تشکیل پرونده بین‌المللی برای رئیسی؛ بدیلی عملی برای راهکار غیرعملی عفو بین‌الملل

 

ایرج مصداقی :

عفو بین‌الملل پس از انتخاب ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری اسلامی با اشاره به اعدام‌ هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۶۷‌ خواستار آن شد که رئيسی، “به خاطر جرائم بین‌المللی” تحت تعقیب کیفری قرار گیرد. تحلیلی از ایرج مصداقی.

عفو بین‌الملل خواهان تحقیق درباره جنایات ابراهیم رئیسی شده است

 

عفو بین‌الملل خواهان تحقیق درباره “جنایات” ابراهیم رئیسی شده است

سازمان حقوق بشری عفو بین‌الملل انتخاب ابراهیم رئیسی را “نمودی فجیع از قصور جامعه بین‌المللی در رسیدگی به بحران مصونیت ساختاری در ایران دانست”.

عفو بین‌الملل همچنین از کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل خواست که با “تأسیس یک مکانیسم بی‌طرف و مستقل” کمک کنند تا “شواهد و اسناد مرتبط با جدی‌ترین جرایم بین‌المللی ارتکاب ‌یافته در ایران” تقویت شوند و “زمینه دادرسی‌های کیفری مستقل و عادلانه” علیه مقام‌های حکومت ایران فراهم شود.

در این مقاله به این مهم پرداخته شده که چنین پیشنهادی نه تنها عملی نیست بلکه پرسش‌های چندی را در مورد مواضع اخیر عفو بین‌الملل نسبت به جنایات سیاسی دهه ۶۰ و کشتار دسته‌جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ برمی‌انگیزد.

اولین نکته‌ی قابل توجه این است که بر اساس سازوکارهای کنونی امکان عملی برای اجرای خواسته‌ عفو بین‌الملل نیست، چرا که دادگاه کیفری بین‌المللی به جرائمی می‌پردازد که بعد از سال ۲۰۰۲ اتفاق افتاده باشند. علاوه بر این دولت جمهوری اسلامی هنوز به عضویت این دادگاه در نیامده است.

دوم این که شورای امنیت ملل متحد تنها نهادی است که می‌تواند دستور شروع چنین تحقیقاتی را بدهد اما بی‌تردید به دلیل ترکیب اعضای آن دست به چنین کاری نخواهد زد. با توجه به عضویت چین و روسیه در این شورا حتی تصور چنین راه‌حلی نیز رویاپردازی است.

قطعاً با درک این نکته است که عفو بین‌الملل خواستار تأسیس یک سازوکار جدید توسط شورای حقوق بشر شده است.

در این باره یادآوری می‌شود که در اردیبهشت ۱۳۹۹ بیش از ۱۵۰ کارشناس و مقام پیشین سازمان ملل با انتشار نامه‌ای از شورای حقوق بشر سازمان ملل درخواست کرده بودند تا با ایجاد کمیسیون تحقیق در مورد اعدام‌های گسترده قضایی و ناپدیدشدن اجباری زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷، به مصونیت از مجازات در ایران پایان داده شود. آن‌ها همچنین از میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر، خواسته بودند تا از تشکیل چنین کمیسیونی حمایت کند.

در روزهای اخیر پس از اولین سخنرانی مطبوعاتی رئیسی، آگنس کالامارد، دبیرکل عفو بین‌الملل درباره راهکار‌هایی که برای پیگرد کیفری ابراهیم رئیسی وجود دارد، چنین گفت: «یک کاری که می‌توانیم بکنیم همین است که اکنون انجام می‌دهیم؛ یعنی نباید ساکت بمانیم و اجازه دهیم این اطلاعات دروغی که درباره تاریخ ارائه می‌دهند به‌صورت گسترده منتشر شود.»

آگنس کالامار، دبیرکل عفو بین‌الملل

 

آگنس کالامارد، دبیرکل عفو بین‌الملل

او افزود: «باید صدای اعتراض خود را بلند کنیم و در کنار قربانیان بایستیم و درباره این جنایت‌ها علیه بشریت صحبت کنیم…. اما مهم‌تر این است که از جامعه بین‌المللی بخواهیم وقتی با ابراهیم رئیسی طرف‌اند، بدانند با کسی طرف‌اند که در جنایت علیه بشریت دست داشته است. ما در هر مقطعی این حقیقت را یادآوری می‌کنیم.»

