست مقتولين را قبلن انتشار داده ام در اينجا اشاره كوتاهي به چند مورد از اين ترور ها مي كنم.
ترور دكتر كاظم رجوي در سوئيس ، حسين نقدي ( شوراي ملي مقاومت )در ايتاليا ، توسط تروريستهاي صادراتي ج . ا ،ترور عبدالرحمان برومند ( نهضت مقاومت ملي ايران ) در پاريس باچاقو ، ترور وقتل فجيع دكتر بختيار ( آخرين نخست وزير پهلوي )در منزل شخصي اش ، ترور دكتر فريدون فرخزاد ( شومن سياسي ) با چاقو در بن آلمان ، ترورهاي داريوش فروهر و همسرش در خانه شخصي اشان در تهران كه ترور و قتلهاي زنجيره اي نام گرفت ، ترورهاي دكتر مجيد شريف هنگام ورزش درتهران ، محمد مختاري و سعيد سيرجاني نويسنده ، سعيد سلطانپور شاعر در شب عروسي اش در تهران ، ترور دكتر عبدالرحمان قاسملو ( حزب دموكرات كردستان ) در پاي ميز مذاكره در وين ، ترور پيچيده و حساب شده ی سرهنگ “عزيز خزاعي “در اورات آلمان جلوی منزلش و دهها ترور ديگر بنام قتلهاي زنجيره اي و اين زنجيره در داخل و خارج هنوز هم ادامه دارد، آخرين ِآن ترورها ترور احمد نيسي از جدائي طلبان اهواز ،ترور سعي كريميان در تركيه در مقابل محل كارش، ترور نا تمام كه تروريست قصد حمله به مقر ويلپن( مجاهدين) را داشت امما كمی زودتر در دانمارك دستگير مي شود( تروريست سعيد أسدي نام داشت و هويت ايراني ، نروژي دارد و وابسته به سپاه است )
،قتل و ترور دكتر فرشيد ” هكي ” در تهران بود كه جسد او را سوزانده و در اتوموبيلش گذاشته بودند، اين جنايات از طرف جمهوري اسلامي همچنان ادامه دارد. تجربه ٤٠ سال جنايت ، ثابت كرده است كه رژيم فاشيستي مذهبي هر زمان احساس ترس و وحشت كند،دستگيري و اعدام ها را بيشتر کرده و براي پريدن از روي بحرانهايش ، دست به ترور مي زد.این یکی از خصوصیات بارز رژیم های فاشیتسی است.
پس از ترورهاي گسترده رژيم ايران، “محمد بن سلمان” وليعهد عربستان با دستگيري گسترده شاهزاده هاي اين كشور،خط ديگري را پيش مي گيرد و رفرومهايي را شروع مي كند تا مردم گذشته عربستان را فراموش كنند و چهره عربستان را نزد جهانيان تغيير دهد . هنوز زماني از اين رفرومها نگذشته كه قتل جمال خاشاقچي روزنامه نگار مقيم آمريكا در سفارت عربستان در تركيه رخ ميدهد، قتل اين روزنامه نگار را وزير خارجه عربستان قبول مي كند .ابتداء به ساكن تركيه موضعي مشخص در رابطه با قتل خاشاقچي نمي گيرد ولي در هر مرحله لايه اي از اين قتل را كنار مي زند تا امتياز هاي سياسي از عربستان و حتا آمريكا بگيرد! آمريكا كه قافيه را باخته است مقصر اصلي را شريك اقتصادي خود يعني “محمد بن سلمان” مي داند! ترامپ شايد شتر سواري را دولا دولا نرود!
جالب اينكه هردو كشور اسلامي تلاش دارند تا هرچه بيشتر نفوذ مخفي خود را بر شبكه هاي تلويزوني افزايش دهند. براي انتشار وعده هاي بهشت البته با آموزش و بي ثبات كردن يكديگر!
روزنامه گاردين در گزارش تفصيلي خود ، شبكه اينترنتي ايران ، همان ، اینترنشنال در انگلستان را افشا کرد. در این گزارش روزنامه گاردین نوشت که شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال در انگلیس توسط یک کمپانی مخفی که رییس آن یکی از تجار ثروتمند عربستانی است اداره اين شبكه با تجار عربستاني است كه رابطه نزديك با ” محمد بن سلمان ” وليعهد عربستان دارد.
