جمهوری اسلامی از «ژن خوب» عبور کرد اپوزیسیون نه

مازیار کاشی :

«آن کسي که توانايي دارد، به جايي رسيده، حتما استعدادهايي داشته است. در اين استعداد، بحث ژن و وراثتي وجود دارد ….. همين جوري که کسي نمي تواند ادعا کند من اصل ونسب دارم. من افتخار مي کنم اين توانايي ها از يک ژن خوب، از يک خون خوب، از دو خون خوب [به من رسيده است]» اینها بخشی از سخنان پسر محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید مجلس ایران بود که بحث داغ روزهای تابستان سال گذشته شده بود.

اما گذشته از محتوای این سخنان موضوعی که در این یادداشت حائز اهمیت است واکنشی بود که از طرف سیاستمداران و رسانه های داخل کشور و شبکه های اجتماعی به این قضیه صورت گرفت و موجی رو بوجود آورد که تاثیرگذار شد. اقدامی که هیچ وقت در بین جامعه اپوزیسیون محلی از اعراب ندارد.

در بین چهره های سیاسی اپوزیسیون فارسی زبان خارج از کشور افراد زیادی هستند که جز نام ژن خوب هیچ توانایی دیگری ندارند اما همچنان بدون توجه به این موضوع به اقدامات سیاسی خود مشغول هستند. افرادی همچون مریم رجوی همسر مسعود رجوی، ابوالحسن بنی صدر فرزند آیت الله بنی صدر، حسن شریعتمداری فرزند آیت الله شریعتمداری، رضا پهلوی فرزند شاه پیشین و …

در بین چهره های اپوزیسیون رضا پهلوی مرد شماره یک این لیست است. تفکرات لجام گسیخته او باعث شده که به هیچ وجه انتقادات وارده به خود را نپذیرد. علاوه بر آن وی بینش ضعیفی برای درک بزنگاههای سیاسی که مشخص کننده راهبرد یک رهبر است را دارد. با این وجود در این مواقع او را بایستی در تفریحگاههای مجلل در سایر نقاط جهان پیدا کرد.

وی به جای تمرکز بر موضوغات سیاسی داخل ایران سعی می کند خود را با خرید املاک در جنوب فرانسه مشغول کند. در باب فعالیتهای اقتصادی او نیس ماتن، نشریه چاپ جنوب فرانسه نوشته بود که رضا پهلوی قصد دارد با خرید مزرعه تولید گل در صنعت عطر و اودکلن فعالیت نماید.

در همین رابطه فرامرز دادرس کارشناس اطلاعاتی و تحلیل گر سیاسی این ضعف رضا پهلوی را به چالش کشیده است و در بحبوحه تلاطم اقتصادی داخل ایران که دلار به مرز 18 هزار تومان رسیده بود، تاکید میکند که: «رضا پهلوی طبق یک سنت دیرینه چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب ، هر سال تابستان نزدیک به دو ماه برای استراحت تابستانی عازم نقطه ای از جهان می شود…….»

قابل توجه است که خود رضا پهلوی هم با اکراه از ماندن در کالبد یک شخصیت سیاسی، در مصاحبه با رادیوفردا گفته بود: “من شخصا به سينما خيلی علاقمندم و اصولا شايد اگر در زندگی ديگری به دنيا می آمدم شايد کارگردان سينما می شدم”.

ریشه این موضوع هم در این است که انتقاد لازم به یک ژن خوب در اپوزیسیون خارج از ایران به اندازه انتقاداتی که در داخل به این پدیده وارد شده، تاکنون انجام نشده است و اپوزیسیون و رسانه هایش حق مطلب را ادا نکرده اند و رضا پهلوی این ژن مسئولیت گریز همچنان خود را بعنوان یک رهبر سیاسی برای جامعه اپوزیسیون خارج از کشور می داند. در حقیقت جمهوری اسلامی با تمامی محدودیتهایش از ماجرای ژن خوب گذشته ولی هنوز اپوزیسیون در این موضوع گیر کرده است.

در رابطه با کنشهای سیاسی رضا پهلوی در بزنگاهها همین بس که وی در گفتگو با تلویزیون کانال وان گفته بود که “اگر موسوی و کروبی سکولاریسم را بپذیرند او حاضر است با آن ها همکاری کند!” این قبیل مواضع پراکنده موجب شده است که او توان اداره سازمانهای سیاسی مانند شورای ملی ایرانیان هم نداشته باشد. حتی برخی از افراد همچون اسماعیل نوری علاء، دبیر کل جنبش سکولار دموکراسی، این شورا را هم ایده رضا پهلوی نمی دانند و نسخه کپی برداری شده از مهستان این جنبش به شمار می آورند که “قصد بازگرداندن سلطنت به کشور را داشته است”.

رضا پهلوی  این ژن خوب شاهی که به جز اسپرم همایونی سند دیگری برای اثبات ولیعهدی خود ندارد در سالهای گذشته در مصاحبه با رسانه ها و نهاد های زیر پوشش دولت های عربستان ،مصر و امارات، با ذکر نام خلیج بدون پسوند فارس! و پذیرش ضمنی بطور مستقیم و غیر مستقیم بر سر مالکیت جزایر لاینفک ایرانی می تواند تمامیت ارضی ایران را متزلزل سازد. چراکه از منظر حقوقی پرونده ای را مفتوح میکند که پس از بازگشت به ایران در نهاهای بین المللی قابل جریان خواهد بود.

پرونده ژن خوب از سال گذشته در جمهوری اسلامی مطرح شد اما همچنان تبعات آن دامن آقازاده را در جمهوری اسلامی گرفته و آنها را در محاق برده است حال آنکه رضا پهلوی که خود را نماینده قشری از جامعه پادشاهی خواه ایراینان می داند بدون توجه به انتقاداتی که از او می شود همچنان تمایل دارد از مزایای سلطنت بهره مند بشود بدون اینکه شایسته اینکار باشد.

به نظر می رسد شایسته باشد که پرونده ژن خوب در بین اپوزیسیون خارج از کشور بیشتر از گذشته مورد بازنگری قرار بگیرد وگرنه افرادی همچون رضا پهلوی که حتی حاضر نیست برای رویدادهای مهم همچون دیگر رهبران سیاسی فراخوان اعتراض و اعتصاب بدهد، باید بزودی صدای آنها را از ویلاها و تفرجگاههای مجللشان شنید نه در وسط کارزار مبارزه با جمهوری اسلامی.