البته تلاش‌های دبیرکل عفو بین‌الملل جای تقدیر دارد، اما نمی‌توان بر این واقعیت چشم بست که چنین توصیه‌هایی که طی ۴ دهه‌ی گذشته‌ بارها تکرار شده‌اند در نهایت تنها جنبه‌ی اخلاقی پیدا می‌کنند. درحالی که آن‌چه امروز جنبش دادخواهی به آن نیاز دارد اقدام عملی مؤثر است.

شکی نیست که خانم کالامار به دنبال اقدام عملی نیز هست و به همین دلیل از شورای حقوق بشر و جامعه بین‌المللی می‌خواهد که “سازوکار مستقلی” برای “بازجویی‌های موثر” درباره ابراهیم رئیسی و تحقیق درباره جنایت‌هایش در نظر بگیرد و در این زمینه اقدام عملی کند.

اما پرسش این است آیا چنین درخواستی از شورای حقوق بشر امکان تحقق دارد؟ برای پاسخ به این پرسش باید واقعیت‌های چندی را درباره اهداف و امکانات این شورا در نظر گرفت.

مایلم به طور خلاصه این موضوع را بررسی کنم:

نخست این که تمرکز شورای حقوق بشر بر کمک به کشورهای عضو ملل متحد برای رفع نیازهای حقوق بشری‌شان از راه گفت‌وگو، ظرفیت سازی  و ارائه‌ی کمک‌های فنی است.

دیگر این که شورای حقوق بشر دارای ۴۷ عضو است. توزیع کرسی‌ها در شورا که بر اساس موقعیت جغرافیایی و سهمیه‌ای صورت می‌گیرد به این قرار است: ۱۳ کرسی برای گروه آفریقا، ۱۳ کرسی برای گروه آسیا، ۶ کرسی برای گروه اروپای شرقی، ۸ کرسی برای گروه آمریکای لاتین و کارائیب و ۷ کرسی برای گروه اروپای غربی و سایر کشورها.

نمایندگان گروه آفریقا عبارتند از ساحل عاج، گابن، مالاوی، سنگال، لیبی، موریتانی، سودان، نامیبیا، بورکینافاسو، کامرون، اریتره، سومالی، توگو.

نمایندگان گروه آسیا عبارتند از چین،‌ نپال، پاکستان، ازبکستان، ارمنستان، اندونزی، ژاپن، جزایر مارشال، جمهوری کره،‌ بحرین، بنگلادش، فیجی، هند، فیلیپین.

نمایندگان گروه اروپای شرقی عبارتند از روسیه، اکراین، لهستان، بلغارستان، جمهوری چک.

نمایندگان گروه آمریکای لاتین و کارائیب عبارتند از بولیوی، کوبا، مکزیک، برزیل، ونزوئلا، آرژانتین، باهاما، اروگوئه.

نمایندگان گروه اروپای غربی و سایر کشورها عبارتند از فرانسه ، بریتانیا،‌ آلمان، هلند،‌ اتریش، دانمارک، ایتالیا.

حال با توجه به این نکات و نیز با در نظر گرفتن مواضع و جهت‌‌گیری کشورهایی همچون چین و روسیه، کوبا و ونزوئلا و پاکستان و ازبکستان و هند و ارمنستان و اندونزی و کشورهای اسلامی و آفریقایی آیا می‌توان از شورای حقوق بشر و جامعه بین‌المللی انتظار داشت “سازوکار مستقلی” برای “بازجویی‌های موثر” درباره ابراهیم رئیسی و تحقیق درباره جنایت‌هایش در نظر بگیرد و در این زمینه اقدام عملی کند؟

آیا این کشورها اجازه انجام چنین تحقیقی را می‌دهند؟ یادآوری می‌شود که دولت آمریکا در سال ۲۰۱۸ به صورت اعتراضی شورای حقوق بشر را ترک کرد.

با توجه به توضیحات بالا حال به موضوعی می‌پردازیم که  در بیانیه عفو بین‌الملل  غایب است و باعث ابهام در مواضع خانم کالامار گشته است.

آگنس کالامار، هنگامی که گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد اعدام‌های خودسرانه و ناعادلانه، بود ساعاتی پس از اعلام خبر بازداشت حمید نوری با انتشار توئیتی از این امر استقبال کرد و یادآور شد: «این نخستین بار است که فردی در ارتباط با رخداد سال ۱۳۶۷ ایران در دادگاه متهم می‌شود، رخدادی که طی آن هزاران زندانی سیاسی کشته شدند.»

 
 

 
Agnes Callamard
 
@AgnesCallamard