گاردین در گزارش خود نوشت این اطلاعات نگرانیها از بابت احتمال نفوذ عربستان بر شبکههای خبری در سراسر لندن را افزایش داده است.
یک منبع آگاه به این روزنامه گفته “محمد بن سلمان “بسیاری او را عامل قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد عربستانی میدانند، تامین کننده مالی شبکه ایران اینترنشنال است.گری سیک مشاور امنیت ملی اسبق آمریکادر دولت کارتر در این باره گفته ایران و عربستان هر دو در استفاده از رسانه برای توسعه دشمنی شان فعالند. پرس تی وی ایران داستان منفی درباره سران عربستان میبافد و عربستان سعی میکند ایران را عامل بی ثباتی در خاورمیانه معرفی کند.اين در حالي است كه اردوعان رئيس جمهور تركيه درخواست دادگاه عاملين ترور را در تركيه داده است ولي اشاره اي به تركيه نمي كند.
این قسمت را نوشتم که بگویم رژیمهای تروریست پرور همیشه در یک راستا سیر می کنند و آن از بین بردن مخالفان و یا نخبه کشی است و همیشه در ابهام و فرد تروریست ناشناس باقی می ماند از ترور جان اف کندی تا ترور جمال خشاقچی و تا ترور ففرشید هکی و… در ایران کنونی ،كشتارهاي ناجوانمردانه توسط باصطلاح ناشناسان براي قدرت سردمدارن نظام فاشيستي مذهبي ،صورت می گیرد. تروريستها هميشه ناشناس باقی می مانند ولي زماني كه آبها از آسياب افتاد، دست گل به گردشان انداخته با افتخار ارتقاعش ميدهند. قاتل هم در خيابانهاي بزرگ شهر تهران جولان ميدهد. و این چنین هویت تروریست آشکار می شود . شور بختانه بعضي از اين تروريستها هم نامشان در تاريخ طوري ديگر هم مطرح مي شوند! ترور احمدي كسروي ( زبان شناس پرآوازه ايران ) با وعده بهشت توسط تروريستهاي فدائيان اسلا م ( نواب صفوي ) صورت می گیرد ولی بعدن فرد تروريست ، نامش بر خيابانهاي شهر نقش مي بندد.بار ديگر هم هجوم تروريست ها به هنرمندان و هنرپيشگان ايراني جم تي وي در تركيه بود . شنبه شب مطابق ٢٩ آوريل برابر با نهم ارديبهشت ماه ١٣٩٦ سعيد كريميان سرپرست “جم تي وي ” تركيه ، بهمراه يكي از همكارانش ( كويتي ) در شهر استانبول محله ماسلك تركيه ترور ميشوند. و تركيه هم هيچ اقدامي در اين رابطه انجام نمي دهد چرا كه نفع سياسي برايش ندارد. شاید روزی مانند قاتل انورسادات نام این تروریست بر خیابانی نقش بندد!
سخن پایانی:
زماني كه خميني در پاريس كه بود قولهاي زيادي در رابطه با دموكراسي و آزادي ميداد امما در فرداي آزادي چيز ديگري مي گفت او طعم قدرت را فهميده بود و سوار بر أريكه قدرت فرمان مي راند و به مرحله اي رسيد كه كشتار انسانها برايش از آب خوردن راحت تَر شده بود.” زمانی که رابطه قدرت و ایدئولوژی به این نقطه رسید، قدرت وارد مرحله مرگ می شود و از بین می رود. این دقیقا اتفاقی بود که برای اتحاد جماهیر شوروی روی داد و برای رژیم ایران نیز روی خواهد داد. این مثال همچنین نشان می دهد که چگونه خشونت تنها راه حل این گونه روابطه می گردد، چگونه شرایط ادامه یافتن تروریسم ایجاد می شود.”[٣] این بار مردم ، دیگر گول وعدهای توخالی را نخواهند خورد. تاریخ این بار به شکل دیگری تکرار میشود.
[٢]همانجا
[٣] هـمانجا