بهرام رحمانی :
امروز جمعه هفتم آوریل 2017 – 18 فروردین 1396 حوالی ساعت 15 قراری با رفیق بهروز خباز در کافه رستوران طبقه دوم فروشگاه زنجیرهای اهلنز در مرکز شهر استکهلم داشتم. من کمی زودتر به آنجا رفتم. اما بهروز هنگامی رسید که تقریبا چند دقیقهای بیشتر به ساعت 15 نمانده بود. من رفتم برای بهروز چایی بگیرم ناگهان صدای انفجار شنیده شد. جمعیت زیادی در کافه رستوران حضور داشتند همه سراسیمه به سوی پنجرههایی رفتند که صدای انفجار از آنجا آمده بود. چند پلیس به سرعت جمعیت را دور میکردند. برخی ها نیز به سرعت رستوران را ترک نمودند. بلافاصله بلندگوهای اهلنز اعلام کردند که مردم سریع تر بیرون بروند. کارکنان اهلنز مردم را از خروجیهای اضطراری به بیرون راهنمایی میکردند.
بیرون که آمدیم تعدادی پلیس را در ورودی اصلی اهلنز و مترو دیدیم که سعی میکردند مردم را متفرق کنند. خانمی روی زمین افتاده بود و از بدنش خون بیرون میزد.
راننده این وسیله نقلیه باری، نخست آن را به روی جمعیت رانده و سپس به ساختمان اهلنز کوبیده است. از کامیون، دود غلیظی بیرون میزد. جایی که کامیون خودش را به ساختمان اولنز کوبیده بود(دروتننینگ گاتان)، یک چرخ دستی سوسیس فروشی بود که متلاشی شده بود. بلافاصله پلیسها که اغلب هفت تیر در دست داشتند در نزدیکی خروجی مترو سنگر گرفته بودند که بهنظر میرسید منتظر کسی و یا کسانی هستند تا شلیک کنند. پلیس تقریبا یک کیلومتر اطراف اوهلنز، مغازهها و ساختمانها را بهسرعت خالی میکرد و از مردم می خواست که از مرکز شهر دور شوند. همچنین دود غلیطی از کامیون بیرون میزد و آتش نشانی نیز مشغول پاشیدن مواد سفیدی به روی کامیون بود.